شهدای گمنام
در هیاهوی این شهر آلوده هوا!
که نه دستت بـه مشهد می رسد
نـه بـه کربلا، نـه بـه نجف
و نـه حتی بـه قم!
دنج ترین جا…
برای پر کردن خلأ قلبت
همین جاست…
جایی کنار شهدا
آن هم از نوع گمنام!
اینجا بی اختیار خم میشود پاها
اشک میریزد چشم ها
حاجت میخواند لب ها
“شهداے گمنام”
کرامات امام جواد(ع),فضایل امام جواد علیه السلام,امام جواد(ع)
کرامات امام جواد(ع),فضایل امام جواد علیه السلام,امام جواد(ع)
امام جواد(ع) در سن هفت سالگى بعد از شهادت پدر بزرگوارش به مقام امامت رسید
شیخ مفید هم در «ارشاد» از خوشحالی و مسرت مأمون از علم و دانش امام (ع) درخردسالی سخن گفته و نوشته است به همین خاطر تصمیم گرفت دخترش ام الفضل را به همسری آن حضرت در آورد. اما عباسی ها بر تصمیم او خرده گرفتند و بهانه آوردند که امام(ع) هنوز خردسال است و به سرحد معرفت و کمال نرسیده است.
این جا بود که قرار شد جلسه مناظره ای بین امام(ع) و قاضی القضاة مأمون، یحیی بن اکثم در دربار برگزار شود. این مناظره برپا شد و یحیی چنان از پاسخ دقیق امام متعجب شد که هاج و واج ماند و از شرمندگی عرق سراسر صورتش را فرا گرفت و آثار درماندگی در او آشکار شد و زبانش به لکنت افتاد، چنان که حاضران متوجه درماندگی او شدند و شکست او و عظمت امام (ع) را به چشم خود مشاهده کردند.
اعجاز علمی امام جواد (ع)
اعجاز علمی امام جواد (ع)
با آن که امام جواد(ع) در امر امامت بی رقیب بود (چون امام رضا(ع) فرزند دیگری نداشت) و امام رضا(ع) هم به جانشینی فرزندش امام جواد(ع) تصریح کرده و کوشیده بود استبعاد و شگفتی شیعیان را نسبت به امامت جوادالائمه از طریق تمسک به آیات اعطای نبوت به عیسی(ع) در خردسالی برطرف و زمینه باور شیعیان را به امامت ایشان فراهم کند، با این همه پس از شهادت حضرت ثامن الحجج(ع) جمعی از بزرگان شیعه در بغداد گردهم آمدند و درباره امامت امام جواد(ع) به مشورت پرداختند. این گردهمایی نشان می داد که پذیرش امامت امام محمدتقی در سن ٧ یا ٨ سالگی، برای برخی از شیعیان دشوار بوده است.
در نتیجه همین شک و تردیدها بود که گروهی را به سوی «واقفیه» سوق داد و علمای شیعه را به سفر به مدینه و پرس و سوال از امام جواد(ع) واداشت. کتاب کافی از علی بن ابراهیم از پدرش نقل می کند که گفت: گروهی از شیعیان از شهرهای دور آمدند و از امام جواد(ع) اجازه تشرف گرفتند و خدمت آن حضرت رسیدند و در یک مجلس صدها مسئله از او پرسیدند و حضرت به آن ها جواب گفت و در آن زمان 10ساله بود. (کافی ج ٢ ص ٤٢� -٤١٩) پس از این پرسش و پاسخ ها بود که شیعیان متحیر به اطمینان قلبی و به این باور رسیدند که امام کسی نیست جز جوادالائمه(ع).
راوی می گوید: خدمت ابی جعفر امام محمدتقی(ع) رسیدم و درباره موضوعاتی با او مناظره کردم سپس فرمود: ای ابا علی! (کنیه راوی) شک و تردید از میان رفت. پدرم جز من فرزندی ندارد. (کافی ج ٢ ص ١� ٤) هم چنین کلینی در کتاب خود «کافی» روایتی را نقل کرده است که روزی عموی امام رضا(ع) علی بن جعفر(ع) در مسجدالنبی(ص) درس می داد و احادیثی را که از برادرش امام کاظم(ع) شنیده بود، برای شاگردان روایت می کرد. در این حال امام جواد(ع) به مسجدالنبی(ص) وارد شد.
عموی امام رضا(ع) که سن و سالی از او گذشته بود تا چشمش به امام جواد(ع) افتاد، بی درنگ از جا بلند و بدون آن که کفش و عبای خود را بپوشد به سمت ورودی مسجد رفت و دست امام جواد(ع) را بوسید و به آن حضرت ادای احترام کرد. امام به او فرمود: ای عمو! بنشین. خدایت رحمت کند، او گفت: آقای من! چگونه من بنشینم و تو ایستاده باشی؟! هنگامی که علی بن جعفر به محلی که درس می داد برگشت، اصحاب و شاگردانش او را سرزنش کردند که چرا با این که او عموی پدر امام جواد(ع) است و بسیار بزرگ تر از او از نظر سن، با این حال چنین نسبت به امام رفتار کرده است؟
او در پاسخ ریش خود را در دست گرفت و به آنان عتاب آلود، گفت: خاموش باشید اگر خدای عز و جل این ریش سفید را سزاوار(امامت) ندانست و این کودک را سزاوار دانست و به او چنان مقامی داد، آیا من باید فضیلت او را انکار کنم؟! پناه بر خدا از سخن شما… (همان جا ص٧-١� ٦)
تفاوت کرامت و معجزه
تفاوت کرامت و معجزه
در کتاب های کلامی کم و بیش به تفاوت کرامت و معجزه اشاره و گفته شده است که معجزه در مفهوم خاص به انجام عملی خارق العاده از سوی پیامبر برای اثبات نبوت و صدق رسالت به کار می رود. در حقیقت معجزه دلیل تصدیق ارتباط پیامبر با خدا و عالم غیب است. اما کرامت عملی غیرعادی است که انجام دهنده آن را برای اثبات ادعای نبوت یا امامت به کار نمی برد. به همین خاطر شیعه برای اثبات امامت ائمه(ع) به تصریح امام پیشین و مانند آن استناد می کند و از طریق پاسخ گویی امام به پرسش های دینی، برخورداری پاسخ دهنده را از علم الهی(علم لدنی) که از آن در ادبیات روایی به «محدث» بودن تعبیر شده، می آزماید.
هر چند متکلمان برای امور خارق العاده ای که گاه از امامان سرزده نیز، واژه «معجزه» را به کار برده اند. نکته دیگر این که واژه کرامات هم به برخی کارهای خارق العاده اولیای الهی اطلاق شده است اما تفاوتی که بین کرامات امامان(ع) با کرامت بزرگان زهد و تقوا ذکر شده، آن است که گفته اند، کرامات ائمه(ع) با اذن خدا در اختیار آنان است و هرگاه اراده کنند می توانند کرامتی را از خود بروز دهند، اما ظهور کرامات از سوی عارفان حقیقی و اولیا و ابرار به طور اتفاقی و در مواقع خاص اتفاق می افتد.