احکام طلاق
توضیحات
دسته: استفتائات
احكام طلاق
وكالت زوجه در طلاق خودش
857. هر گاه زوجه از طرف زوج وكالت در مطلّقه كردن خود داشته باشد، در مورد صيغه ى طلاق بايد چه بگويد؟
ج. بگويد ـ زوجةُ موكّلى طالق ـ و مقصود، خودش باشد.
ميزان عدالت در شاهد طلاق
858. در عدالت عادل هايى كه شاهِد طلاق مى شوند، آيا حسن ظاهر كافى است يا احراز عدالت واقعى لازم است؟
ج. حكم عدالت در آن همانند عدالت در باب نماز جماعت است.
آشكار شدن عدم عدالت شهود
859. پس از طلاق معلوم مى شود كه دو شاهد، هنگام طلاق فاسق بوده اند، طلاق چه صورتى دارد؟
ج. آن طلاق باطل است؛ زيرا عدالت واقعى آن ها شرط است و احراز عدالت به تنهايى كافى نيست.
طلاق در حال حيض و ازدواج بعد از آن
860. چند سال قبل با كسى ازدواج كردم و بعد از مدّتى در حال حيض، طلاق گرفتم. بعد از گذشت عدّه، چون نمى دانستم طلاق در حال حيض صحيح نيست، دو مرتبه ازدواج كردم و فعلاً يك بچّه دارم. لطفا مرا راهنمايى كنيد و حكم شرعى را بيان بفرماييد؟
ج. طلاق در حال حيض صحيح نيست، مگر در سه صورت كه در مسأله ى 1993 رساله بيان شده و در فرض بطلان، در زوجيت شوهر اوّل هستيد و بايد از دوّمى جدا شويد و بچّه، احكام حلال زاده را دارد.
شرط اختيار طلاق ضمن عقد
861. در صورتى كه زوج ضمن عقد ازدواج، يا عقد لازم ديگر، زوجه ى خود را در طلاق وكيل كند، آيا اين وكالت قابل عزل مى باشد يا خير؟
ج. اگر به نحو شرط نتيجه بوده، قابل عزل نيست و اگر شرط فعل بوده، احكام وكالت در آن جارى است.
زمان طهر خانمى كه رحم ندارد
862. خانمى كه جراحى كرده و رحمش را خارج كرده اند، عادت ماهانه ندارد و خونى هم نمى بيند، بفرماييد، زمان طهر غير مواقعه ى او جهت اجراى صيغه ى طلاق چگونه است؟
ج. بايد از وقتى كه با او نزديكى كرده تا سه ماه از نزديكى با او خوددارى نمايد و بعد او را طلاق دهد.(مسأله 2000 رساله)
طلاق حامل
863. آيا در طلاق حامل، لازم است آثار حمل ظاهر شده باشد، يا علم به حمل كفايت مى كند، اگرچه آثار حمل ظاهر نشده باشد؟
ج. علم به حمل كفايت مى كند.
مردى كه به تعهّدات خود عمل نمى كند
864. حكم مردى كه به تعهّدات خويش در رابطه با همسرش عمل نمى كند و حاضر به طلاق او نيز نمى باشد، چيست؟
ج. امر طلاق به دست زوج است؛ مگر اختيار طلاق وكالتا ضمن عقد به زوجه منتقل شده باشد، در غير اين صورت براى الزام مرد به انجام تعهّدات، مى تواند به حاكم شرع صالح مراجعه كند.
شرط اختيار طلاق در صورت ازدواج مجدّد
865. اگر زنى شرط كرده باشد در صورتى كه شوهرش همسر ديگرى اختيار كند وكالت در طلاق داشته باشد، آيا در صورتى كه شوهر به خاطر ناسازگارى زن، همسر دوّمى اختيار كند، باز هم همسر اوّل وكيل در طلاق است؟
ج. اگر آن شرط در صورت عدم ناسازگارى زن بوده، در اين جا در طلاق وكالت ندارد.
نحوه ى اثبات ادّعاى طلاق توسّط زوج
866. آيا طلاق به مجرّد ادّعاى شوهر و اين كه بگويد: من او را مطلّقه نموده ام، ثابت مى شود، به گونه اى كه زن حقّ ازدواج داشته باشد و نفقه ساقط شود، يا اين كه بايد با شهادت دو عادل باشد؟
ج. آن چه به اقرار بر عليه زوج است، ثابت است و در امور ديگر، عدم زوجيّت ثابت نيست و اما خود زن با اطمينان به راستگويى و صدق شوهر، احكام طلاق را اجرا مى كند و شهادت دو عادل شرط نيست.
اختلاف زن و مرد در طلاق
867. مرد و زن در وقوع طلاق اختلاف دارند؛ مرد مدّعى وقوع طلاق و زن منكر آن است. قول كدام يك مقدّم است؟
ج. اگر انكار زوجه به عدم آگاهى وى از طلاق ـ به تنهايى ـ باز نگردد، قول او با قَسَم مقدّم است.
مردى كه زن خود را اذيت مى كند و نفقه نمى دهد
868. مردى عيال خود را اذيّت مى كند و نفقه نمى دهد و از طلاق او نيز خوددارى مى كند. آيا آن زن مى تواند شوهر ديگر اختيار كند؟
ج. نمى تواند.
اختيار طلاق در دست زوج است
869. اينجانب سردفتر مى باشم، خانمى مراجعه كرده كه با بخشيدن مهريه ى خود و نفقه در ايّام عده، طلاق مى خواهد. توضيح آن كه خانم از ديوان عالى كشور حكم طلاق دارد، امّا شوهر وى به هيچ وجه رضايت نمى دهد. آيا طلاق دادن زن شرعا جايز است؟
ج. خير، بلكه بايد شوهر به طلاق راضى شود.
ميزان مدخوله بودن زن در طلاق
870. با دختر باكره اى ازدواج كرده و دخول ـ به اندازه اى كه موجب غسل است ـ شده، ولى بكارت برداشته نشده و باقى است و سپس زن را طلاق داده ام. آيا در طلاق دادن حكم مدخوله را دارد يا نه؟
ج. حكم مدخوله را دارد.
871. آيا دخول در دُبُر موجب مى شود كه طلاق بعد از دخول باشد، يا دخول در قُبُل لازم است؟
ج. بله، طلاق مدخول بها محسوب مى شود.
طلاق قبل از غسل
872. هر گاه طلاق پس از انقطاع خون و قبل از غسل واقع شود، آيا صحيح است؟
ج. صحيح است.
عده ى زنانى كه بچه دار نمى شوند
873. عده نگه داشتن براى زنى كه عقيم است، يا به واسطه ى دارو بچه دار نمى شود و يا رحم خود را درآورده است، لازم است؟
ج. بله، لازم است.
نفقه ى زن مطلقه
874. پس از طلاق، نفقه ى زن مطلقه بر عهده ى كيست؟ آيا پدر و مادر در مورد او وظيفه اى دارند؟
ج. اگر زن فقير باشد و پدر و مادرش تمكن مالى داشته باشند، واجب النفقه ى آن ها است.
عنوان طلاق حاكم شرع
875. طلاق حاكم شرع، آيا رجعى است يا بائن؟
ج. به هر نوعى كه طلاق داده، به همان نوع مى باشد.
طلاق زن بدون عادت
876. طلاق زنى كه به وسيله ى قرص جلوگيرى از حاملگى عادت نمى شود، چه وقت است؟
ج. به مسأله ى 2000 رساله رجوع شود.
طلاق به علت بى نمازى زن
877. زنم نماز نمى خواند و داراى هفت فرزند هستيم، آيا مى توانم به اين جهت او را طلاق بدهم؟
ج. مى توانيد او را طلاق دهيد، ولى بهتر است به هر راه ممكن او را نمازخوان كنيد.
سه طلاقه كردن زن در يك مجلس
878. در صورتى كه همسر زنى سنّى باشد، آيا مرد مى تواند در يك مجلس زنش را سه طلاقه كند؟
ج. خير، نمى تواند و با قاعده ى الزام منافات ندارد.
طلاق خلعى
879. اگر زن مبلغى را براى رضايت شوهر به طلاق بدهد، آيا مرد در انجام يا عدم انجام طلاق اختيار دارد يا لازم است او را طلاق دهد؟
ج. خير، مرد اختيار دارد.
استمتاع از زن در ايام طلاق رجعى
880. كسى كه همسرش در عده ى طلاق رجعى است، مى تواند به او نگاه شهوت آلود داشته باشد؟ و استمتاعاتى كه در اين ايام براى او جايز است چه مقدار است؟
ج. هيچ نگاه و استمتاعى براى او جايز نيست؛ مگر اين كه با آن استمتاع رجوع عملى از طلاق بكند.
طلاق در ايام عادت
881. اگر زن پس از طلاق متوجه شود كه او در حال عادت بوده، آيا طلاق صحيح است؟
ج. خير، باطل است، مگر از سه مورد مذكور در مسأله ى 1993 رساله باشد.
طلاق زن حامله
882. آيا طلاق زن حامله در حال عادت زنانگى صحيح است؟
ج. بله، صحيح است.
طلاق سوّم بعد از عقد انقطاعى ديگرى
883. زنى دو طلاق داده شده و سپس به عقد موقت ديگرى درمى آيد و سپس با شوهر اوّلى ازدواج مى كند و مطلّقه مى شود. آيا اين طلاق سوّم است؟ يا ازدواج موقّت اثر دو طلاق اوّلى را مانند عقد دايم از بين مى برد؟
ج. اثر دو طلاق اوّل را از بين نمى برد.
جستجو از شوهر مفقودالاثر
884. براى جستجو از شوهر مفقودالاثر، آيا اعلان در جرايد و وسايل ارتباط جمعى ـ مثل راديو ـ كفايت مى كند؟
ج. جستجو، شأن حاكم شرع است.
عسر و حرج زن در زمان غيبت همسر
885. آيا عسر و حرج زن بر اثر غيبت همسر، باعث جواز طلاق براى حاكم مى شود؟ به ويژه اگر غيبت به وسيله ى رفتن و فرار كردن خود زوج باشد، يا موردى كه نفقه دهنده اى نيست كه نفقه ى زوجه را بدهد؟
ج. در مدّت فحص و جستجو، حاكم بر زوجه انفاق مى كند توسّط ولىّ از مال زوج يا متبرّع ديگرى يا از بيت المال.
تقاضاى طلاق به علت وطى در دبر
886. در محاكم قضايى، زوجه به جهت وطى در دُبُر و نارضايتى وى، دادخواست طلاق غيابى و يا حضورى شوهر داده است، در حالى كه شوهر به طلاق راضى نيست. آيا عنوان مذكور مجوّز طلاق مى باشد؟ و در صورت صدور طلاق توسّط قاضى، آيا زوجه مى تواند ازدواج مجدّد كند؟
ج. طلاق به دست زوج است و نفس عنوان مذكور مجوّز مبادرت قاضى به حكم طلاق نخواهد شد و با فرض فوق، ازدواج مجدّد جايز نيست.
شرط نديدن بچّه توسّط زوجه ضمن طلاق
887. اگر در ضمن اجراى طلاق خلع، علاوه بر بذل مهر با زن شرط شده است كه وى حقّ ملاقات با فرزندش را نداشته باشد، چون موجب ناراحتى و اضطراب طفل مى شود و نگهدارى آن براى زوج مشكل مى شود و زوجه هم قبول نموده است. حال اگر زوجه از اين شرط تخلّف كند و بخواهد با فرزندش ملاقات كند، آيا اين هم مثل رجوع مهر محسوب مى شود كه موجب تبدّل طلاق خلع به رجعى است يا خير؟
ج. در صورتى كه زوجه حقّ حضانت داشته باشد، شرط صحيح نيست و در هر صورت، موجب بطلان و تبدل خلع نيست.
امر پدر و مادر به طلاق همسر
888. اگر پدر يا مادر به فرزند بگويند زنت را طلاق بده، آيا بايد اطاعت امر ايشان كرد يا خير؟
ج. خير.
عدّه طلاق زنى كه خون نمى بيند
889. هر گاه زنى به خاطر شير دادن بچّه عادت ماهانه نبيند، تكليف او براى طلاق چيست؟
ج. بايد از وقتى كه با او نزديكى كرده تا سه ماه از نزديكى با او خوددارى نمايد و بعد او را طلاق دهد.
استحقاق نصف مهر براى زوجه غير مدخوله
890. بخشى از مهريه زوجه اى، دو دانگ از خانه مسكونى كه زوج بعدا خواهد خريد قرار داده شده است، (به شرط خريد خانه). اكنون زوج پيش از خريد خانه و پيش از دخول، قصد طلاق دارد و آن دو دانگ را به شش ميليون تومان تعيين كرده اند. آيا زوجه مستحقّ چه مقدارش مى باشد؟
ج. زوجه نصف آن را حق دارد.
كشف عدم يائسگى پس از چند مرتبه ازدواج موقت
891. زنى به يائسه بودن خود علم داشته و چند مرتبه بدون گرفتن عدّه، ازدواج موقّت نموده است و بعد حامله شده كه كاشف از عدم يأس است و در لحوق اين ولد به اين ازدواج مردّد گشته كه شايد هم براى شوهر اوّل باشد. حكم وطى هايى كه انجام شده چيست و ولد ملحق به كدام است؟
ج. اين وطى ها، به شبهه بوده و ظاهرا ولد ملحق به آن است كه صاحب عدّه ى فعليه ى بوده، بنابراين كه عدّه وطى به شبهه هم فراش است. (مستفاد از جامع المسائل، ج3، صفحه 535.)
اگر عدم طلاق زوج موجب عسر و حرج باشد
892. زنى با شوهرش اختلاف دارد و با هم متاركه كرده اند. شوهر اصلاً طلاق نمى دهد و زن در عسر و حرج به سر مى برد، آيا زن مى تواند خودش به طلاق اقدام نمايد؟ تكليفش چيست؟
ج. زن نمى تواند خودش طلاق بگيرد و تا امكان دارد به حدّ ميسور و مقدور با هم سازش كنند، هر چند به نحو ارتباط جزيى باشد، به اين كه حتّى الامكان واسطه اى نزد زوج ببرند تا او را حاضر به طلاق يا زندگى كنند، ولو به اين كه زن در خانه ى ديگرى باشد و گاهى به او سر بزند. خلاصه زن به اين صورت صبر كند تا شايد فرجى برايش حاصل شود.
وكالت بلاعزل زوجه در طلاق در صورت تخلف مرد از شرايط عقدنامه
893. در ضمن عقد ازدواج، زوج به زوجه وكالت بلاعزل براى طلاق در صورت تخلّف از شرايط مندرج در عقدنامه مى دهد. آيا زوج در فرض مذكور حق فسخ و رجوع از اين وكالت را دارد؟
ج. حق فسخ و رجوع نداشتن زوج از اين وكالت، خالى از اشكال نيست؛ زيرا بلاعزل بودن وكالت، خلاف مقتضاى وكالت است و وكيل قابل عزل است. زيرا معناى بلاعزل، اصالت است و قوام وكالت به عدم اصالت است. مگر اين كه شرط نتيجه كند. يعنى شرط كند كه زن وكيل باشد كه قابل عزل نمى باشد.
طلاقِ باطلِ زن مسيحى و ازدواج موقت با مرد مسلمان
894. مسيحيان طبق ضوابط و دستورات شرع خودشان، بايد در كليسا ازدواج يا طلاق را انجام دهند. زنى به حكم دادگاه آن ها، در دادگاه طلاق داده شده است كه در شرع مسيحيّت اين طلاق باطل است. آيا در اين صورت، مرد مسلمان مى تواند با چنين زنى ازدواج موقت كند؟
ج. در فرض مرقوم، مسلمان نمى تواند با آن زن عقد موقّت انجام دهد.
اختلاف زن و مرد در صحّت طلاق
895. زنى سال ها پس از طلاق، ادّعا مى كند طلاق در حال حيض واقع شده، لذا باطل بوده است، امّا مرد مدّعى صحّت طلاق است، قول كدام يك مقدّم است؟
ج. مدّعى صحّت مقدم است، مگر بيّنه بر خلاف بياورد؛ هر چند وظيفه ى زن اين است كه طبق علم خود عمل كند.
بطلان طلاق در زمان عادت
896. در سال 1360 از زوجه ام جدا شدم، در حالى كه از وى دو فرزند پسر داشتم. در سال 1362 مجددا ازدواج كردم و اكنون داراى دو فرزند مى باشم. در سال 1363 همسر سابقم ازدواج كرد، مدتى بعد صاحب فرزند شد، در زمانى كه بچه دوّم را آبستن بود، فهميد در زمان طلاق در عادت به سر مى برده است. وى و همسرش به اين نتيجه رسيدند كه بچه بايد سقط شود و آن ها از هم جدا شوند كه اين عمل صورت گرفت. بفرماييد:
1) نسبت من با همسر سابقم چيست؟ آيا محرم مى باشيم؟
2) آيا ما مى توانيم بدون خواندن صيغه ى مجدّد با هم زندگى كنيم و زناشويى داشته باشيم؟
3) حكم اولاد متولد شده از همسر دوّم چيست؟
ج. زوجه به همسرى زوج اوّل باقى است و نياز به عقد جديد ندارد. اولاد از همسر دوّم، اولاد شبهه و ملحق به والدين است و سقط هم حرام است و اين در صورتى است كه طلاق شخص غايب نبوده باشد و الا در مسأله ى 1993 رساله و بعد آن بيان شده است.
وقوع طلاق در طهر مواقعه
897. كسى صيغه ى طلاق را به وكالت از زوج اجرا كرده و پس از آن زن اعلام نموده كه طلاق در طهر مواقعه واقع شده و مجرى صيغه دوباره آن را در طهر ديگرى بخواند، آيا طلاق دوّم صحيح است؟
ج. طلاق دوّمى صحيح است و نيازى به وكالت مجدّد از زوج ندارد و عدّه را بايد از طلاق دوم شروع كند.
زنده شدن زوج و مسأله ى رجوع وى
898. در صورتى كه ميّت به طور غير طبيعى زنده شود ـ مثلاً با دعا يا تصرّف ولايى يا رجعت ـ يا مواردى كه زن بايد در عدّه ى وفات باشد ـ مانند مرتدّ شدن زوج يا طلاق حاكم در زوج مفقود الاثر ـ بعد از رفع مانع (توبه و رجوع از ارتداد، عودت زوج مفقود الاثر)، حكم رجوع زوج را شرعا بيان نماييد. آيا فرقى بين موارد فوق هست؟
ج. بعد از تحقّق موت، همسرش نيست تا به رجوع حلال شود و در صورت دوّم (ارتداد) هم حقّ رجوع ندارد و در صورت سوم (مفقود شدن شوهر) اگر شوهر در عدّه آمد، حقّ رجوع دارد و اگر بعد از انقضاى عدّه آمد، حقّى ندارد؛ اگرچه هنوز شوهر اختيار نكرده باشد، واللّه العالم.
اختلاف زن و مرد در اصل طلاق
899. اگر زوج مدّعى طلاق و زوجه منكر باشد و بيّنه و شهود هم نباشند، قول كدام يك مقدّم است؟
ج. قول زوجه با يمين او مقدم است.
شيربها و بازپس گيرى آن
900. حكم شيربهايى كه هنگام عقد ازدواج به پدر زوجه، طبق رسومات محلّى جهت تهيّه جهيزيه داده مى شود، در صورت طلاق چيست؟ آيا زوج مى تواند آن را بازپس گيرد؟
ج. احكام هبه را دارد؛ لذا اگر پول را در جهيزيه صرف كرده و شرطى هم نشده و يا متعارف نبوده، مرد حق ندارد آن را مطالبه كند.
بطلان طلاق خلعِ مشروط به شرط باطل
901. اگر در طلاق خلع، زوج با مجرى صيغه شرط كند كه در صورتى طلاق خلع مى دهم كه زن به هيچ وجه فرزندش را نبيند و طلاق هم واقع شده و زن از اين شرط خبر نداشته باشد، آيا شرط مذكور و طلاقى كه مشروط به اين شرط شده است، صحيح است؟
ج. اين شرط و طلاق خلعِ مشروط به اين شرط، باطل است. مانند اين است كه عوض در خلع چيز حرامى مانند خمر باشد؛ ولى در بطلان اصل طلاق، تأمّل است.
تقاضاى نصف مهر پس از بخشش به شوهر
902. اگر زوجه در عوض طلاق، تمام مهريه خود را ببخشد يا ابرا كند و زوج وى را پيش از دخول طلاق بدهد، آيا زن مى تواند نصف مهر را به زوج رجوع كند؟
ج. محلّ تأمل است و احتياط در اين است كه زن نصف مهر را به زوج برگرداند، ولى احتمال اقرب، تأثير جامع يا مجموع خلع و طلاق قبل از دخول در احدالنّصفين است، مثل تأثير خلع در نصف ديگر به تنهايى. (مستفاد از جامع المسائل، ج3، ص 507.)
تقاضاى بازگرداندن خدمات انجام داده توسط مرد
903. آيا مرد مى تواند هنگام طلاق، يا غير طلاق تقاضاى بازگرداندن مال يا خدماتى را كه خارج از وظيفه لازم خويش انجام داده بنمايد؟
ج. خير، نمى تواند مگر مالى به او بخشيده باشد و باقى باشد كه رجوع در هبه ى به زوجه جايز است، گر چه خلاف احتياط است.
رضايت به طلاق در برابر پول
904. آيا مرد مى تواند در مقابل درخواست طلاق زن، مبلغى را از او بگيرد و به طلاق رضايت دهد؟
ج. طلاق زنى را كه به شوهرش مايل نيست و مهر يا مال ديگر خود را به شوهر مى بخشد تا طلاقش دهد، خلع مى گويند و اگر زن و شوهر يكديگر را نخواهند و زن مالى به مرد بدهد كه او را طلاق دهد آن طلاق را مبارات گويند.