مطهریخوانی، چرا و چگونه؟
مطهریخوانی، چرا و چگونه؟
یکی از دغدغههای فرهنگی همیشگی رهبر انقلاب این بوده که نسل جوان و فعالان فکری جامعهی کنونی ایران، ارتباط مستحکم با آثار بهجامانده از علامه مطهری برقرار کنند. بنابراین با پاسخ به این سؤال که «آیا گفتارها و نوشتارهای علامهی شهید، ارزش مطالعهی جدی و هدایتشده را دارد یا خیر؟» باید بهصورت قطعی جواب داد که نهتنها ارزش و مطلوبیت دارد، بلکه ضرورت و فوریت دارد. مقام معظم رهبری بارها و بارها بر ضرورت غور و تعمق و تأمل در آثار ایشان تصریح و این مسئله را مطالبه کردهاند:
«شایسته است بر روی مبانی فکری و خط فلسفی ایشان، کار زیادی بشود.»۱
«روی کتابها و افکارشان هرچه میتوانید کار کنید. […] باز هم به نظر میآید که خیلی کار میشود کرد.»۲
«بروند کتابهای او را بخوانند، آثار او را طبقهبندی کنند و در میدان فکر و اندیشه، همچون یک مشعل از آن استفاده نمایند.»۳
«اگر بنده میخواستم برنامهی حوزهی علمیهی قم را بنویسم، بلاشک یکی از مواد برنامه را این میگذاشتم که کتابهای آقای مطهری خوانده شود، خلاصهنویسی شود و امتحان داده شود.»۴
«حقیقتاً محصول بسیار عظیم و باارزشی از شهید مطهری در اختیار ماست و باید آثار این استاد گرانقدر را، که با فکر والای خود به جامعهی فکری ما اهدا کرده است، بهدرستی دریافت کرد و آن را آموخت. من احساس میکنم هنوز در جامعهی ما جوانان، روشنفکران، نویسندگان، دانشگاهیان و روحانیونی هستند که آثار فکری شهید مطهری را بهطور کامل نخوانده و یا مورد تأمل قرار ندادهاند. پس اقدام اول این است که ما آثار این فیلسوف بزرگ را مورد تأمل و استفاده قرار دهیم.»۵
کتابهای شهید مطهری، قابل مردن و تمام شدن نیست. مبادا کسی خیال کند که ما بعد از انقلاب تا حالا، که مرتب کتابهای شهید مطهری را طبع و نشر میکنیم، تکراری است. نه، در سخن حق و در کلام حکمت، تکرار نیست. هنوز جامعه و نسل جوان و جامعهی فرهنگی و علمی ما به دانستن همان مطالبی که آن بزرگوار از زبان و قلمش فیضان کرد و در اختیار امت اسلام گذاشت، محتاجاند.
ارزش آثار و تفکر علامهی شهید آنچنان والاست که میباید متعلق «کار زیاد» قرار بگیرند و در جهان تفکر و معرفت بهمثابهی «مشعل» به آنها نگریسته شود و حتی جزء «دروس رسمی حوزههای علمیه» گنجانده شوند. این حجم متراکم از تأکیدات غلیظ و بیمثال، نشاندهندهی ارزش و اعتبار آثار علامه مطهری است که در کلام ایشان انعکاس یافته است.
۱. آثار استاد مطهری و تحولات زمانه
در همین راستا، یک پرسش شایع مطرح میشود و آن این است که آیا با توجه به اینکه علامه مطهری در مواجهه با اقتضائات و ضرورتهای جامعهی آن زمان، دست به نظریهپردازی و تولید فکر زده است، میتوان امروز و اکنون نیز از آثار ایشان بهره برد یا اینکه این آثار، رنگ کهنگی پذیرفته و در گذشته متوقف شده و به کار حال نمیآیند؟ در پاسخ باید گفت بسیاری از مسائلی که علامه مطهری درصدد حل آنها برآمد، تنها ناظر بر الزامات و چارچوبهای جامعهی آن زمان نبودند، بلکه امروز نیز همان مسئلهها و پرسشها و شبههها در ساحت فکری جامعه فعال و طنینانداز هستند و اینگونه نیست که بتوان کلیت و تمامیت تفکر علامه مطهری را به تاریخیت متصف کرد. مقام معظم رهبری در سخنان مختلف خود، بر این ایده پای فشردهاند که نسل و جامعهی امروز نیز همچون گذشته، بهشدت نیازمند تفکرات و نظرات علامه مطهری است و فراوردههای فکری و علمی ایشان به مقولات تاریخی و منقضیشده تبدیل نشدهاند:
«هنوز جامعهی ما به اندیشههای شهید مطهری محتاج است. […] هنوز جامعه و نسل جوان و جامعهی فرهنگی و علمی ما به داشتن همان مطالبی که آن بزرگوار از زبان و قلمش فیضان کرد و در اختیار امت اسلام گذاشت، محتاجاند. […] مبادا وسوسهی خناسان و زمزمهی دشمنان (که با فکر شهید مطهری مخالف بودند و به همین جهت هم او را از دست ما گرفتند) موجب شود که کتابهای آن بزرگوار از رواج بیفتد که البته نخواهد افتاد.»۶
«کتابهای شهید مطهری، قابل مردن و تمام شدن نیست. مبادا کسی خیال کند که ما بعد از انقلاب تا حالا، که مرتب کتابهای شهید مطهری را طبع و نشر میکنیم، تکراری است. نه، در سخن حق و در کلام حکمت، تکرار نیست. هنوز جامعه و نسل جوان و جامعهی فرهنگی و علمی ما به دانستن همان مطالبی که آن بزرگوار از زبان و قلمش فیضان کرد و در اختیار امت اسلام گذاشت، محتاجاند.»۷
۲. فایده و ضرورت پرداختن به آثار استاد مطهری
پس از این، پرسش دیگری مطرح میشود و آن این است که «مطالعه و تأمل در آثار علامه مطهری، چه ضرورت و فایدهای دارد؟» این پرسش نیز پرسش مهمی است. مطالعهی آثار جناب علامه، میتواند گرههای متعددی را از نسل و جامعهی امروز ما بگشاید. یکی اینکه چون تداوم یافتن نظام اسلامی وابسته به تداوم یافتن هویت ایدئولوژیک نظام اسلامی در ذهنیت جمعی است و همچنین از آنجا که هویت ایدئولوژیک نظام اسلامی مبتنی بر تفکر علامه مطهری است، بنابراین بقای خط فکری علامهی شهید در جامعه، به معنی پیوستگی و تداوم یافتن حیثیت ماهوی نظام اسلامی است؛ آنچنانکه مقام معظم رهبری اظهار داشتهاند:
«آثار استاد شهید مطهری، مبنای فکری نظام جمهوری اسلامی ایران است. دیگران به مقدمات این انقلاب خیلی کمک کردند، ولی افکار آنها در ساخت نظام جمهوری اسلامی ایران، نقش آنچنانی نداشته است. […] اگر ما بخواهیم این نظام در ذهن مردم عمق پیدا کند و حرکات انقلابی این مردم همچنان ادامه یابد، بایستی افکار استاد شهید مطهری در میان مردم رواج یابد.»۸
مطالعهی آثار شهید مطهری میتواند گرههای متعددی را از نسل و جامعهی امروز ما بگشاید. یکی اینکه چون تداوم یافتن نظام اسلامی وابسته به تداوم یافتن هویت ایدئولوژیک نظام اسلامی در ذهنیت جمعی است و همچنین از آنجا که هویت ایدئولوژیک نظام اسلامی مبتنی بر تفکر علامه مطهری است، بنابراین بقای خط فکری علامهی شهید در جامعه، به معنی پیوستگی و تداوم یافتن حیثیت ماهوی نظام اسلامی است.
دیگر اینکه این آثار قادر هستند «مطهری» های دیگری را تولید کنند، زیرا تنفس در فضای فکری برآمده از آرا و اندیشههای علامهی شهید، قالبهای ذهنی انسان را با آن همسو و هماهنگ میسازد و بهنوعی «مطهری» را بازتولید و تکثیر میکند:
«طلاب جوان، آثار شهید مطهری را بیشتر مطالعه کنند، زیرا این امر قطعاً از آنان شخصیتهای متفکری خواهد ساخت که میتوانند در آینده، ادامهدهندهی خط فکری استاد شهید مطهری باشند.»۹
در نهایت، باید به این واقعیت نیز اشاره کرد که آثار علامه مطهری به دلیل عمق و دقت بالا و تناسب با اقتضائات جامعهی معاصر، میتوانند «بینش نو» در مخاطب بیافریند و او را به لایههای ژرفی از تفکر اصیل اسلامی وارد گرداند:
«هرچه از شهادت آن عزیز میگذرد، آثار و برکات معنوی فکری او ابعاد تازهتری را از خود نشان میدهد. […] لازم است جوانان، مخصوصاً آنهایی که با معرفت و دانش سروکار دارند (مثل روحانیون، معلمین، دانشجویان و نویسندگان) با آثار شهید مطهری ارتباط نزدیک برقرار کنند و کتابهای آن بزرگوار را بخوانند. این کتابها حقیقتاً بینش وسیعی و در موارد بسیار، بینش نوینی به خوانندهی خود میبخشد.»۱۰
۳. چگونگی پرداختن به آثار استاد مطهری
تاکنون به سه پرسش اساسی دربارهی مطالعهی آثار علامه مطهری از منظر رهبر انقلاب پاسخ دادهایم که مربوط به «ارزش و اهمیت آثار علامه»، «عدم تاریخیت آثار علامه» و «ضرورت پرداختن به آثار علامه» بودند. پس از اینها، پرسش دیگری نیز باید مورد تأمل قرار بگیرد با این مضمون که «چگونه باید به آثار علامه مطهری پرداخت؟» به عبارت دیگر، مقصود از پرداختن به آثار ایشان چیست؟ چه نوع و صورتی از فعالیت علمی باید در زمینهی آثار ایشان انجام بگیرد؟ با آثار ایشان چه کنیم؟ در این رابطه نیز مقام معظم رهبری، نکات بسیار ارزشمندی را مطرح کردهاند که راهگشا و چراغ راهنمای نگارنده در این مقاله بوده است. بهطور کلی، ایشان دربارهی نحوهی پرداختن به آثار علامه و چگونگی بهرهبرداری پژوهشی از آنها دو نظر ابراز کردهاند. یک نظر این است که محقق مسلمان برای پژوهش در حوزهی علوم اسلامی و انسانی، میباید خود را از رجوع به آثار علامه، بینیاز قلمداد نکند، بلکه افزون بر این، نتیجهای که جناب علامه به آن دست یافته را «مبنا» و «نقطهی شروع» بینگارد و در امتداد آن، دست به نظریهپردازی دینی و تولید تفکر اسلامی بزند. در واقع علامهی شهید، بخشهایی از این مسیر را پیموده و یافتههایی ارزشمند از خود بهجا نهاده است. منطقی و معقول این است که راه را ادامه دهیم، نه اینکه مسیر پیمودهشده را نادیده بگیریم:
«علما و فضلا و جوانها (بهخصوص طلاب جوان ما) باید یک دورهی کتابهای شهید مطهری را خوانده باشند که اگر میخواهند کاری بکنند، من بنی فوق بناء السفلی۱۱ باشد؛ یعنی براساس آن فکر و روی شانههای شهید مطهری بروند.»۱۲
«[باید] خاستگاه فکری (که موضوعات متنوعی در نوشتهها و گفتارهای شهید مطهری مشاهده میشود) بهعنوان نقطهی شروع به حساب آوریم و متفکران ما دربارهی آنها بهخوبی بیندیشند، زیرا سخنان این شهید حاوی معارف و مسائل بسیار ارزندهای است که میتواند نقطهی شروع خوبی در مسیر تفکر و اندیشه باشد.»۱۳
نظر و ایدهی دیگر ایشان این است که میباید تفکر تولیدشده از سوی شهید مطهری دربارهی هریک از موضوعات علوم اسلامی و انسانی، استخراج و تبیین شود. این کار علمی را میتوان به مراحلی منطقی، تفکیک کرد:
اول | استخراج و اکتشاف نظریه دربارهی یک موضوع
دوم | ساختاربندی و تولید چارچوب برای نظریه
سوم | تشریح و توضیح ابهامات و مجملات نظریه
چهارم | تکمیل نواقص نظریه
نباید تصور کرد که میتوان برای همیشه به ایشان اکتفا کرد و در یافتهها و فراوردههای فکری ایشان، متوقف و ساکن ماند. خاصیت علم این است که در هیچ نقطهای متوقف نمیشود و همواره در حال پیشرفت و گسترش است. جناب علامه را نمیتوان نقطهی پایان و نهایت علم قلمداد کرد و از حرکت بازایستاد.
مقام معظم رهبری چنین اظهار داشتهاند:
«باید روی افکار شهید مطهری، کار فکری بشود؛ یعنی جمعی اهل تحقیق و علاقهمند به کار علمی بنشینند و نظرات و تفکرات شهید مطهری را در ابواب مختلف استخراج کنند. مثلاً از مجموع آثار ایشان، نظر آن شهید را در باب وجود، در باب انسان، در باب اختیار، در باب عدالت، در باب تاریخ، در باب قضا و قدر، در باب عرفان و دربارهی موضوعات بیشمار و متنوعی که ایشان در مباحثشان مطرح کردهاند، استخراج کنند. […] این راه گسترش و پیشرفت و شکوفایی فکری جامعه برمبنای آثار شهید مطهری است که امیدواریم این کار انجام بگیرد.»۱۴
«یک توصیه به صاحبنظران و متفکران و نویسندگان دارم و آن این است که بیایند و کاری روی مجموع آثار آقای مطهری بکنند. همانطور که در کشورهای غربی معمول است که وقتی فیلسوفی، محققی و شخص بزرگی در میان آنها هست، راجعبه نظریات او مینشینند تفسیر و تحلیل و بحث میکنند، این کار در مورد استاد مطهری انجام بشود. […] صاحبنظرانی بنشینند و صرف وقت کنند و مجموع نظریات ایشان را در ابعاد مختلف مباحث فلسفی و اجتماعی و غیره، استخراج کنند و بهصورت کتابی دربیاورند و ارائه بدهند.»۱۵
۴. تفکر استاد مطهری بهمثابهی «مرحله» نه «مقصد»
با وجود این تأکیدهای مکرر و غلیظ دربارهی ضرورت پرداختن به افکار و آثار علامه مطهری، نباید تصور کرد که میتوان برای همیشه به ایشان اکتفا کرد و در یافتهها و فراوردههای فکری ایشان، متوقف و ساکن ماند. خاصیت علم این است که در هیچ نقطهای متوقف نمیشود و همواره در حال پیشرفت و گسترش است. جناب علامه را نمیتوان نقطهی پایان و نهایت علم قلمداد کرد و از حرکت بازایستاد. همهی گفتهها و نکتههای پیش از این، دلالت بر ارزش و اعتبار والای میراث فکری و علمی علامهی شهید دارد، نه متوقف ماندن در ایشان. زمانه همواره آبستن پرسشها و مسئلههای نو و پیچیدهتری است که در گذشته، موضوعیت نداشتهاند و ما باید امروز و اکنون، پاسخها و راهحلهای متقنی برای آنها بیابیم. نمیتوان در زیر سایهی گذشتگان نشست و همهی مسائل و چالشهای نظری را به آنها ارجاع داد و از آنها پاسخ طلبید. منطقی این است که بر شانههای گذشتگان بنشینیم و مرزهای علم را به تصرف خود درآوریم:
«ما نمیتوانیم در شهید مطهری متوقف شویم. […] نیازهای فکری روزبهروز و نوبهنو میشود و جریان ورود به چالش با افکار وارداتی و نقادی علمی و تفکیک صحیح از سقیم آن، از وظایف مهمی است که باید ادامه پیدا کند و ما در دهههای آینده به مطهریها نیاز مبرم داریم.»۱۶
«در آقای مطهری متوقف نشوید. این نهایت کار نیست، مرحلهای از کار است.»۱۷
تفکر علامه مطهری یک «چارچوب» است که میتوان همچون یک «بنیان» به آن تکیه کرد و پیش رفت و شخص مطهری یک «الگو» است که میباید امروز و فردا، «تکثیر» شود تا انقلاب از عهدهی حل مسائل و دشواریهای نظری و ایدئولوژیک خود برآید و دچار انسداد و رکود نشود. بنابراین ما هم به «مطهری گذشته» نیازمندیم و هم به «مطهریهای آینده».