• تماس  

کیفیت صلوات

30 تیر 1395 توسط زينب اسماعيلي

کیفیت صلوات بر پیامبر اعظم

پس از نزول این ایه شریفه بر پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ، شاید یاران معنای صلوات را می دانستند، اما به یقین از کیفیت آن بی خبر بودند. بدین جهت، بنا بر نقل ابوحمزه ثمالی، یکی از یاران پیامبر به نام کعب گوید: پس از نزول ایه یاد شده عرض کردیم: سلام بر تو را می دانیم، ولی صلوات بر تو چگونه است؟

فرمود: بگویید: «الّلهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد کما صلّیت علی ابراهیم و آل ابراهیم انّک حمید مجید، و بارک علی محمّد و آل محمد کما بارکت علی ابراهیم و آل ابراهیم انّک حمید مجید»[6] ؛ پروردگارا! بر پیامبر و آل پیامبر درود فرست؛ همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی. بی شک تو حمید و مجید هستی. خدایا! بر محمّد و آل محمّد مبارک گردان؛ همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم مبارک گردانیدی.»

از این روایت، بلکه ده ها روایت دیگر که در کتاب های شیعه و سنّی نقل شده، به دست می اید که مسلمانان باید این چنین بر پیامبر صلی الله علیه و آله صلوات بفرستند و هرگز آل او را از وجود مقدسش جدا نسازند؛ چرا که خود رسول الله کیفیت و چگونگی صلوات را این چنین بیان کرده است.
نهی از فرستادن صلوات ناقص

در بحث از کیفیت صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله گذشت که طبق دستور آن حضرت باید صلوات کامل فرستاده شود و هرگز میان پیامبر و آلش در صلوات جدایی نیفتد و بارها فرمود: هرگز بر من صلوات بترا (ناقص) نفرستید.

یاران عرض کردند: یا رسول الله! صلوات بترا چیست؟

فرمود: اینکه فقط بگویید: الّلهمّ صلّ علی محمّد و دنباله اش را قطع کنید؛ بلکه بگویید: الّلهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد.[7]

علامه طباطبائی پس از آوردن حدیث کعب، می نویسد: هجده روایت دیگر هست که دلالت دارند بر مشارکت آل پیامبر با او در صلوات. این روایات را اصحاب سنن و جوامع از برخی یاران پیامبر نقل کرده اند؛ از جمله: ابن عباس، طلحه، ابوسعید خدری، ابوهریره، ابومسعود انصاری، بریده، ابن مسعود کعب بن عجرة و علی علیه السلام . اما روایات از طریق شیعه، بیش از شمارش است.[8]

با عنایت به مسئلة فوق و تأکید و سفارش پیامبر صلی الله علیه و آله بر جدا نکردن آل او در صلوات، باز هم دیده شده که برخی، همانند مسلم در صحیح خود، بابی آورده و گویا خواسته است صلوات را فقط بر رسول خدا صلی الله علیه و آله محدود کند.[9]

 نظر دهید »

غیرت چیست؟؟؟؟

30 تیر 1395 توسط زينب اسماعيلي

غیرت چیست؟

غیرت در لغت، به معنای نفرت انسان از مشارکت دیگران در امور مورد علاقه اش است. 1 به عبارت دیگر، غیرت به معنای دفاع از چیزی محبوب در برابر هرگونه دستبرد و تجاوز است. سرچشمه این واکنش انسان، ممکن است حمیّت، تعصّب و تغیّر باشد.

در تعریف اصطلاحی غیرت، اختلاف چندانی بین نخبگان علم اخلاق وجود ندارد. آنچه در زیر می آید، برخی از همین تعاریف عالمان علم اخلاق است:

ملا احمد نراقی می گوید: «غیرت از شرایف ملکات و فضایل صفاتی است که آدمی نگاهبانی کند دین خود را و عِرْض خود و اولاد و اموال خود را، و از برای محافظت و نگاهبانی هریک، طریقه ای است که صاحب غیرت و حمیّت، از آن تجاوز نمی کند».2

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان گفته است: «غیرت عبارت است از دگرگونی انسان از حالت عادی و اعتدال؛ به طوری که انسان را برای دفاع و انتقام از کسی که به یکی از مقدّساتش ـ اعم از دین، ناموس و یا جاه و امثال آن ـ تجاوز کرده، از جای خود می کند. این صفت غریزی، صفتی است که هیچ انسانی به طور کلّی از آن بی بهره نیست. پس غیرت یکی از فطریات آدمی است و اسلام هم دینی است که بر اساس فطرت تشریع شده و آن امور فطری را تعدیل می کند. آن تعدادش را که در حیات بشر لازم و ضروری است، معتبر و واجب می سازد و آنچه غیر ضروری است، حذف نموده، از اعتبار می اندازد».3

آن عالم وارسته در جای دیگر می نویسد: «اولاً، اسلام مسئله غیرت و تعصّب را باطل معرفی نکرده، بلکه اصل آن را حفظ نموده؛ زیرا غیرت ریشه در فطرت انسان دارد و اسلام هم دین فطرت است؛ ولی در جزئیات آن، دخالت کرده و فرموده است: آن قدر از غیرت و تعصّب که مطابق با فطرت است، حقّ، و شاخ و برگی که اقوام به آن داده اند، باطل است.

ثانیاً، همین ودیعه فطری - یعنی غیرت - را از هر سویی به سوی خدای متعال برگردانیده و سپس موارد بسیاری را در یک قالب که همان توحید می باشد، ریخته است. به عبارت واضح تر، هرجا که تعصّب ورزیدن خداپسندانه باشد، باید تعصّب ورزید و هرجا که موجب خشنودی خدا نباشد، نباید غیرت ورزید».4

شهید مطهری در توضیح سخن علی7 که فرمود: «انسان شریف و غیور، هرگز زنا نمی کند»،5 می نویسد: «غیرت یک شرافت انسانی و یک حساسیت انسانی نسبت به پاکی و طهارت جامعه است».6

وی در جای دیگر در پاسخ به اعتراض کنندگان به غیرت می نویسد: «پیشنهاد اینکه انسان به عنوان مبارزه با خودخواهی، غیرت را کنار بگذارد، درست مثل این است که پیشنهاد شود غریزه علاقه به فرزند - به طور کلّی مطلق حسّ ترحم و عاطفه انسانی - را به عنوان اینکه یک میل انسانی است، ریشه کن نماییم؛ در صورتی که این [غیرت ]یک میل نفسانی در درجات پایین حیوانی نیست؛ بلکه یک احساس عالی بشری است».7

از آنچه گذشت، به دست می آید که غیرت به معنای نگاه مسئولانه و نگهبانی آگاهانه از حریم دین، خانواده، قانون و کشور است.
ریشه غیرت

در مورد ریشه غیرت نیز دیدگاه های مختلفی وجود دارد: حضرت علی7 ریشه غیرت را شجاعت8، ملا احمد نراقی شجاعت و قوّت نفس9، علامه طباطبایی فطرت10، و شهید مطهری احساس و عاطفه بشری11 می دانند.

 نظر دهید »

حیا

30 تیر 1395 توسط زينب اسماعيلي

حیا را پاس دارید.

«حیا» سرچشمة همة زیبایی­هاست و در فقدان حیا، هیچ کار زیبایی انجام نمی­شود و هیچ کار زشتی ترک نمی­شود.پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمود:

«الاسلام عریان فلباسه الحیاء؛ اسلام، عریان است و حیا، لباس آن است.»

حیا همان دگرگونی حال و انکسار و دوری گزینی از کار زشت است؛ به خصوص آنکه انسان احساس کند که ناظری او را می بیند. و آگاهی و نظارت خداوند، عامل برانگیختن حیا است. رسول خدا9 فرمود : «فاستحیوا الیوم أن یطَّلع الله علی شیء من أمرکم؛ شرم کنید امروز از اینکه خداوند از تمام امور شما، مطلع است.»

بزرگترین سرمایة دختر و زن مسلمان «حیا» است که ثمرة آن، مهار شهوت و تضمین عفّت او خواهد بود.

درنگ در نوع برخورد موسی7 با دختر شعیب7 و شیوه راه رفتن این دختر که با حیا آمیخته بود، نیز برای شما الهام بخش است.
پوشش مناسب را انتخاب کنید.

پیامبر اسلام بر پوشش زن در مقابل نامحرم و دوری از جلوه گری و خود نمایی اصرار می ورزید و قرآن، همپای توصیه به مردان در دوری از چشم چرانی و رعایت پوشش بدن از نامحرم، به زنان نیز توصیه می کند که دیدگان خود را فرو خوابانند و عفّت پیشه کنند. به دو ایة ذیل دقت کنید:

1. «ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مومنان بگو: پوشش های بلند (جلباب) خود را بر خویش فرو افکنند».

2. «به زنان مؤمن بگو: دیدگان خود را فرو خوابانند و عفّت پیشه ساخته، دامن خود ر از بیگانگان بپوشانند و زیور خویش را جز برای شوهران و سایر محارم، آشکار نکنند مگر آنچه پیدا است، و روسری های (خُمُر) خویش را به گریبان ها اندازند تا سر و گردن و سینه و گوش ها پوشیده باشد، و پاهایشان را به زمین نکوبند تا آنچه از زینت پنهان می کنند، معلوم شود».

دربارة این دو ایه ، به چند نکته توجه کنید:

الف) جلباب، پوششی چادر مانند، گشاد و پارچه ای است و با روسری کوچک و خمار متفاوت است. جلباب همچون مقنعه ها و روسری های بزرگ، سر و همة بدن را می پوشانیده است.

و خداوند در ایة نخست با بیان «جلباب»، به پوشاندن سر و گردن و بدن زنان اشاره دارد.

ب) خُمُر، جمع خِمار و به معنای روسری و سر پوش است و خداوند در ایة دوم از دختران و زنان مؤمن خواسته است که به وسیله خمار، سینه و گریبان (جَیب) خود را بپوشانند. مرحوم طبرسی دربارة این ایه می نویسد : زنان مدینه،اطراف روسری های خود را به پشت سر می انداختند و سینه، گردن و گوش های آنان آشکار می شد. بر اساس این ایة، موظف شدند اطراف روسری خود را به گریبان ها بیندازند تا این مواضع نیز مستور باشد.

ابن عباس نیز دربارة تفسیر این ایه می گوید : یعنی زن، مو، سینه، دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند.

ج) قرآن در پاسخ به ضرورت پوشش نیز چنین می فرماید که: )ذلک أدنی أن یعرفن فلا یؤذَین(؛ بدین وسیله شناخته می شوند (که دارای اصالت خانوادگی اند) پس با آزار و تعقیب (هوسرانان) رو به رو نمی شوند.

د) پیامبر به اسماء فرمود :« اسماء! وقتی زن بالغ شد، شایسته نیست که (در برابر نامحرم) جز صورت و دست هایش دیده شوند».

ه) پوشش اسلامی به معنای زندانی کردن و قرار دادن شما پشت پرده و در نتیجه، عدم مشارکت در فعالیت های اجتماعی نیست بلکه «پوشش» بدان معناست که شما به عنوان دختر و زنان مومن در معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشانید و به جلوه­گری و خودنمایی نپردازید و مشارکتتان در فعالیت­ها، بر اصول انسانی و اسلامی استوار باشد.

و. بسیاری از جامعه­شناسان، حجاب زن را مقتضای طبیعی جامعة بشری معرفی کرده اند. مونتسکیو می­نویسد:

«قوانین طبیعت حکم می­کند زن خوددار باشد؛ زیرا مرد، با تهوّر آفریده شده است و زن، نیروی خودداری بیش­تری دارد. بنابراین، تضادّ بین آنها را می­توان با «حجاب» از بین برد و بر اساس همین اصل، تمام ملل جهان معتقدند که زنان باید حیا و حجاب داشته باشند».

 نظر دهید »

دختربودن

30 تیر 1395 توسط زينب اسماعيلي

بر دختر بودن خود ببالید.

وقتی باور غالب جامعه، «زن» را مایة عار می­دانست و از «دختر» نفرت داشت و حتی آن را زنده به گور می­ساخت؛ در چنین محیطی، «اسلام» جایگاه انسانی زن را احیاء کرده و او را ریحانه؛ یعنی شاخه گلی ظریف می­نامد. یکی از ارمغان­های زیبای پیامبر، شخصیت دادن به دختر و زن می­باشد. بدان حد که پیامبر صلی الله علیه و آله می­فرمود :

ـ دختران، خجسته­اند و دوست داشتنی.

ـ بهترین فرزندان شما، دخترانتان می باشند.

ـ از خوش قدمی زن، این است که نخستین فرزندش دختر باشد.

ـ دختر خوب، فرزندی است مهربان، مددکار، مونس، با برکت و دور کنندة حسرت.

ـ کسی که دختر دارد، مشمول نصرت و مدد و برکت و آمرزش خدا خواهد بود.

چون به نبی خاتم بشارت دختر می­دادند، می فرمود: گلی است که خدا، روزیش می دهد و تامین او با خداست.

بر خود ببالید و از آن دسته دخترانی باشید که پیامبر دربارة ایشان فرمود:

چه خوب فرزندانی ­اند دختران محجوب!

 نظر دهید »

فلسفه غیبت

30 تیر 1395 توسط زينب اسماعيلي

فلسفه غيبت

امام صادق(ع) فرمود: “موضوع غيبت سرّي است از اسرار خداوند و غيبي است از غيوب الهي، چون خدا را حکيم مي دانيم بايد اعتراف کنيم که کارهايش از روي حکمت صادر مي شود؛ گرچه تفصيلش براي ما مجهول باشد.”
از اين حديث به خوبي آشکار مي شود که علت و فلسفه اصلي غيبت، جزء اسرار الهي است و جز ائمه اطهار(ع) کسي نمي داند؛

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 356
  • 357
  • 358
  • ...
  • 359
  • ...
  • 360
  • 361
  • 362
  • ...
  • 363
  • ...
  • 364
  • 365
  • 366
  • ...
  • 386
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

محبان المهدی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس