منظور از اتقوالله چیه؟
پرسش :این همه در قرآن گفته شده «….اتقوالله….» منظور از اتقوالله چیه؟
چه جوری باید تقوای الهی را پیشه کرد؟چطوز میشه به این آیه عمل کرد؟
پاسخ :
اين كلمه از ماده «وقی»است كه به معنای حفظ و صيانت و نگهداری است. معنای «اتقاء»، حفظ و نگهداری کردن است ولی معمولا در ترجمه های فارسی، اين كلمه را به «حفظ و نگهداری» ترجمه نمی کنند؛ در ترجمه های فارسی اگر اين كلمه را به صورت اسمی استعمال شود مثل خود كلمه “تقوا” يا كلمه “متقين” ، به «پرهيزكاری» ترجمه می شود؛ مثلا در ترجمه « هدی للمتقين» گفته می شود : هدايت است برای پرهيزكاران. و اگر به صورت فعلی استعمال شود، خصوصا اگر فعل امر باشد و متعلقش ذكر شود، به معنای خوف و ترس ترجمه می شود؛ مثلا در ترجمه «اتقوا الله»يا «اتقوا النار» گفته می شود : از خدا بترسيد.
البته كسی مدعی نشده كه معنای “تقوا ” ترس يا پرهيز و اجتناب است بلكه چون لازمه صيانت خود از چيزی، ترك و پرهيز است و همچنين غالبا صيانت و حفظ نفس از برخی امور، ملازم است با ترس از آن امور، لذا چنين تصور شده كه تقوا مجازا در بعضی موارد به معنای پرهيز و در بعضی موارد ديگر به معنای خوف و ترس استعمال شده است .
در واقع، معنای دقیق تر اين جمله ها اين است كه خود را از گزند آتش حفظ كنيد يا خود را از گزند كيفر الهی محفوظ بداريد؛بنابراين ترجمه صحيح كلمه تقوا،خود نگهداری است كه همان ضبط نفس است و متقين يعنی خود نگهداران. (راغب در مفردات ذیل کلمه وقی این معنا را تأیید می کند).
نتیجه اینکه ترجمه فارسی «تقوی» به «پرهيزکاری» دقیق نیست و در کتابهای لغت عربی معتبر این معنا نیامده است. البته همانگونه که گفتیم شك نيست كه لازمه عمل به تقوا و صيانت نفس نسبت به چيزی ، ترك و اجتناب از آن چيز است اما معنای تقوا همان ترك و پرهيز و اجتناب نیست؛ بلکه حفظ و نگهداری است.
انسان اگر بخواهد در زندگی اصولی داشته باشد و از آن اصول پيروی كند، خواه آنكه آن اصول از دين و مذهب گرفته شده باشد و يا از منبع ديگری، ناچار بايد يك خط مشی معينی داشته باشد و هرج و مرج بر كارهايش حكمفرما نباشد. لازمه خط مشی معين داشتن و اهل مسلك و مرام و عقيده بودن اين است كه به سوی يك هدف و يك جهت، حركت كند و از اموری كه با هوا و هوسهای آنی او موافق است اما با هدف او و اصولی كه اتخاذ كرده منافات دارد، خود را “نگهداری” كند . بنابراين تقوا به معنای عام كلمه لازمه زندگی هر فردی است كه میخواهد انسان باشد و تحت فرمان عقل زندگی كند و از اصول معينی پيروی نمايد. تقوای دينی و الهی يعنی اينكه انسان خود را از آنچه از نظر دين و اصولی كه دين در زندگی معين كرده و خطا و گناه و پليدی و زشتی شناخته شده، حفظ و صيانت كند و مرتكب آنها نشود .
به دیگر سخن، لازمه اينكه انسان از زندگی حيوانی خارج شود و يك زندگی انسانی اختيار كند اينست كه از اصول معين و مشخص پيروی كند و لازمه اينكه از اصول معين و مشخصی پيروی كند اينست كه خود را در چهار چوب همان اصول محدود كند و از حدود آنها تجاوز نكند و آنجا كه هوا و هوسهای آنی او را تحريك می كند كه از حدود خود تجاوز كند خود را ” نگهداری” كند . نام اين “خودنگهداری” كه مستلزم ترك اموری است تقوا است.
تقوا همانند نماز و روزه و دیگر عبادات، از مختصات دينداری نیست، بلكه لازمه انسانيت است. انسان اگر بخواهد از طرز زندگی حيوانی و جنگلی خارج شود ناچار است كه تقوا داشته باشد .
تقوا محدوديت نيست، مصونيت است. فرق است بين محدوديت و مصونيت، اگر هم نام آن را محدوديت بگذاريم محدوديتی است كه عين مصونيت است؛ مانند خانه ای که انسان در آن زندگی می کند که در عین محدودیت، حافظ او از گزند آسیبهای خارج از خانه (مثل سرما و گرما و …) است. تقوا در درجه اول و به طور مستقيم از ناحيه اخلاقی و معنوی به انسان آزادی می دهد و او را از قيد رقيت و بندگی هوا و هوس آزاد می كند و رشته حرص و طمع و حسد و شهوت و خشم را از گردنش برمی دارد، ولی به طور غير مستقيم در زندگی اجتماعی هم آزاديبخش انسان است.
تقوی یک کمال نفسانی است که آدمی بعد از مدتی جهاد و مبارزه با نفس به شیوه مشروع می تواند در درون خود ایجاد نموده و نفس خود را همواره از آلودگی به گناه و خطا حفظ نماید و خواسته ها و سرکشیهای نفس اماره را کنترل و رام نماید.آنكه تكيه گاهش تقوا است و بر مركب ضبط نفس سوار است عنان اختيار در دست خودش است و به هر طرف كه بخواهد در كمال سهولت فرمان می دهد و حركت می كند.
امام علی (ع) در خطبه 112 می فرمايد : « إن تقوی الله حمت اولياء الله محارمة ، و الزمت قلوبهم مخافته ، حتی اسهرت لياليهم ، و اظمأت هواجرهم » . يعنی تقوای خدا ، دوستان خدا را در حمايت خود قرار داده و آنها را از تجاوز به حريم محرمات الهی نگهداشته است و خوف خدا را ملازم دلهای آنها قرار داده است تا آنجا كه شبهای آنها را زنده و بيدار نگهداشته و روزهای آنها را قرين تشنگی ( تشنگی روزه ) كرده است . در اين جمله ها، تقوا را به معنای آن حالت معنوی و روحانی ذكر كرده كه حافظ و نگهبان از گناه است و ترس از خدا را به عنوان يك اثر از آثار تقوا ذكر كرده است. از همين جا می توان دانست كه تقوا به معنای ترس نيست، بلكه يكی از آثار تقوا اينست كه خوف خدا را ملازم دل قرار می دهد .
ترک گناه اولین قدم در مراعات تقوا و عمل به آیاتی است که ما را به رعایت تقوی دعوت می کند؛ لازمه ترک گناه هم، رعایت واجبات و ترک محرمات است و البته کسانی که چنین تلاشی در رعایت حدود الهی و انجام فرمان خدای تعالی داشته باشند، البته از تأییدات الهی هم برخوردار خواهند بود:
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقينَ (بقره/194)
و بدانيد خدا با پرهيزكاران است
وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنينَ (عنکبوت/69)
و آنها كه در راه ما (با خلوص نيّت) جهاد كنند، قطعاً به راه هاى خود، هدايتشان خواهيم كرد و خداوند با نيكوكاران است.
دو اثر مهم تقوی در زندگی انسان
تقوی و روشن بينى
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً وَ يُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظيمِ (انفال/29)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد براى شما وسيله اى براى جدايى حق از باطل قرار مى دهد (و روشنبينى خاصى كه در پرتو آن حق را از باطل خواهيد شناخت) و گناهان شما را مى پوشاند و شما را مى آمرزد و خداوند فضل و بخشش عظيم دارد.
تقوى و نجات از مشكلات.
…وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ… (طلاق/2و3)
و هر كس تقواى الهى پيشه كند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مى كند، و او را از جايى كه گمان ندارد روزى مى دهد.