نکاتی ناب در مورد نماز
نکاتی ناب در مورد نماز از زبان حجتالاسلام قرائتی
* اهمیت نماز
اهمیت نماز از آدم تا خاتم از زمین تا آسمان، زمین زلزله میشود، نماز واجب میشود، آسمان باران ندارد، نماز باران میخوانند، نوزاد در زایشگاه به دنیا میآید، در گوش او اذان و اقامه میگویند و در قبر قرار میگیرد، نماز می خوانند، چه واجبی داریم که از آدم تا خاتم است، چه واجبی داریم که از زایشگاه تا قبرستان باشد.
این مطالب است که حساب نماز را از همه چیز جدا میکند.
88 بار فقط لفظ صلاة آمده، غیر از لفظ عبادات، سجده، قنوت، تسبیح، ذکر، چه واجبی را اینقدر خداوند به آن بها داده است
چه واجبی است که از همه کمالات این کمال را میگوید؛ در زیارت وارث اول میگوییم: «أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاَةَ وَآتَیْتَ الزَّکَاةَ وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَر»[1] بعد از این مطلب خطاب به امام حسین(ع) میگوییم جاهدت فى اللّه(.
این چه واجبی است که میارزد هر کلمهاش یک گلوله بخورد، چون نماز ظهر عاشورا امام حسین(ع) دو رکعت نماز سی و پنج کلمه است، سی و پنج تیر رها کردند.
تمام مردمی که حج میروند یا برای حج میروند یا برای عمره ولی بنیانگذار مکه وقتی که به مکه رفت، گفت: خدایا آمدهام مکه نه برای حج است نه برای عمره، گفت: «رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتی بِوادٍ غَیْرِ ذی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلاةَ» [2]، نماز چه قدر اهمیت دارد که پیامبرخدا زن و فرزندش را در وادی بیآب علف رها میکند تا نماز اقامه شود.
*نکتههایی درباره جایگاه نماز
- هیچ عبادت350 رقمی نداریم، حج دو الی سه رقم است، روزه هم این گونه است، ولی 350 نماز مستحبی داریم
- بررسی مهندسی نماز (چرا نماز آیات پنج تا رکوع دارد) ما روی مهندسی نماز کار نکردهایم.
- ریتم نماز کار نشده (بحث قرائت و آهنگ نماز(
- در مورد کلمات نماز کار نشده، مثلاً چرا ایاک نعبد بر ایاک نستعین مقدم شده است
-چهار نوع نماز در قرآن داریم:
1ـ نماز شکر؛ خداوند در سوره بقره میفرماید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ وَالَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»[3]، اى مردم! پروردگار خود را پرستش کنید آن کس که شما و کسانى را که پیش از شما بودند آفرید تا پرهیزکار شوید.
خداوند در آخر قرآن در سوره قریش میفرماید: «فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ»، چرا عبادت خداوند کنم، «الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» [4]، پس (به شکرانه این نعمت بزرگ) باید پروردگار این خانه را عبادت کنند، همان کس که آنها را از گرسنگى نجات داد و از ترس و نا امنى ایمن ساخت.
2ـ نماز رشد؛ این نماز کلاسش از نماز شکر بالاتر است: قرآن کریم میفرماید: «وَأَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ»[5]، و نماز را برپا دار که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه باز مىدارد، این نوع نماز کارخانه انسان را میسازد.
3ـ نماز انس ؛ خداوند به حضرت موسی(ع): «وَأَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی»[6]، و نماز را براى یاد من بپادار، چون نماز یاد من خداست، پس با یاد خدا انس میگیرد، ذکر و یاد خدا چه فایدهای دارد، «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[7]، آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مىیابد.
و فایده اطمینان و آرامش چیست؟ قرآن کریم میفرماید: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً»[8]، تو اى روح آرامیافته، به سوى پروردگارت بازگرد، در حالىکه هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است.
4ـ نماز تقرب که در سوره علق آیه آخر که سجده واجب دارد، ذکر شده: «…وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ»[9] خداوند به پیامبر می فرماید اگر میخواهی به من نزدیک شوی، راهش سجده کردن است .
*چه کنیم بچهها را به نماز دعوت کنیم؟
خیلیها نسبت به نماز سنگین هستند، چه کنیم که این سنگین نماز را از این افراد بگیریم، قرآن کریم میفرماید: وَاسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّها لَکَبیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ»[10]؛ از صبر و نماز یارى جویید (و با استقامت و مهار هوسهاى درونى و توجه به پروردگار، نیرو بگیرید) و این کار، جز براى خاشعان، گران است.
چرا نماز برای بعض افراد سنگین است، چون خشوع ندارند.
*چه کنیم که این افراد خشوع داشته باشند و دوای خشوع چیست؟
مقدمه: نماز سنگین است مگر برای خاشعین اگر نسل جوان را بخواهیم به نماز دعوت کنیم باید خشوع را اضافه کنیم.
برای خشوع مثالی ذکر میکنم که ملموس شود، یک جوانی با پدر پیرش در پارک نشسته بود، چند قدم آن طرفتر پرندهای روی زمین نشسته بود، پیرمرد رو کرد به فرزندش که این پرنده چیست؟ جوان گفت: گنجشک است چند دقیقه دیگر مجدد پدر پیر از فرزندش پرسید، این پرنده چیست؟ کمی ناراحت شد و گفت: گنجشک بعد از گذشت لحظهای مجدداً پیرمرد از جوانش پرسید: این پرنده چیست، جوان ناراحت شد و با عصبانیت فریاد زد: گنجشک است، پیرمرد ناراحت شد و رفت دفترچه یاداشتی را آورد و ورق زد و به جوانش گفت: یک بار کوچک بودی، بیست الی سی بار همین سؤال را از من پرسیدی و من هر وقت با قربانت و عزیزم جواب تو را دادم، اما من الان سه بار پرسیدم، تو بر سر من فریاد زدی، جوان خجالت کشید و پدر را در آغوش گرفت و معذرت خواهی کرد.
این خشوع و تواضع است، ما باید مردم خصوصاً نسل جوان را نسبت به نماز متواضع کنیم .
*راه خاشع شدن و متواضع کردن مردم خصوصاً نسل جوان نسبت به دستورات خداوند چیست؟
1ـ شمردن نعمتهای خداوند: «أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ وَلِساناً وَشَفَتَیْنِ»[11]، «أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً وَالْجِبالَ أَوْتاداً»[12]، نعمت خداوند را باید آنقدر برای اشخاص تارک الصلاة و کاهل الصلاة بشماریم تا خجالت بکشند و متواضع شوند.
و یکی از راههای نعمت شماری نعمتها برعکس کردن نعمتها است، «تعرف الاشیاء باضدادها»، مثلاً اگر خداوند آب را تلخ قرار میداد، چه میکردید، «لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْکُرُونَ»[13]، هر گاه بخواهیم، این آب گوارا را تلخ و شور قرار مىدهیم، پس چرا شکر نمىکنید.
اگر در همین اعضای بدن تفکر کنید؛ اهمیت همین انگشتان دست اگر شصت نباشد، بسیاری از کارها تعطیل میشود:
1 ـ نمیتواند دکمه یقه را ببندد.
2ـ نمیتواند آمپول بزند.
3ـ نمیتواند بیل در دست بگیرد.
4ـ نمیتواند پیچ کشتی در دست بگیرد.
5ـ نمیتواند سوزن نخ کند و کارهای دیگری انجام دهد.
2ـ بیان اسرار و برکات نماز.
3ـ بندگان صالح خداوند را به رخ دیگران بکشیم و معرفی کنیم.
4ـ تهدیدات قرآن در مورد کسانی که نماز را سبک شمردهاند یا نماز را ترک کردهاند را بیان کنیم
«فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ»[14]، پس واى بر نمازگزارانى که در نماز خود سهلانگارى مىکنند.
ما سَلَکَکُمْ فی سَقَرَ قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ»[15]، چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟! مىگویند: ما از نمازگزاران نبودیم