دست ما گیر ای بخشنده بخشاینده...
یک حرف . . .هزارسختی اگر بر من آید آسان است….که دوستی و ارادت هزارچندان است
سفر دراز نباشد به پای طالب دوست….که خار دشت محبت گلست و ریحانست
اگرتوجور کنی جور نیست تربیت است…وگرتو داغ نهی،داغ نیست درمانست
الهی!
تو دوستان را به دشمنان می نمایی..
درویشان را غم و اندوه دهی…بیمار کنی و خود بیمارستان کنی، درمانده کنی و خود درمان کنی،از خاک آدم کنی و چندان احسان به وی کنی..سعادتش بر سر دیوان کنی و به فردوس اورا میهمان کنی،مجلسش روضه رضوان کنی..نا خوردن گندم با وی پیمان کنی و خوردن آن در علم غیب پنهان کنی.آنگه اورا زندان کنی و سالها گریان کنی…
جباری تو کار جباران کنی،خداوندی تو کار خداوندان کنی..تو عتاب و جنگ همه با “دوستان” کنی..
الهی!
ای دور از نظر و ای نیکو حضر و ای نیکوکار نیک منظر..ای دلیل هر برگشته و ای راهنمای هر سرگشته..
ای چاره ساز هر بیچاره و ای آرنده هر اواره..ای جامع هر پراکنده و ای رافع هر افتاده…
دست ما گیر ای بخشنده بخشاینده…