♽موضوع:اخلاق نیکو
♽موضوع:اخلاق نیکو
#آیه
وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنًا
با مردم به نیکی سخن بگویید.
?سوره مبارکه بقره آیه ۸۳
وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیدًا
سخن استوار بگویید.
?سوره مبارکه احزاب آیه ۷۰
#حدیث
پيامبر صلّى الله عليه و آله:
ثَلَاثٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فِيهِ فَلَيْسَ مِنِّي وَ لَا مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا هُنَّ قَالَ حِلْمٌ يَرُدُّ بِهِ جَهْلَ الْجَاهِلِ وَ حُسْنُ خُلُقٍ يَعِيشُ بِهِ فِي النَّاسِ وَ وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ:
سه چيز است كه هر كس نداشته باشد نه از من است و نه از خداى عزّوجلّ.
عرض شد:اى رسول خدا !آنها كدامند؟ فرمودند:
۱.بردبارى كه به وسيله آن جهالت نادان را دفع كند.
۲.اخلاق خوش كه با آن در ميان مردم زندگى كند.
۳.پارسايى كه او را از نافرمانى خدا باز دارد.
?بحارالانوار(بیروت)ج۶۶،ص۳۸۶،ح۴۹
امام على عليه السّلام:
تَحَرِّى الصِّدْقِ وَ تَجَنُّبُ الْكَذِبِ اَجْمَلُ شيمَةٍ وَ اَفْضَلُ اَدَبٍ:
راستگو بودن و پرهيز نمودن از دروغ، زيباترين اخلاق و بهترين ادب است.
?تصنیف غررالحکم۲۱۷،ح۴۲۹۴
امام صادق عليه السّلام:
لا عَيْشَ اَهْنَأُ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ:
هيچ زندگى گواراتر از اخلاق و رفتار پسنديده نيست.
?تحف العقول ص۳۶۰
#داستان
۱.روزی حضرت علی علیه السّلام از سوی پیامبرصلّی الله علیه وآله وسلّم مأمور شد تا با سه نفر که برای کشتن ایشان هم پیمان شده بودند،پیکار کند،آن حضرت،یکی از آن سه نفر را کشت و دو نفر دیگر را اسیر کرد و خدمت پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم آورد،پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم، اسلام را بر آن دو عرضه کرد و چون نپذیرفتند،فرمان اعدام آنان را به جرم توطئه گری صادر کرد،در این هنگام جبرئیل بر رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم نازل شد و عرض کرد:خدای متعال می فرماید:یکی از این دو نفر را که مردی خوش خلق و سخاوتمند است،عفو کن،آن گاه پیامبر از قتل او صرف نظر کرد،وقتی آن فرد دانست که به سبب داشتن این دو صفت نیکو،مورد عفو الهی قرار گرفته است،شهادتین را گفت و اسلام آورد،و رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم درباره وی فرمود:او از کسانی است که خوش خویی وسخاوتش،او را به سمت بهشت کشانید.
?ماهنامه طوبی شماره ۱۰صفحه۵۲
۲.سعدبنمعاذیکی از بهترین اصحاب و یاوران پیامبرصلّی الله علیه وآله وسلّم بود،او بزرگ و آقای انصار واز نخستین کسانی از مردم مدینه بود،که اسلام آورد و پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم را به مدینه دعوت کرد،او بازوی ولایت و رسالت بود.
وقتی که خبر رحلت سعدبنمعاذ را به پیامبر دادند،آن حضرت به سرعت با پای پیاده و برهنه به سوی جنازه سعدبن معاذ شتافتند در حالی که در بین راه عبا از دوش مبارکشان افتاد و حضرت اعتنایی نکردند.
به هنگام تشییع جنازه سعدبن معاذ دیدند که رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم در پشت تابوت،سمت راست تابوت، جلوی تابوت و سمت چپ تابوت حرکت میکنند.پرسیدند:یا رسول الله، این چه حالی است که از شما میبینیم؟!فرمودند:
به خدا، دستم در دست برادرم جبرائیل است که مرا دور تابوت سعدبن معاذ طواف میدهد.اینک جبرائیل و میکائیل به همراه هفتاد هزار ملک در تشییع جنازه سعد شرکت کردهاند.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله وسلّم با دست مبارک خویش بدن مطهر سعد را درون قبر گذاشت وبرای او از خداوند طلب مغفرت فرمود.
مادر سعدبن معاذوقتی این صحنه را دید،خطاب به فرزندش سعدبن معاذگفت:یا سعد،هنیئاً لَکَ الجنّةُ: فرزندم، بهشت گوارای وجودت باد.
پیامبرصلّی الله علیه وآله وسلّم با شنیدن این جمله چهره درهم کشیدوبا ناراحتی و عتاب فرمود:مادر سعدبن معاذ!درباره امر پروردگار اینگونه با قاطعیت سخن مگو!همینک قبر،چنان فشاری بر فرزندت سعد وارد ساخت که شیری که در دوران کودکی از سینه تو نوشیده بود،از سر انگشتانش خارج شد.
همه مات و مبهوت مانده بودند،آخر چرا؟کسی که هفتادهزار ملک به تشییع جنازهاش آمدهاندو پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم با دست خویش او را دفن کرده و برایش طلب مغفرت فرمودهاند،چرا باید چنین فشار قبری داشته باشد؟حضرت در پاسخ فرمودند:آری،برای آن که اخلاقش با اهل و عیالش اندکی بد بوده است.
?بحار الانوار جلد۲۱صفحه۲۵۷
#اخلاق_نیکو
#نشر_پیام_صدقه_جاریه_است