چه كنيم كه شايستة ديدار امام زمان(ع) شويم؟
چه كنيم كه شايستة ديدار امام زمان(ع) شويم؟
چه كنيم كه شايستة ديدار امام زمان(ع) شويم؟
چه كنيم كه شايستة ديدار امام زمان(ع) شويم؟
براي پرداختن به اين پرسش، بايد چند نكته را روشن كنيم:
اوّل اينكه تكليف ما چيست؟ آيا وظيفه داريم خدمت امام زمان(ع) برسيم؟ (در اين صورت بايد تمام همّ و غم خود را صرف اين كار كنيم.) يا اينكه وظيفه داريم امام زمان خود را بشناسيم و او را دوست داشته باشيم و از او اطاعت كنيم؟
اشاره:
در اين شمارة مجله چند پرسش دربارة چگونگي ارتباط با امام زمان(ع) را كه معمولاً در مجامع مختلف زياد مطرح ميشود، انتخاب كردهايم و با استفاده از كتاب « پاسخ به پرسشها و شبهات» كه حاصل مجموعه برنامههاي پرسش و پاسخ اعتقادي راديو معارف به كارشناسي حجّت الاسلام و المسلمين رضا محمّدي است، به پاسخ آنها ميپردازيم.
گفتني است اين كتاب از سوي انتشارات زمزم هدايت وابسته به پژوهشكدة تحقيقات اسلامي منتشر شده است.
پرسش: چه كنيم كه شايستة ديدار امام زمان(ع) شويم؟
براي پرداختن به اين پرسش، بايد چند نكته را روشن كنيم:
اوّل اينكه تكليف ما چيست؟ آيا وظيفه داريم خدمت امام زمان(ع) برسيم؟ (در اين صورت بايد تمام همّ و غم خود را صرف اين كار كنيم.) يا اينكه وظيفه داريم امام زمان خود را بشناسيم و او را دوست داشته باشيم و از او اطاعت كنيم؟
ما بايد فكرمان را روي اين مسئله متمركز كنيم كه وظايف و تعهّداتمان را به نحو مطلوب بشناسيم و بدان عمل نماييم؛ يعني اگر گفته شده است كه وظيفه داريد، براي امام زمان(ع) دعا كنيد، دعا كنيم و اگر گفته شده كه براي سلامتي ايشان صدقه دهيد، صدقه بدهيم.
نكتة دوم اينكه لازم نيست كه انسان وردي بخواند، زحمتي بكشد و چلّهنشيني كند تا امام زمان(ع) را ببيند؛ بلكه اگر انسان تكاليف شرعي خود را با دقّت و جدّيت انجام دهد، مثل آن پيرمرد قفلساز، امام زمان(ع) خود به سراغ او ميآيد و ممكن است حتّي بارها سعادت اين ملاقات نصيبش شود. به هر حال، ما معتقديم كه اعمالمان هفتهاي دو بار (دوشنبهها و پنجشنبهها) به رؤيت حضرت وليّعصر(ع) ميرسد. ايشان وقتي اعمال خوب مردم را ميبيند، خوشحال ميشود و براي آنها دعا ميكند و زماني كه اعمال بد پيروان خود را ميبيند، غمگين ميشود.
حال اگر سئوال شود كه اين تكاليف چيست، بايد گفت: هر كس بايد براي انجام دقيق وظايف دينياش، توضيحالمسائل مرجع تقليد خود را مطالعه كند، قرآن بخواند و به آن عمل كند و در يك كلام، با سلوك و رفتار خود، به جرگة كساني درآيد كه خداوند دربارهشان فرموده است: آنها را دوست دارم. كسي كه مشتاق امام زمان(ع) است، بايد تلاش كند آنچه را خداوند امر كرده، انجام دهد و از هر چه نهي فرموده، پرهيز نمايد. انسان بايد مانند اويس قرني كاري كند كه «وليّ الله» مشتاق او شود و بويش را از دوردستها استشمام كند.
البتّه راهحلهايي براي زيارت آن حضرت نقل شده است؛ مثلاً گفتهاند: اگر كسي چهل شب به مسجد سهله در كوفه برود، ديدار حضرت وليّعصر(ع) برايش ميسّر ميگردد.
در مجموع، زن و مرد مسلمان، بايد در انجام تكاليف الهي خود كوشا باشند تا امام زمان(ع) آنها را دوست داشته باشد؛ خواه به محضر آن حضرت شرفياب شوند، خواه از اين سعادت بهرهمند نگردند.
جلب خشنودي امام عصر(ع)
پرسش: چگونه خشنودي امام زمان(ع) را به دست آوريم و از كجا بفهميم كه آقا از اعمال ما رضايت دارد يا نه؟
پاسخ: خشنودي امام زمان(ع) در رضاي خداست: «رضي الله رضانا اهل البيت؛ خشنودي خدا در خشنودي ما خاندان است»1. توضيح آنكه خداوند براي تحقّق فلسفة آفرينش و هدفي كه انسانها را براي آن آفريده است، پيامبران و كتابهاي آسماني فرستاده است. محصول و عصارة همة فرمانهاي الهي در شريعت اسلام موجود است كه به دست پيامبر خاتم(ص) به بشريّت ارائه شده است. با تحقّق وصايت و ولايت و معرفي امام بعد از پيامبر اكرم(ص)، دين خدا كامل و نعمت خدا تمام شد: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا؛2 امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آيينى برگزيدم »
بنابراين خشنودي خداوند از مردم، هنگامي است كه آموزههاي شريعت خاتم را كه با نگهباني و حفاظت امامان معصوم(ع) به اوج كمال خود ميرسد، اجرا كنند. اين آموزهها را در خلال منابع استنباط احكام ميتوان يافت؛ يعني در قرآن، سنّت، عقل و اجماع كه فتواي فقها مبتني بر آن است. حال اگر كسي خود مجتهد و كارشناس نيست، بايد به مجتهد و كارشناس مراجعه و از او تقليد كند؛ يعني آنچه را در رسالههاي عمليّة مراجع آمده و همچنين دستورهاي وليّ فقيه را اجرا كند. اين امر، همراه ايمان به مبدأ و معاد و سفراي الهي، رضايت خداوند را به وجود ميآورد:
«وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُواْ عَنْهُ؛3 و پيشگامان نخستين از مهاجران و انصار و كسانى كه با نيكوكارى از آنان پيروى كردند، خدا از ايشان خشنود و آنان [نيز] از او خشنودند.»
بنابراين، خداوند از بندهاي راضي است كه داراي ايمان و عمل صالح باشد ـ عمل صالحي كه محصول ايمان است ـ عمل صالح، در اطاعت از خدا و پيامبر و امامان و علما تحقّق مييابد. هركس چنين باشد مورد رضا و خشنودي امام زمان(ع) است. تشخيص اين مطلب امري بس آسان است؛ هرچه التزام عملي فرد به احكام اسلام بيشتر باشد، قرآن را بخواند، بفهمد و عمل كند و به مسجد و محافل ديني بيشتر رفت و آمد داشته باشد، با افراد مذهبي و علماي ديني بيشتر محشور باشد، بيشتر مورد عنايت و خشنودي امام زمان(ع) است.
بهرهوري از وجود امام عصر(ع)
پرسش: راه افزايش عشق به امام زمان(ع) و ارتباط با آن حضرت چيست؟
پاسخ:
1. كسب معرفت
ساختار فطرت انسان طوري است كه زيبايي و كمال و فضيلت را دوست ميدارد و مصاديق اين زيبايي و كمال را هر جا بيابد، به آن عشق ميورزد. امام زمان(ع) حجّت زندة خداوند در ميان انسانها و كاملترين و زيباترين و با فضيلتترين مخلوقات است. او فردي از سلسلة جانشينان و اوصياي الهي است كه خليفة پيامبر(ص) و يازده امام معصوم و «بقيّـ[الله» بر زمين است. او عصارة همة كرامتها و ارزشهاي انساني و ترجمان و آينة تمام نماي خليفـةالله بر روي زمين است كه عاليترين شاخصهاي فطرت الهي انساني و آينة اسما و صفات جميل مطلق يعني خداي تعالي است.
انساني كه در تكاپوي يافتن مظهر جمال الهي و عشق ورزيدن به اوست، بايد تلاش كند كه او را بشناسد و با اين معرفت، مظهر جميل مطلق را بيابد. معرفت او كافي است كه انسان را شيداي او كند و اين مقتضاي فطرت انسان است. شايد رمز تأكيدهاي فراوان اسلام بر لزوم و ضرورت شناخت امام، همين باشد. از همين روست كه عدم اين معرفت را گمراهي در دين معرفي ميكند، همين باشد: «… اللّهمّ عرّفني حجّتك، فانّك ان لم تعرّفني حجّتك، ضللت عن ديني؛ خدايا! حجّت خود را به من بشناسان؛ زيرا اگر حجّتت را به من نشناساني از دينم گمراه ميشوم.»
البتّه اين معرفت هر چه عميقتر، دقيقتر و همه جانبهتر باشد، آثار بيشتري دارد. در فرهنگ و معارف شيعي، امام تنها يك هدايتگر و راهنما نيست كه ارائة طريق كند و به بندگان خدا آدرس مقصد را بدهد؛ بلكه انسانهاي مستعد را به سر منزل مقصود ميرساند. به عبارت ديگر، هدايت امام تنها از نوع «ارائة طريق» نيست؛ بلكه از نوع «ايصال الي المطلوب» نيز هست. اين است مفهوم «هدايت به امر» كه در قرآن مطرح شده است:
«وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ؛4 و چون شكيبايى كردند و به آيات ما يقين داشتند، برخى از آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما [مردم را] هدايت مىكردند.»
افزايش ارتباط
دومين گام لازم براي ايجاد محبّت و بهرهوري بيشتر از خورشيد وجود امام، افزايش ارتباط است. اين مهم، با دعاي مستمر براي سلامت و تعجيل در ظهور او، صدقه دادن از طرف او، در انتظار فرج بودن، توسّل به او، پرهيز از گناه و انجام فرايض و مستحبّات، اظهار ارادت و محبّت و مودّت است كه قرآن كريم آن را مزد رسالت نبياكرم(ص) قرار داده است: «قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدّة فِي الْقُرْبَى؛5 بگو به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نيستم، مگر دوستى در بارة خويشاوندان.»
در «كافي» حديثي از امام باقر(ع) نقل شده است كه مراد از «قربي» در آيه، امامان معصوم(ع) هستند.6
افزون بر آنچه گذشت، خواندن دعاها و زيارتنامهها و صلواتهاي مأثور كه دربارة حضرت وارد شده، همچون زيارت مخصوص عصر جمعه، همچنين خواندن نماز مخصوص امام زمان(ع) در مسجد مقدّس جمكران و ساير اماكن، از مواردي است كه در افزايش رابطة‑ قلبي با آن مصلح جهاني مؤثّر است.
ماهنامه موعود شماره 124-125