آيا حجاب مانع همه بزهکاري هاي اجتماعي است؟
آيا حجاب مانع همه بزهکاري هاي اجتماعي است؟
با توجه به همين نکته، پاسخ اين اشکال و شبههي افرادي که براي ناکارآمد جلوه دادن حجاب و پوشش ظاهري، تخلفات بعضي از زنان با حجاب را بهانه قرار ميدهند آشکار ميگردد؛ زيرا مشکل اين عده از زنان، ضعف در حجاب باطني و فقدان ايمان و اعتقاد قوي به آثار مثبت حجاب و پوشش ظاهري است و قبلاً گذشت که حجاب اسلامي ابعادي گسترده دارد و يکي از مهمترين و اساسيترين ابعاد آن، حجاب دروني و باطني و ذهني است که فرد را در مواجهه با گناه و فساد، از عقايد و ايمان راسخ دروني برخوردار ميکند؛ و اساساً اين حجاب ذهني و عقيدتي، به منزلهي سنگ بناي ديگر حجابها، از جمله حجاب و پوشش ظاهري است؛ زيرا افکار و عقايد انسان، شکل دهندهي رفتارهاي اوست.
البته، همانگونه که حجاب و پوشش ظاهري، لزوماً به معناي برخورداري از همهي مراتب عفاف نيست، عفاف بدون رعايت پوشش ظاهري نيز قابل تصور نيست. نميتوان زن يا مردي را که عريان يا نيمه عريان در انظار عمومي ظاهر ميشود عفيف دانست؛ زيرا گفتيم که پوشش ظاهري يکي از علامتها و نشانههاي عفاف است، و بين مقدار عفاف و حجاب، رابطهي تأثير و تأثّر متقابل وجود دارد. بعضي نيز رابطهي عفاف و حجاب را از نوع رابطهي ريشه و ميوه دانستهاند؛ با اين تعبير که حجاب، ميوهي عفاف، و عفاف، ريشهي حجاب است. برخي افراد ممکن است حجاب ظاهري داشته باشند، ولي عفاف و طهارت باطني را در خويش ايجاد نکرده باشند. اين حجاب، تنها پوسته و ظاهري است. از سوي ديگر، افرادي ادعاي عفاف کرده و با تعابيري، مثل «من قلب پاک دارم، خدا با قلبها کار دارد»، خود را سرگرم ميکنند؛ چنين انسانهايي بايد در قاموس انديشهي خود اين نکتهي اساسي را بنگارند که درون پاک، بيروني پاک ميپروراند و هرگز قلب پاک، موجب بارور شدن ميوهي ناپاکِ بيحجابي نخواهد شد