• تماس  

پاسخ آیت‌الله بهجت درباره دیدار امام زمان

07 مرداد 1395 توسط زينب اسماعيلي

راه‌های تشخیص صدق و کذب دیدار افراد با امام زمان(عج)

*رؤیت حضرت به چند طریق امکان دارد و تشخیص صدق و کذب آن چگونه است؟

رؤیت حضرت در عصر غیبت کبرا به سه صورت ممکن است:

الف) در عالم خواب؛

ب) در حال مکاشفه؛

ج) در حال بیداری.

که در حال بیداری از نظر کیفیت و نحوه دیدار سه گونه دارد:

۱ ـ دیدار با حضرت با عنوان غیرحقیقی؛ به گونه‌ای که دیدار‌کننده هنگام ملاقات و بعد از آن، هیچ گونه توجهی به شخص حضرت ندارد و ایشان در این دیدار، فردی عادی و ناشناس تلقی می‌شود، این رؤیت ممکن است برای بسیاری از افراد به طور تصادفی و ناشناس رخ دهد و حضرت با افراد برخورد داشته باشد، ولی هرگز او را نمی‌شناسند.

۲ـ دیدار حضرت همراه با شناخت؛ یعنی شخص دیدار کننده حضرت را به هنگام دیدار بشناسد، این نوع رؤیت، بسیار اندک و انگشت شمار است؛ زیرا چنین رؤیتی با فلسفه غیبت منافات دارد و در عصر غیبت، اصل بر این است که حضرت از چشمان مردم پنهان باشد، مگر در مواردی که مصلحت مهم‌تری اقتضا کند و حضرت بنا به مصالحی خود را بشناساند که این نوع دیدار فو‌ق‌العاده اندک است؛

۳ـ رؤیت حضرت در حال غفلت از حضور امام، یعنی شخص حضرت مهدی(عج) را ملاقات می‌کند، ولی در آن حال به حضور حضرت توجهی ندارد و وی را فردی عادی می‌پندارد، اما پس از ملاقات با توجه به دلایل و شواهد موجود، یقین پیدا می‌کند که وی امام عصر(عج) بوده است.

بیشتر تشرفاتی که در کتاب‌ها نقل شده است، از این نوع است و نشناختن نیز یا به دلیل غفلت شخص دیدار کننده در آن حال است و یا به دلیل اینکه حضرت در او تصرفات تکوینی و ولایی کرده و اجازه شناخت را به وی نمی‌دهد؛ ولی بعد از جدایی، از قراین دیگر قطع پیدا می‌کند که وی امام بوده است.

اما تشخیص صدق و کذب چنین رؤیت‌هایی، به دلیل یقینی و صدق گوینده نیاز دارد، چنین ادعاهایی از افراد ناموثق و بی‌تقوا پذیرفتنی نیست و اصل بر تکذیب مدعی چنین دیدارهایی است، مگر اینکه به صحت گفتار وی یقین داشته باشیم.

دلیل ناشناس بودن امام زمان(عج) در عصر غیبت

*چرا افراد هنگام ملاقات امام را نمی‌شناسند؟

زیرا غیبت که به معنای ناشناس بودن حضرت است، اقتضا می‌کند که دیگران حضرت را نشناسند، پس نشناختن حضرت در چنین ملاقات‌هایی طبق قانون غیبت بوده و دلیل نمی‌خواهد؛ زیرا ایشان در حال غیبت‌اند و نباید غیبت و ناشناس بودن، به ظهور و شناسایی تبدیل شود.

در عین حال با اینکه در زمان غیبت به دلایلی که موجب غیبت شده، امام مهدی(عج) باید از دیده‌ها مخفی باشند، ممکن است کسانی که مشکل بزرگی دارند یا به مقامات معنوی عالی دست یافته‌اند، به محضر آن حضرت شرف‌یاب شوند.

البته این شرف‌یابی می‌تواند متفاوت باشد، برخی حضرت را می‌بینند ولی نمی‌شناسند؛ گروهی می‌بینند و می‌شناسند و حضرت هم با آنان سخن می‌گوید؛ برخی او را می‌بینند و می‌شناسند و اجازه می‌یابند که با ایشان سخن بگویند، این تفاوت‌ها به دلیل اختلاف درجات معنوی افراد است.

در هر حال دلیل اینکه افراد کمی هنگام ملاقات، آن حضرت را می‌شناسند، آن است که شایستگی دیدن همراه با شناخت، در افراد کمی وجود دارد.

چرا نباید برای دیدن بقیة‌الله(عج) اصرار کرد

*آیا دیدن امام زمان(عج) دارای شرایط خاصی است و نصیب هر کسی می‌شود؟ و آیا ندیدن آن حضرت مصلحتی دارد؟

دیدن امام زمان(عج) در عصر غیبت کبری امکان داشته و اگر کسی توفیق یابد، سعادت بزرگی نصیبش شده است، اما همه سعادت این نیست که انسان شبانه‌روز تلاش کند و خواهان دیدن امام باشد، البته دیدن حضرت سبب نمی‌شود که انسان گناه نکند؛ زیرا برخی انسان‌های معاصر دیگر امامان(ع) با وجد دیدن امام معصوم باز هم گناه می‌کردند و حتی گاهی با آنها مخالفت می‌کردند.

دیدن حضرت تأیید بر کردار درست انسان نیست؛ اگر چه نصیب هر کس نمی‌شود، ندیدن حضرت هم دلیل بر خرابی اعمال نیست، بسیاری از بزرگان، علما و مجتهدان، امام زمان(عج) را ندیدند، ولی چه بسا افرادی که مسلمان هم نبودند، ولی چون به مقام اضطرار رسیدند، حضرت از آنها دست‌گیری کرده و از این جهت امام را دیده باشند.

مهم این است که اگر ما او را نبینیم، او ما را می‌بیند و همین اعتقاد برای ترک گناه کافی است.

احمد ‌بن حسن بن ابی‌صالح خجندی، مدتی در جست‌وجوی امام زمان(عج) شهرها را می‌گشت و بسیار جدی بود و اصرار داشت که به حضور آن حضرت مشرف شود، عاقبت نامه‌ای از طریق حسین‌بن روح به این مضمون برای حضرت مهدی(عج) نوشت: «دل من، شیفته جمال تو گشته و همواره در فحص و طلب تو می‌کوشم، تمنا دارم جوابی مرحمت فرمایید که قلب من ساکن شود و دستوری در این باره فرمایید».

جواب آمد: «هر کس در خصوص من جست‌وجو و تجسس کند، مرا می‌طلبد و هر کس مرا بیابد، به دیگران بنماید و هر کس مرا به دیگران بنماید، مرا به کشتن دهد و هر کس مرا به کشتن دهد، مشرک شود».

بنابراین احتمال دارد که به صلاح ما نباشد آن حضرت را ملاقات کنیم، چه بسا دیدار حضرت مایه عجب، تکبر و خودپسندی ما شود که خود مایه هلاکت انسان است.

نظر آیت‌الله بهجت درباره علت نقاب دیدار ما با امام زمان(عج)

*آیا اگر از گناه اجتناب کنیم و منتظر واقعی باشیم، امام زمان(عج) به ما سر می‌زند؟

قطعا گناه کردن، مهم‌ترین علت محرومیت از عنایات امام زمان(عج) است، امام مهدی (عج) نیز در توقیع شریفشان به شیخ مفید می‌فرماید: «ما را از ایشان(شیعیان) چیزی محبوس نکرده است، مگر گناهان و خطاهایی که از ایشان به ما می‌رسد و ما آن را ناخوش می‌داریم و از ایشان نمی‌پسندیم».

آیت‌آلله بهجت نیز بیان فرموده‌اند: اگر بفرمایید چرا به آن حضرت دسترس نداریم، جواب شما این است که چرا به انجام واجبات و ترک محرمات ملتزم نیستند؟ او به همین از ما راضی است؛ زیرا «اورع الناس من تورّع عن المحرمات»؛ پرهیزکارترین مردم کسی است که از کارهای حرام بپرهیزد، ترک واجبات و ارتکاب محرمات، حجاب و نقاب دیدار ما از آن حضرت است.

بنابراین اگر ما از گناه اجتناب کنیم و منتظر واقعی باشیم، به مقامی می‌رسیم که غیبت و حضور برایمان فرقی ندارد، امام سجاد(ع) به ابوخالد کابلی می‌فرماید: «ای ابوخالد! به درستی که مردم زمان غیبت حضرت مهدی(عج) آنان که معتقد به امامت هستند و در انتظار ظهور او به سر می‌برند، با فضیلت‌ترین مردم همه زمان‌ها هستند؛ به دلیل اینکه خداوند متعالی عقل و فهمی به آنان عنایت کرده که غیبت در نزد آنان به منزله ظهور و مشاهده گشته است».

از این رو، در حدیث دیگری امام جعفر صادق(ع) می‌فرماید: «هر کس دوست دارد که از یاران حضرت قائم(عج) شود؛ باید که منتظر باشد و در عین حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو مشغول شود».

بنابراین اگر کسی ترک گناه کند و منتظر امامش باشد، از یاران واقعی حضرت به شمار می‌آید، آن‌گاه اگر بزرگترین توفیق الهی او را دریابد، غیبت و و ظهور حضرت برایش تفاوت نخواهد داشت.

 نظر دهید »

راه های ایجاد رغبت به نماز

07 مرداد 1395 توسط زينب اسماعيلي

راه های ایجاد رغبت به نماز

چه کنیم تا به اقامه نماز تشویق شویم؟

در ایجاد شوق و اشتیاق برای انجام نماز و پرهیز از اهمال و کسالت در به پا داشتن آن، عواملی مؤثّرند که به چند مورد اشاره می کنیم:

الف) اهمیت نماز از نظر تاریخی

نماز، یکی از فروع ادیان الهی است و تمام پیامبران، نماز و زکات را سرلوحه برنامه های خویش قرار داده اند. قرآن کریم از زبان حضرت عیسی (ع) نقل می کند که فرمود: «و اوصانی بالصلوة و الزکاة ما دمت حیّاً؛(42)… من بنده خدایم… و تا زنده ام مرا به نماز و زکات وصیت کرده است.»

ب) اعتدال در دنیاداری

گاهی دنیاپرستی و توجه بیش از حد به دنیا، مانع انجام نماز است. افراط در دنیاگرایی، ما را از یاد خدا غافل می کند. به همین دلیل باید کاری کرد که دنیاگرایی به دنیاپرستی منجر نشود و از حد اعتدال خارج نگردد. هر چه همّ و غمّ ما برای دنیا بیشتر باشد، در انجام عبادت، کسل تر می شویم. قرآن کریم می فرماید: «رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر الله؛(43) مردانی که کار تجارت و خرید و فروش، آنان را از یاد خدا و بر پا داشتن نماز باز نمی دارد.»

ج) خودداری از نافرمانی خدا

در قرآن کریم می خوانیم: «ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر؛(44) نماز، انسان را از فحشا و منکر باز می دارد». البته نماز با نشاط و از روی اخلاص، چنین آثاری را دارد.

اگر نماز، انسان را از زشتی ها و پلیدی ها باز می دارد، متقابلاً زشتی ها و پلیدی ها نیز انسان را از نماز باز می دارد. هر دلی که از گناه سیاه شد، جایی برای خدا و معنویات باقی نمی گذارد.

در خانه دل، ما را جز یار نمی گنجد

چون خلوت یار این جاست اغیار نمی گنجد

رسم عاشق نیست با یک دل دو دل بر داشتن

یا زجانان یا زجان بایست دل برداشتن

از طرفی، هر چه فاصله انسان از گناه و معصیت بیشتر شود، فاصله بین او و نماز کم خواهد شد. بنابر این برای ایجاد شوق عبادت باید روح بندگی را در خود تقویت کنیم و مطیع دستورات خدا باشیم و از نافرمانی و معصیت بپرهیزیم. انسان مطیع و فرمانبردار همواره برای رسیدن وقت اذان و به پا داشتن نماز لحظه شماری می کند و هنگام نماز، فقط به خدا فکر می کند و بس.

در تاریخ آمده است: خواجه منصور، وزیر سلطان طغرل، مردی دانا و درست کار بود. روزی سلطان قبل از طلوع آفتاب او را احضار کرد. مأموران به منزل وی رفتند و او را در حال خواندن نماز و دعا دیدند. امر پادشاه را ابلاغ کردند، ولی وزیر به گفته آنان توجهی نکرد و هم چنان به خواندن نماز و دعا ادامه داد. مأموران، بی اعتنایی او را به عرض شاه رساندند، سلطان سخت خشمگین شد. وزیر، پس از فراغت از نماز و دعا به دربار آمد. همین که وارد شد، شاه با تندی به او گفت: چرا دیر آمدی؟

وزیر در کمال آرامش گفت: ای پادشاه! من بنده خداوندم و چاکر سلطان طغرل، تا از بندگی خدا فارغ نشوم نمی توانم به وظایف چاکری پادشاه قیام کنم. گفتار محکم و پر از حقیقت وزیر، شاه را تحت تأثیر قرار داد و به او آفرین گفت و سفارش کرد همواره به این روش ادامه دهد. آن گاه به وزیرش گفت: بندگی خدا را به چاکری ما مقدّم بدار تا از برکت آن، امور کشور استوار بماند.(45)

د) انتخاب دوستان شایسته

دوست و محیط زندگی، از امور تأثیرگذار در رفتار و شخصیت انسان به شمار می روند. امام صادق (ع) می فرماید: «المرء علی دین خلیله؛(46) انسان متدیّن به دین دوست خود است.»

بنابر این، نشست و برخاست با دوستی که به نماز اهمیت نمی دهد و یا قرار گرفتن در محیطهایی که از نماز و عبادات نشانی ندارند، در بی توجهی انسان به نماز مؤثّر است و لذا باید به آن حساس بود.

به قول شاعر:

هر که با دونان نشیند همچو دونان دون شود

با خردمندان نشیند عقل او افزون شود

سنایی می گوید:

با بدان کم نشین که بد مانی

خوپذیر است نفس انسانی

ه) احساس نیاز

مهم ترین عامل استقبال از نماز و اهمیت دادن به آن، احساس نیاز است. هنگامی که انسان به چیزی نیازمند شد برای به دست آوردن آن تلاش می کند.

به قول یکی از محققان: هر وقت انسان احساس احتیاج و نیاز به عبادت پیدا کرد با کمال اشتیاق به طرف آن می رود و سعی و تلاش می کند که به بهترین وجه آن را به جا آورد. امام خمینی (قدس سره) در این باره می فرماید: «قلب ما باور نکرده است که سرمایه سعادت عالمِ آخرت و وسیله زندگانی و روزگارهای غیر متناهی، نماز است. ما نماز را سربار زندگی خود می شماریم و تحمیل و تکلیف می دانیم… ما چون احتیاج به دنیا پیدا نمودیم و آن را سرمایه و سرچشمه دریافتیم، در توجه به آن، حاضر و در تحصیل آن می کوشیم. اگر ایمان به حیات آخرت پیدا کنیم و حس احتیاج به زندگانی آن جا بنماییم و عبادت و خصوصاً نماز را سرمایه عیش و نوش آن عالم و سرچشمه سعادت آن نشئه [عالم ] بدانیم، البته در تحصیل آن کوشش می نماییم و در این سعی و کوشش، زحمت و رنج و تکلیف در خود نمی یابیم، بلکه با کمال اشتیاق و شوق، دنبال تحصیل آن می رویم و شرایط حصول و قبول آن را با جان و دل تحصیل می کنیم.»(47)

در مکتب عشق گر خریدار شوی

از خواب هزار ساله بیدار شوی

یک تار زمویش به جهانی ندهی

وانگه به جمال او گرفتار شوی

«شایق»

برای آشنایی بیشتر، خواندن کتاب های اعتقادی درباره خدا، امدادهای غیبی و نماز را به شما توصیه می کنیم.

 نظر دهید »

وظیفه انسان در قبال نعمت های الهی

07 مرداد 1395 توسط زينب اسماعيلي

وظیفه انسان در قبال نعمت های الهی

وظیفه ما در قبال نعمت های خدادادی چیست؟ انسان هایی که از فطرت پاک برخوردارند، حتی خدمت بسیار کوچک دیگران را هرگز فراموش نمی کنند و همیشه خود را شرمنده آنان می دانند.

حالْ فطرت انسان چگونه قبول می کند که در برابر نعمت های بی شمار خداوندی در مقام شکر و حق شناسی برنیاید؟ اگر انسان همواره به نعمت هایی که خداوند به او عطا کرده است توجه داشته باشد، هیچ گاه از یاد خدا غافل نمی شود. انسان اگر بداند که حتی انجام همین تکالیف آسان نیز برای به کمال رسیدن و سعادت ابدی اوست، همواره شکرگزار و مطیع اوامر و دستورات الهی خواهد بود. هر قدر انسان نسبت به این مسائل بیش تر بیندیشد، انگیزه بیش تری برای عمل به دستورات اخلاقی پیدا می کند.

بیاناتی که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام خطاب به عبداللّه بن جندب می فرمایند، ناظر به همین مسائل است. آن حضرت در این فراز از سخنان خود به این مطلب اشاره می فرمایند که کسی که خداوند دین حق را به او شناسانده و او را هدایت کرده و به رشد رسانیده و عقلی به او داده که بتواند به وسیله آن نعمت های خدا را بشناسد و او را از علم و حکمت بهره مند ساخته تا بتواند کارهایش را با تدبیر انجام دهد، باید شکرگزار خدا باشد و درباره نعمت های خدا بیندیشد و کفران نعمت ننماید و همواره روح اطاعت از خدا و ترک گناه و معصیت در او وجود داشته باشد: «والواجب علی من وهب اللّه له الهدی و اکرمه بالایمان و الهمه رشده و رکّب فیه عقلاً یتعرف به نعمه و آتاه علما و حکما یدبّر به امر دینه و دنیاه ان یوجب علی نفسه ان یشکراللّه و لا یکفره و ان یذکراللّه و لا ینساه و ان یطیع اللّه و لا یعصیه.»

امام صادق علیه السلام در این بیان، به مجموعه ای از فضایل اخلاقی اشاره می کنند که برای نیل به کمالات انسانی جنبه کلیدی دارند؛ یعنی با انجام دادن آن ها، انسان به فضایل اخلاقی دیگر نیز دست می یابد. گام اول در این مسیر، تقویت روحیه شکرگزاری و حق شناسی است؛ کسی که نسبت به خدمت کوچک انسان های عادی حق شناسی می کند، چگونه حاضر است از کنار نعمت های بی نهایت الهی بی تفاوت بگذرد!؟ گام بعدی این است که انسان همیشه و در همه حال یاد خدا باشد. خُلق سوم از اخلاق کلیدی این است که انسان نسبت به ولی نعمت خود فرمانبردار و مطیع بوده، مرتکب عصیان و گناه نشود.

حضرت در ادامه به بیان چگونگی متخلّق شدن انسان به این سه خُلق کلیدی می پردازند و می فرمایند: «للقدیم الذی تفرّد له بحسن النظر و للحدیث الذی انعم علیه بعد اذ انشأه مخلوقا و للجزیل الذی وعده والفضل الذی لم یکلفه من طاعته فوق طاعته و ما یعجز عن القیام به و ضمن له العون علی تیسیر ما حمله من ذلک و ندبه الی الاستعانه علی قلیل ما کلفه و هو معرض عما امره و عاجز [زجر] عنه قد لبس ثواب الاستهانه فیما بینه و بین ربه متقلدا لهواه ماضیا فی شهواته مؤثرا لدنیاه علی آخرته و هو فی ذلک یتمنی جنان الفرودس.»(2) مضمون سخنان حضرت امام جعفر صادق علیه السلام در این حدیث شریف این است که انسان باید درباره نعمت هایی که خداوند به او عطا کرده است بیندیشد. نعمت های خداوند سه دسته اند: یک دسته، نعمت هایی است که مربوط به پیش از تولد انسان می شود. دسته دوم، نعمت هایی است که خداوند در این دنیا به بندگان خود مرحمت می کند و دسته سوم، نعمت هایی است که خداوند وعده آن ها را در روز قیامت داده است. شرط رسیدن به نعمت های اخروی، اطاعت از دستورات الهی است. البته این تکالیف، فوق طاقت و توان انسان نیست؛ تکالیفی که دین اسلام بر عهده مسلمانان گذاشته، دستورات و اعمال ساده ای است که همه می توانند آن ها را انجام دهند، علاوه بر این که در صورت پیش آمدن عسر و حرج، همان تکلیف آسان نیز از گردن انسان ساقط می شود: «و ما جعل علیکم فی الدین من حرج» (حج: 78)

خداوند حتی در انجام دادن همین تکالیف آسان نیز انسان را تنها نگذاشته و ضمانت فرموده که در صورت کمک خواستن انسان، او را یاری رساند. اما انسان با این که غرق در نعمت های الهی است ناسپاسی می کند: «ان الانسان لظلوم کفار.» (ابراهیم: 34) انسان از امر و نهی های الهی غافل است و آنچه را که مربوط به ارتباط او با خداست سبک می شمارد و آن قدر تابع هوا و هوس و نفس خود است که از نعمت های خداوند و تکالیفی که بر عهده او گذاشته شده غافل است؛ او می خواهد که به کمالات عالیه و مقام قرب الهی برسد، اما حاضر نیست به شرایط آن تن دهد؛ می خواهد نعمت های اخروی را آسان و رایگان به دست بیاورد.

 نظر دهید »

احادیثی درباره ی نعمت های خداوند

07 مرداد 1395 توسط زينب اسماعيلي

احادیثی درباره ی نعمت های خداوند

 


غررالحكم، ح5836
حدیث (2) امام على عليه السلام :

حِراسَةُ النِّعَمِ فى صِلَةِ الرَّحِمِ؛
حفظ نعمت‏ها در صله رحم است.

غررالحكم، ح4929
حدیث (3) امام صادق عليه‏السلام :

اَلبَنونَ نَعيمٌ وَ البَناتُ حَسَناتٌ وَ اللّه‏ُ يَسألُ عَنِ النَّعيمِ، وَ يُثيبُ عَلَى الحَسَناتِ؛

پسران، نعمت‏اند و دختران خوبى. خداوند ، از نعمت‏ها سؤال مى‏كند و به خوبى‏ها پاداش مى‏دهد .

كافى، ج6، ص7، ح12
حدیث (4) امام حسن عليه‏السلام:

لَو اَنَّ النّاسَ سَمِعوا قَولَ اللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ وَ رَسولِهِ لاََعطَتهُمُ السَّماءُ قَطرَها وَ الرضُ بَرَكَـتَها وَ لَمَا اختَلَفَ فى هذِهِ المَّةِ سَيفانِ وَ لاََكَلوها خَضراءَ خَضِرَةً اِلى يَومِ القيامَةِ؛
اگر مردم سخن خدا و پيامبرش را مى‏شنيدند، آسمان بارانش را و زمين بركتش را به آنان مى‏بخشيد و هرگز در اين امّت، اختلاف و زدوخورد پيش نمى‏آمد و همه از نعمت سر سبز دنيا تا روز قيامت، برخوردار مى‏شدند.

امالى طوسى، ص566، ح1174
حدیث (5) امام صادق عليه‏السلام :

اِنَّ اللّه‏َ يُحِبُّ الجَمالَ وَ التَّجميلَ وَ يَكرَهُ البُؤسَ وَ التَّباؤسَ فَاِنَّ اللّه‏َ عَزَّوَجَلَّ اِذا اَنعَمَ عَلى عَبدٍ نِعمَةً اَحَبَّ اَن يَرى عَلَيهِ اَثـَرَها. قيلَ: وَ كَيفَ ذلِكَ؟ قالَ: يُنَظِّفُ ثَوبَهُ وَ يُطَيِّبُ ريحَهُ وَ يُجَصِّصُ دارَهُ وَ يَكنِسُ أفنيَتَهُ حَتّى اِنَّ السِّراجَ قَبلَ مَغيبِ الشَّمسِ يَنفِى الفَقرَ وَ يَزيدُ فِى الرِّزقِ؛

امام صادق عليه‏السلام : خداوند زيبايى و خودآرايى را دوست دارد و از فقر و تظاهر به فقر بيزار است. هرگاه خداوند به بنده‏اى نعمتى بدهد، دوست دارد اثر آن را در او ببيند. عرض شد: چگونه؟ فرمودند: لباس تميز بپوشد، خود را خوشبو كند، خانه‏اش را گچكارى كند، جلوى در حياط خود را جاروكند، حتى روشن كردن چراغ قبل از غروب خورشيد فقر را مى‏برد و روزى را زياد مى‏كند.

امالى طوسى، ص275، ح526
حدیث (6) امام صادق عليه‏السلام :

اَبصَرَ رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله رَجُلاً شَعثا شَعرُ رَأسِهِ وَ سَخَةً ثيابُهُ، سَيِّئَةً حالُهُ فَقال رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : مِن الدّينِ المُتعَةُ وَ اِظهارُ النِّعمَةِ؛

پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مردى را ديدند كه موهاى ژوليده و جامه‏اى چركين و سر و وضع نامرتّبى داشت، فرمودند: بهره بردن از نعمت‏هاى خدا و آشكار ساختن نعمت جزء دين است.

كافى، ج 6، ص 439، ح5
حدیث (7) امام صادق عليه‏السلام :

اَلذُّنوبُ الَّتى تُغَيِّيرُ النِّعَمَ البَغىُ وَ الذُّنوبُ التَّى تورِثُ النَّدَمَ القَتلُ وَ الَّتى تُنزِلُ النِّقَمَ الظُّلمُ وَالَّتى تَهتِكُ السُّتورَ شُربُ الخَمرِ وَ الَّتى تَحبِسُ الرِّزقَ الزِّنا وَ الَّتى تُعَجِّلُ الفَناءَ قَطيعَةُ الرَّحِمِ وَالَّتى تَرُدُّ الدُّعاءَ وَ تُظلِمُ الهَواءَ عُقوقُ الوالِدَينِ؛

گناهی كه نعمت‏ها را تغيير مى‏دهد، تجاوز به حقوق ديگران است. گناهى كه پشيمانى مى‏آورد، قتل است. گناهى كه گرفتارى ايجاد مى‏كند، ظلم است. گناهى كه آبرو مى‏بَرد، شرابخوارى است. گناهى كه جلوى روزى را مى‏گيرد، زناست. گناهى كه مرگ را شتاب مى‏بخشد، قطع رابطه با خويشان است. گناهى كه مانع استجابت دعا مى‏شود و زندگى را تيره و تار مى‏كند، نافرمانى از پدر مادر است.

علل الشرايع، ج2، ص584
حدیث (8) امام على عليه السلام :

اَلصِّحَّةُ اَفضَلُ النِّعَمِ؛

سلامتى بهترين نعمت است.

غررالحكم، ح1050
حدیث (9) قال الحسين عليه السلام :

شُكرُكَ لِنِعمَةٍ سالِفَةٍ يَقتَضى نِعمَةً آنِفَةً؛

شكر تو بر نعمت گذشته، زمينه ساز نعمت آينده است.

نهج البلاغه، خطبه 184
حدیث (10) قال الجواد عليه السلام :

نِعمَةٌ لاتُشكَرُ كَسَيِّئَةٍ لاتُغفَرُ؛

نعمتى كه سپاسگزارى نشود مانند گناهى است كه آمرزيده نشود.

غررالحكم، ج6، ص441، ح10926
حدیث (11) امام على عليه‏السلام :

ما خَيْرٌ بِخَيْرٍ بَعْدَهُ النّارُ و ما شَرٌّ بِشَرٍّ بَعْدَهُ الجَنَّةُ وَ كُلُّ نَعيمٍ دونَ الْجَنَّةِ فَهُوَ مَحْقورٌ وَ كُلُّ بَلا ءٍ دونَ النّارِ عافيَةٌ؛

خيرى كه به دنبال آن آتش باشد، خير نيست و شرى كه به دنبال آن بهشت باشد، شر نيست. هر نعمتى جز بهشت ناچيز است و هر بلايى جز آتش، سلامتى.

نهج البلاغه، حكمت 387
حدیث (12) پیامبر اکرم (ص) :

إنَّ اللّه‏َ يُحِبُّ أن يَرى أثَرَ نِعمَتِهِ على عَبدِهِ؛

خداوند دوست دارد كه اثر نعمت خود را در بنده‏اش ببيند.

ميزان الحكمة، ح 20468
حدیث (13) امام صادق عليه‏السلام :

ما اَنْعَمَ اللّه‏ُ عَلى عَبْدٍ مِنْ نِعْمَةٍ فَعَرَفَها بِقَلْبِهِ وَ حَمِدَ اللّه‏َ ظاهِرا بِلِسانِهِ فَتَمَّ كَلامُهُ حَتّى يُؤْمَرَ لَهُ بِالْمَزيدِ؛

چون خداوند به بنده‏اى نعمت بدهد و او آن را قلبا قدر بشناسد و به زبان سپاس بگويد، هنوز سخنش به پايان نرسيده، فرمان افزايش نعمت براى وى صادر مى‏شود.

غررالحكم، احاديث 7688 و 7692

 1 نظر

بهترین و کامل ترین نعمت خداوند!

07 مرداد 1395 توسط زينب اسماعيلي

بهترین و کامل ترین نعمت خداوند! 

خداوند متعال در خصوص راهبری و هدایت بخشی قرآن کریم می فرماید: «وَ نَزَّلْنا عَلَیْكَ الْكِتابَ تِبْیاناً لِكُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمینَ؛[نحل :89] و ما قرآن را كه بیان‏كننده هر چیزى است و هدایت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است بر تو نازل كرده‏‌ا‌یم.»

ـ در این نوشتار مختصر سعی داریم در مورد برترین و زیباترین نعمتی که خدای متعال در اختیار انسان قرار داده صحبت کنیم.

با اندک توجهی در نعمت هایی که خدا به انسان ارزانی داشته به روشنی می‌توان به این مطلب دست یافت که همه نعمت ها از زیبایی و ارزش خاص بالایی برخوردار هستند؛ چرا که این نعمت‌ها در جهت رفاه و آسایش انسان می‌باشند، تا اینکه انسان روزگار را به سختی و مشقت نگذراند.

در مورد ارزش گذاری نعمت هایی که در اختیار انسان است این سوال مطرح می‌شود که کدام یک از جایگاه برتری برخوردار می‌باشند؟

برای جواب این سوال خوب است کارایی نعمت هایی که در اختیار انسان است را مورد مطالعه قرار دهیم. بعضی از نعمت ها که در اختیار انسان قرار داده شده با توجه به اهمیت و فوائد فراوانی که دارند بیشترین استفاده‌ی‌ آنها مختص به زندگی دنیایی است.

خدای سبحان در سوره مباركه «الرّحمن» فهرستی از موجودات جهان آفرینش و مجموعه‌هایی از نعمت های مادی و معنوی خود را بیان می‏‌فرماید؛ از دنیا و آخرت، از انسان و فرشته و جنّ، از آفرینش انسان و سیر كمالی او، از بهشت و سعادت های ابدی، از نعمت های ظاهری و باطنی و….

در صدر این سوره و پس از ذكر صفت «رحمانیّت» خداوند، سخن از تعلیم قرآن به انسان در میان آمده است. «الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَیانَ؛ [الرحمن/4-1] خداى رحمان، قرآن را یاد داد. انسان را آفرید، به او بیان آموخت.»

این آیات نورانی نشانگر این نكته است كه قرآن كریم، اولین و مهم‏ترین و پربارترین نعمت الهی است؛ زیرا انسان، تنها در سایه تعلیم خداوند و دریافت و تلقّی قرآن، به كمال نهایی خویش می‏رسد و تا قرآن نباشد، كسی به مقام انسانیّت راه نمی‏یابد.[1]

امام على(علیه السلام) در سخن بسیار جامع این حقیقت شفا بخشی قرآن را با شیواترین عبارات بیان فرموده است: «فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوائِکُمْ وَ اسْتَعِینُوا بِهِ عَلى لاَ وائِکُمْ فَإِنَّ فِیهِ شِفاءً مِنْ أَکْبَرِ الدّاءِ وَ هُوَ الْکُفْرُ وَ النِّفاقُ وَ الْغَیُّ وَ الضَّلالُ»؛ از این کتاب بزرگ آسمانى، براى بیمارى هاى خود شفا بخواهید و براى حل مشکلاتتان از آن یارى بطلبید؛ چرا که در این کتاب درمان بزرگترین دردها است: درد کفر، نفاق، گمراهى و ضلالت»
جایگاه و اهمیت قرآن
همان طور که در ابتدای سخن نیز بیان شد بعضی از نعمت ها بیشترین کارایی و اثر آنها در دنیا خلاصه می‌شود، ولی این مطلب در خصوص قرآن کریم صادق نیست؛ چرا که خدای متعال در آیات نورانی قرآن مجید بهترین برنامه و آخرین نسخه شفا بخش خود را به بندگان ارزانی داشته که با به کار بستن فرامین شفا بخش آن می‌توان به سعادت دنیا و آخرت نائل شد.

خدای متعال در آیات فراوانی جایگاه و اهمیت و ارزش این نسخه شفا بخش را این چنین بیان می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُوْمِنِینَ؛ [یونس آیه/ 57] ای مردم، برای شما از جانب پروردگارتان موعظه ای آمد و شفایی برای آن بیماری که در دل دارید و راهنمایی و رحمتی برای مومنان.»

 

قرآن وسیله هدایت انسان
هیچ نعمتی توان مقایسه و مقابله با قرآن را ندارد چرا که خدای متعال آن را برترین وسیله هدایت معرفی می‌نماید: «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ؛ [بقره/2] این است كتابى كه در [حقانیت‏] آن هیچ تردیدى نیست [و] مایه هدایت تقواپیشگان است».

سرتاسر قرآن در بردارنده‌ی آیات نورانی است که راه و رسم زندگی الهی و نوید حیات ابدی را به انسان بشارت می‌دهد.

جناب سید رضی در کتاب شریف نهج البلاغه از امام علی علیه السلام در خصوص شأن و منزلت قرآن این چنین می فرماید: «إنَّ اللّه سبحانَهُ لَم یَعِظْ أحَدا بمِثلِ هذا القرآنِ؛[2] خداوند سبحان هیچ كس را به چیزى چون این قرآن اندرز نداده است.»

 

قرآن نسخه شفا بخش انسان
از آنجا که بیماری‌هایی که انسان با آن مواجه می‌شود تنها در بیماری‌های جسمی خلاصه نمی شود، بلکه سخترین و خطرناک‌ترین بیماری ‌هایی که می توان انسان را در معرض هلاکت و نابودی قرار دهد بیماری‌های روحی و روانی است خدای متعال قرآن را شفای آن امراض خطرناک قرار می‌دهد و می‌فرماید: «وَ نُنَزِّل‌ُ مِن‌َ الْقُرْءَان‌ِ مَا هُوَ شِفَآءٌ وَ رَحْمَة‌ٌ لِّلْمُوْمِنِین‌َ وَ لاَ  یَزِیدُ الظَّـَـلِمِین‌َ إِلآ  خَسَارًا؛ [اسرأ/82] قرآن را نازل می‌كنیم كه شفا و رحمت برای مومنان است‌».

امام على(علیه السلام) در سخن بسیار جامع این حقیقت شفا بخشی قرآن را با شیواترین عبارات بیان فرموده است: «فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوائِکُمْ وَ اسْتَعِینُوا بِهِ عَلى لاَ وائِکُمْ فَإِنَّ فِیهِ شِفاءً مِنْ أَکْبَرِ الدّاءِ وَ هُوَ الْکُفْرُ وَ النِّفاقُ وَ الْغَیُّ وَ الضَّلالُ»؛ [3] (از این کتاب بزرگ آسمانى، براى بیمارى هاى خود شفا بخواهید و براى حل مشکلاتتان از آن یارى بطلبید؛ چرا که در این کتاب درمان  بزرگترین دردها است: درد کفر، نفاق، گمراهى و ضلالت».

سزاوار است با تدبر و تفکر در آیات نورانی و انسان ساز آن، روح خود را جلا داده و زنگارهای غفلت و دنیا زدگی را از روح و قلب دور سازیم؛ تا اینکه با زنده شدن قلب، روح زیبای الهی در کالبد جسمانی صفا و قوت یافته و پله‌ های کمال و سعادت با معرفت و شناخت واقعی طی شود
راهنمایی صادق و نیکو
بهترین و کامل ترین دفترچه راهنمایی که برای انسان طراحی شده قرآن کریم است. در این کتاب آسمانی بهترین روش‌های ممکن در اختیار انسان قرار داده شده تا اینکه انسان به وسیله آن به برترین جایگاه و منزلت انسانی رهنمود شود. خداوند متعال در خصوص راهبری و هدایت بخشی قرآن کریم می فرماید: «وَ نَزَّلْنا عَلَیْكَ الْكِتابَ تِبْیاناً لِكُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمینَ؛[نحل :89] و ما قرآن را كه بیان‏كننده هر چیزى است و هدایت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است بر تو نازل كرده‏‌ا‌یم.»

در کتاب شریف نهج البلاغه جناب سید رضی در خصوص هدایت بخشی قرآن کریم از امام علی(علیه السلام) این چنین نقل می‌کند: «اِنَّ اللّه‏ تعالى اَنْزَلَ كِتابا هادیا بَیَّنَ فیهِ الْخَیْرَ وَ الشَّرَّ، فَخُذوا نَهْجَ الْخَیْرِ تَهْتَدوا وَ اَصْدِفوا عَنْ سَمْتِ الشَّرِّ تَقْصِدوا؛ [4] خداى تعالى كتابى راهنما فرستاد و در آن خوب و بد را روشن ساخت. پس راه خوبى را پیش گیرید تا هدایت شوید و از راه بدى دورى جویید تا به مقصد برسید.»

 

سخن آخر
نکته بسیار مهمی که در خصوص این نعمت ارزشمند الهی باید مورد توجه قرار داد این است که، نباید برخورد و استفاده ما از این کلام الهی به شکل یک کالا و تجارت باشد، به این معنا که تنها به دنبال بهره بردن از ثواب قرائت آیات نورانی آن باشیم، بلکه سزاوار است با تدبر و تفکر در آیات نورانی و انسان ساز آن، روح خود را جلا داده و زنگارهای غفلت و دنیا زدگی را از روح و قلب دور سازیم؛ تا اینکه با زنده شدن قلب، روح زیبای الهی در کالبد جسمانی صفا و قوت یافته و پله‌ های کمال و سعادت با معرفت و شناخت واقعی طی شود.

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 334
  • 335
  • 336
  • ...
  • 337
  • ...
  • 338
  • 339
  • 340
  • ...
  • 341
  • ...
  • 342
  • 343
  • 344
  • ...
  • 386
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

محبان المهدی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس