حديث « زبان، كليد خوبیها و بدیها »
حديث « زبان، كليد خوبیها و بدیها »
با مردم به زبان خوش سخن بگوييد.
1ـ امام على عليه السلام: أيُّهَا النّاسُ فِى الاِْنْسانِ عَشْرَ خِصالٍ يُظْهِرُها لِسانُهُ: شاهِدٌ يُخْبِرُ عَنِالضَّميرِ وَ حاكِمٌ يَفْصِلُ بَيْنَ الْخِطابِ وَ ناطِقٌ يُرَدُّ بِهِ الْجَوابُ وَ شافِعٌ يُدْرَكُ بِهِالْحاجَةُ وَ واصِفٌ يُعْرَفُ بِهِ الاَْشْياءُ وَ أَميرٌ يَأْمُرُ بِالْحَسَنِ وَ واعِظٌ يَنْهى عَنِ الْقَبيحِوَ مُعِزٌّ تُسَكَّنُ بِهِ الاَْحْزانُ وَحاضِرٌ تُجْلى بِهِ الضَّغائِنُ وَ مونِقٌ تَلْتَذُّ بِهِ الاَْسْماعُ؛
اى مردم! انسان ده خصلت دارد كه زبان او آنها را آشكار مى سازد: زبان، گواهى استكه از درون خبر مى دهد. داورى است، كه به دعواها خاتمه مى دهد. گويايى است كهبه وسيله آن به پرسش ها پاسخ داده مى شود. واسطه اى است كه با آن حاجت برآوردهمى شود. وصف كننده اى است كه با آن اشياء شناخته مى شود. فرماندهى است كه بهنيكى فرمان مى دهد.پند دهنده اى است كه از زشتى باز مى دارد. تسليت دهنده اى است كه غم ها با آنآرامش مى يابد. حاضرى است كه با آن كينه ها برطرف مى شود و دلربايى است كهگوش ها با آن از لذّت برخوردار مى شوند. [كافى، ج ۸ ، ص ۲۰، ح ۴]
2ـ امام سجاد عليه السلام: اِنَّ لِسانَ ابْنِ آدَمَ يُشْرِفُ كُلَّ يَوْمٍ عَلى جَوارِحِهِ فَيَقولُ: كَيْفَأَصْبَحْتُمْ؟ فَيَقولونَ: بِخَيْرٍ اِنْ تَرَكْتَنا! وَيَقولونَ: اَللّه َ اَللّه َ فينا! وَ يُناشِدونَهُ وَ يَقولونَ: إِنَّمانُثابُ بِكَ وَ نُعاقَبُ بِكَ؛
زبان آدميزاد، هر روز به اعضاى او نزديك مى شود و مى گويد: چگونه ايد؟ آنهامى گويند: اگر تو ما را به خودمان واگذارى، خوب هستيم! و مى گويند: از خدا بترس وكارى به ما نداشته باش. و او را سوگند مى دهند و مى گويند: ما فقط به واسطه تو پاداشمى يابيم و به واسطه تو، مجازات مى شويم. [خصال، ص ۶، ح ۱۵]
3ـ پيامبر صلي الله عليه و آله: مَنْ عامَلَ النّاسَ فَلَمْ يَظْلِمْهُمْ وَحَدَّثَهُم فَلَمْ يَكْذِبْهُم وَ وَعَدَهُم فَلَمْ يَخْلِفْهُمفَهُوَ مِمَّنْ كَمُلَتْ مُرُوءتُهُ وَ ظَهَرَتْ عَدالَـتُهُ وَ وَجَبَتْ اُخُوَّتُهُ وَحَرُمَتْ غيبَتُهُ؛
هر كس در معاشرت با مردم به آنان ظلم نكند، دروغ نگويد و خلف وعده ننمايد،جوانمرديش كامل، عدالتش آشكار، برادرى با او واجب و غيبتش حرام است. [خصال، ص ۲۰۸، ح ۲۸]
4- امام باقر عليه السلام: فى قَوْلِهِ «قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنا» قال: قُولوا لِلنّاسِ أحْسَنَ مَا تُحبّونَ أنْيُقالَ لَكُمْ، فَاِنَّ اللّه َ عزَّوَجلَّ يُبْغِضُ اللَّعّانَ السَّبّابَ الطَّعّانَ عَلىَ الْمُؤمِنين، اَلفاحِشَالْمُتَفَّحِشَ السّائَلَ الْمُلْحِفَ، وَ يُحِبُّ الحَيّى الْحَليمَ اَ لْعفيفَ الْمُتعَفِّـفَ؛
درباره اين گفته خداوند كه «با مردم به زبان خوش سخن بگوييد» فرمود: بهترينسخنى كه دوست داريد مردم به شما بگويند، به آنها بگوييد، چرا كه خداوند،لعنت كننده، دشنام دهند، زخم زبان زن بر مؤمنان، زشت گفتار، بدزبان و گداى سمج رادشمن مى دارد و با حيا و بردبار و عفيفِ پارسا را دوست دارد. [امالى صدوق، ص ۳۲۶]
5- پيامبر صلي الله عليه و آله: وَالّذى نَفْسى بِيَدِهِ لاتَدْخُلُوا الْجَنَّةَ حَتّى تُؤمِنوا وَ لا تُؤْمِنوا حَتّى تَحابّواأولا أدُلُّـكُم عَلى شَئىٍ اِذا فَعَلْتُموهُ تَحابَبْتُمْ؟ اَفْشُوا السَّلامَ بَيْنَـكُمْ؛
به خدايى كه جانم در اختيار اوست، وارد بهشت نمى شويد مگر مؤمن شويدو مؤمن نمى شويد، مگر اين كه يكديگر را دوست بداريد. آيا مى خواهيد شما را به چيزىراهنمايى كنم كه با انجام آن، يكديگر را دوست بداريد؟ سلام كردن بين يكديگر را رواجدهيد. [مشكاة الانوار، ص ۱۵۷]
6- پيامبر صلي الله عليه و آله: اِنّى لَمْ اُبْعَثْ لَعّانا وَ اِنّما بُعِثْتُ رَحْمَةً؛
من پيامبر نشده ام كه لعن و نفرين كنم، بلكه مبعوث شده ام تا مايه رحمت باشم. [كنزالعمال ، ح ۸۱۷۶]
7- پيامبر صلي الله عليه و آله: اَلذَّنْبُ شومٌ عَلى غَيْرِ فاعِلِهِ اِنْ عَيَّرَهُ ابْتُلِىَ بِهِ وَ اِنْ اَغْتابَهُ أَثِمَ وَ اِنْرَضىَ بِهِ شارَكَهُ؛
گناه براى غير گناهكار نيز شوم است، اگر گنهكار را سرزنش كند به آن مبتلا مى شود،اگر از او غيبت كند گنهكار شود و اگر به گناه او راضى باشد، شريك وى است. [نهج الفصاحه، ح ۱۶۲۳]
8- امام حسن عسكرى عليه السلام: فى تفسير قوله تعالى «وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنا» قالَ: قُولُوالِلنّاسِ كُلِّهُمْ حُسْنا مُؤمِنِهُمْ وَ مُخالِفِهُمْ، أمّا المؤمِنونَ فَيَبْسُطُ لَهُمْ وَجْهَهُ وَ أمّاالْمُخالِفونَ فَيُكَلِّمُهُمْ بِالْمُداراةِ لاِجْتِذابِهِمْ اِلىَ الاْيمانِ. فَاِنِ استَتَرَ مِنْ ذلِكَ بِكفِّشُرورِهمْ عَنْ نَفْسِهِ وَ عَنْ اِخْوانِهِ المُؤمِنينَ؛
در تفسير آيه «با مردم به زبان خوش سخن بگوييد» فرمود: يعنى با همهمردم، چه مؤمن و چه مخالف، به زبان خوش سخن بگوييد. مؤمن، به هم مذهبان، روىخوش نشان مى دهد و با مخالفان، با مدارا سخن مى گويد تا به ايمان، جذبشوند و حتّى اگر نشدند، با اين رفتار، از بدى هاى آنان در حقّ خود و برادرانمؤمنش، پيشگيرى كرده است. [مستدرك الوسائل، ج ۱۲، ص ۲۶۱]
9- پيامبر صلي الله عليه و آله: اَنا زَعيمٌ بِبَيْتٍ فى رَبَضِ الْجَنَّةِ وَ بَيْتٍ فى وَسَطِ الجَنَّةِ وَ بَيْتٍ فَى اَعْلَىالْجَنَّةِ، لِمَنْ تَرَكَ الْمِراءَ وَ اِنْ كانَ مُحِقّـا وَ لِمَنْ تَرَكَ الْكِذْبَ وَ اِنْ كانَ هازِلاً وَ لِمَنْحَسَّنَ خُلْقَهُ؛
من براى كسى كه بگومگو را رها كند، هر چند حق با او باشد و براى كسى كه دروغگفتن را اگر چه به شوخى باشد، ترك گويد و براى كسى كه اخلاقش را نيكو گرداند، خانه اىدر حومه بهشت و خانه اى در مركز بهشت و خانه اى در بالاى بهشت ضمانت مى كنم. [خصال، ص ۱۴۴، ح ۱۷۰]
10- امام سجاد عليه السلام: حَقُّ اللِّسانِ اِكْرامُهُ عَنِ الْخَنى وَتَعْويدُهُ الْخَيْرَ وَ تَرْكُ الْفُضولِ الَّتىلافائِدَةَ لَها وَ الْبِرُّ بِالنّاسِ وَ حُسْنُ الْقَوْلِ فيهِمْ؛
حق زبان، احترام گذاشتن به آن با ترك زشت گويى، عادت دادنش به خوبى، تركگفتار بى فايده و نيكى به مردم و خوشگويى درباره آنان است. [بحارالأنوار، ج ۷۱، ص ۲۸۶، ح ۴۱]