• تماس  

متن آموزنده

06 فروردین 1397 توسط زينب اسماعيلي

یک شب ماری در نجاری، بدنش به اره ای گير کرد و كمي زخم شد. خيلي عصبانی شد، اره را گاز گرفت که سبب خونريزی دهانش شد و برای دفاع از خود شدیدا حمله کرد. بدنش را به دور اره پيچاند و هي فشار داد. صبح كه نجار به کارگاه آمد روي ميز بجای اره، لاشۀ ماری زخم آلود ديد كه فقط و فقط بخاطر خشم زياد مرده است. ما در لحظۀ خشم میخواهیم به ديگران صدمه بزنیم ولی بجز خودمان كس ديگری را نرنجانده ايم و موقعی اين را درك میکنیم كه خيلي دير شده.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 1 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت

نظر از: حضرت مادر (س) [عضو] 
  • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
  • خاطرات خاکی
  • وصیت عشاق
  • یا زینب کبری
5 stars

سلام عالی بود

1397/01/19 @ 15:51


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

محبان المهدی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس