من خدایی دارم
25 مرداد 1395 توسط زينب اسماعيلي
من خدایی دارم ، که در این نزدیکی است
نه در آن بالاها
مهربان ، خوب ، قشنگ
چهره اش نورانیست
گاهگاهی سخنی می گوید ، با دل کوچک من، ساده تر از سخن ساده من
… او مرا می فهمد ، او مرا می خواند ، او مرا می خواهد …
خدای من “بهشتی ” دارد،
نزدیك ، زیبا، بزرگ
و به گمانم “دوزخی ” دارد
کوچک، بعید
و در پی دلیلی ست که ببخشد ما را
گاهی به بهانه یک دعا . . .