• تماس  

آیا آرزو کردن مرگ کار صحیحی است؟

17 مرداد 1395 توسط زينب اسماعيلي

آیا آرزو کردن مرگ کار صحیحی است؟
نعمت وجود و هستي و زندگي در اين جهان از نعمت هاي بزرگ الهي است و كسي كه آرزوي مرگ مي كند گويا اين نعمت بزرگ را كفران كرده و آنرا ناديده مي انگارد.
با توجّه به اينكه خداوند انسان را به اين جهان آورده بايد هر چه بيشتر از فرصت استفاده كند و بهترين بهره برداري را از زندگي اين جهان داشته باشد. بهره اي كه همراه با كمال انساني و تقرّب به خدا باشد و سبب نجات در آخرت شود.
آري در برخي از مواقع لازم است انسان آرزوي مرگ كند و آن زماني است كه نمي تواند خود را از معصيّت خدا باز دارد و براي ترك گناه راهي جز مرگ ندارد. ولي در غير اين صورت لازم است از خداوند عمري با بركت بخواهد. عمري كه سراسر آن در راه عبادت خدا و اطاعت او صرف گردد. البته به ياد مرگ بودن خود عامل بسيار مهمي در جلوگيري از معاصي و گناهان است.
 

 نظر دهید »

منتظر

16 مرداد 1395 توسط زينب اسماعيلي

 نظر دهید »

سبك شمردن نماز

16 مرداد 1395 توسط زينب اسماعيلي

سبك شمردن نماز
يكى از گناهان، استخفاف نماز يعنى سبك شمردن نماز است. نماز نخواندن يك گناه بزرگ است، و نماز خواندن اما نماز را خفيف شمردن، استخفاف كردن، بى اهميت تلقى كردن گناه ديگرى است. پس از وفات امام صادق عليه السلام ابوبصير آمد به‏امّ حميده تسليتى عرض كند. امّ حميده گريست. ابوبصير هم كه كور بود گريست.
بعدامّ حميده به ابوبصير گفت: ابوبصير! نبودى و لحظه آخر امام را نديدى؛ جريان عجيبى رخ داد. امام در يك حالى فرو رفت كه تقريباً حال غشوه‏اى بود. بعد چشمهايش را باز كرد و فرمود: تمام خويشان نزديك مرا بگوييد بيايند بالاى سر من حاضر شوند. ما امر امام را اطاعت و همه را دعوت كرديم. وقتى همه جمع شدند، امام در همان حالات كه لحظات آخر عمرش را طى مى‏كرد يكمرتبه چشمش را باز كرد، رو كرد به جمعيت و همين يك جمله را گفت: انَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلوةِ «وسائل، ج 3/ ص 17، ح 11»: هرگز شفاعت ما به مردمى كه نماز را سبك بشمارند نخواهد رسيد. اين را گفت و جان به جان آفرين تسليم كرد.
امام نفرمود كه شفاعت ما به مردمى كه نماز نمى‏خوانند نمى‏رسد؛ آن كه تكليفش خيلى روشن است، بلكه فرمود به كسانى كه نماز را سبك مى‏شمارند. يعنى چه نماز را سبك مى‏شمارند؟ يعنى وقت و فرصت دارد، مى‏تواند نماز خوبى با آرامش بخواند ولى نمى‏خواند. نماز ظهر و عصر را تا نزديك غروب نمى‏خواند، نزديك غروب كه شد يك وضوى سريعى مى‏گيرد و بعد با عجله يك نمازى مى‏خواند و فوراً مهرش را مى‏گذارد آن طرف؛ نمازى كه نه مقدمه دارد نه مؤخره، نه آرامش دارد و نه حضور قلب. طورى عمل مى‏كند كه خوب ديگر اين هم يك كارى است و بايد نمازمان را هم بخوانيم. اين، خفيف شمردن نماز است. اين‏جور نماز خواندن خيلى فرق دارد با آن نمازى كه انسان به استقبالش مى‏رود؛ اول ظهر كه مى‏شود با آرامش كامل مى‏رود وضو مى‏گيرد، وضوى با آدابى، بعد مى‏آيد در مصلّاى خود اذان و اقامه مى‏گويد و با خيال راحت و فراغ خاطر نماز مى‏خواند. «السّلام عليكم» را كه گفت فوراً در نمى‏رود، مدتى بعد از نمازْ با آرامش قلب تعقيب مى‏خواند و ذكر خدا مى‏گويد. اين علامت اين است كه نماز در اين خانه احترام دارد.
نمازخوان‏هايى كه خودشان نماز را استخفاف مى‏كنند يعنى كوچك مى‏شمارند (نماز صبحشان آن دم آفتاب است، نماز ظهر و عصرشان آن دم غروب است، نماز مغرب و عشاشان چهار ساعت از شب گذشته است و نماز را با عجله و شتاب مى‏خوانند) تجربه نشان داده كه بچه‏هاى اينها اصلًا نماز نمى‏خوانند. شما اگر بخواهيد واقعاً نمازخوان باشيد و بچه هايتان نمازخوان باشند، نماز را محترم بشماريد. نمى‏گويم نماز بخوانيد؛ بالاتر از نماز خواندن، محترم بشماريد. اولًا براى خودتان در خانه يك مصلّايى انتخاب كنيد (مستحب هم هست) يعنى در خانه نقطه‏اى را انتخاب كنيد كه جاى نمازتان باشد، مثل يك محراب براى خودتان درست كنيد. اگر مى‏توانيد (همان طورى كه پيغمبر اكرم يك مصلّى‏ و جاى نماز داشت) يك اتاق را به عنوان مصلّى‏ انتخاب كنيد. اگر اتاق زيادى نداريد، در اتاق خودتان يك نقطه را براى نماز خواندن مشخص كنيد. يك جانماز پاك هم داشته باشيد. در محل نماز كه مى‏ايستيد، جانماز پاكيزه‏اى بگذاريد، مسواك داشته باشيد، تسبيحى براى ذكر گفتن داشته باشيد. وقتى كه وضو مى‏گيريد، اينقدر با عجله و شتاب نباشد.


منبع:
مجموعه‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏23، ص:509 الى 511

 نظر دهید »

هفدهم مرداد

16 مرداد 1395 توسط زينب اسماعيلي

نوشته هایتان طلوع حقیقت و بیان دردهای کسانی است که نمی توانند بگویند و فریادشان بی صداست. روز خبرنگار مبارک.

 نظر دهید »

نگاهی گذرا به سیره قرآنی امام صادق(ع)

16 مرداد 1395 توسط زينب اسماعيلي

اشاره
خداوند پیامبر اسلام(ص) و اهلبیت عصمت و طهارت(ع) را از هرگونه آلودگی منزّه فرموده است و به همین دلیل، آنان می توانند به طور کامل با روح و جان خود با قرآن در ارتباط باشند و تجلّی خداوند را در قرآن مشاهده کنند؛ در حالی که دیگران از شهود کامل جلوه حق بی بهره اند.

آری، آنها انسانهای کاملی هستند که سیره و روش زندگیشان در تمام لحظات با حقیقت قرآن پیوند خورده است.

حضرات معصومان(ع) به عنوان کسانی که در فهم قرآن و عمل به آن الگو و اسوه مؤمنان هستند، با تعابیر گوناگونی انس با قرآن را بزرگترین مایه نجات و رستگاری انسانها دانسته و همگان را به این امر فراخوانده اند. آنان، ضمن توصیه دیگران نسبت به اُنس با قرآن، خود نیز با قرآن اُنس ویژه ای داشته اند. تا آنجا که در ظاهر و باطن همواره با قرآن بوده اند و قرآن در طول عمرشان، نصب العین آنان بوده است. در این نوشتار مختصر، با نگاهی گذرا سیره قرآنی امام صادق با قرآن کریم مورد بررسی قرار می دهیم.

 

انس امام صادق(ع) با قرآن
در سیره امام صادق (ع) آمده است که فرمود: به دنبال مونسی بودم که در پناه آن، آرامش پیدا کنم، آن را در قرائت قرآن یافتم.(1) همچنین آن حضرت فرمود: القرآن عهد اللّه الی خلقه ینبغی للمرء المسلم أن ینظر فی عهده وأن یقرأ منه فی کلّ یوم خمسین آیة؛ قرآن، میثاقی است بین خالق و مخلوق و شایسته است یک مسلمان، هر روز به این عهدنامه نظر کند و (حداقل) پنجاه آیه از آن را بخواند.

امام صادق (ع) می فرماید: إنَّ هذَالقُرآنِ فیهِ مَنارُالهُدی وَ مَصابیحُ الدُّجی فَلْیَجُلْ جالٍ بَصَرَهُ وِ نَفْتَحُ لِلضِّیاءِ، نَظَرَهُ فَإنَّ التَّفَکَّرَ حَیاةُ قلْبِ الْبَصیرِ کَما یَمْشیِ الْمُسْتَنیرُ فِی الظُّلُماتِ بِالنُّورِ؛(2) همانا قرآن (کتابی) است که در آن جایگاه نور هدایت و چراغ های شب تار است. پس شخص تیزبین باید که در آن دقّت نظر کند و برای پرتوش نظر خویش را بگشاید. زیرا که اندیشه کردن، زندگانی و مایه حیات قلب بینا است. چنان که آن که جویای روشنایی است، در تاریکی ها به سبب نور راه پیماید.

امام صادق (ع) قبل از قرائت قرآن، وقتی که آن را در دست می گرفتند به خداوند عرض می کردند:

أَللَّهُمَّ اِنّی أَشْهَدُ أَنَّ هذا کِتابُکَ المُنَزَلُ مِنْ عِنْدِکَ عَلی رَسولِکَ محمّد بن عبدالله، وَ کَلامُکَ النَّاطِقُ عَلی لِسانِ نَبِیِّکَ، جَعَلْتَهُ هادِیا مِنْکَ اِلی خَلْقِکَ وَ حَبْلاً مُتَّصِلاً فیما بَیْنَکَ وَ بَیْنَ عِبادِکَ. أَللّهمَّ إِنّی نَشَرْتُ عَهْدَکَ وَ کِتابَکَ، اللّهمَّ فَاجْعَلْ نَظَری فیهِ عِبادَةً، وَ قِرائَتی فِیهِ فِکْرا، وَ فِکْری فیهِ اعْتِبارا، وَاجْعَلْنی مِمَّنِ اتَّعَظَ بِبَیانِ مَواعِظِکَ فیهِ وَاجْتَنَبَ مَعاصیکَ، وَ لا تَطْبَعْ عِنْدَ قِرائَتی عَلی سَمْعی، وَ لا تَجْعَلْ عَلی بَصَری غِشاوَةً، وَ لا تَجْعَلْ قِرائَتی قِرائَةً لا تَدَبُّرَ فیها، بَلِ اجْعَلْنی أتَدَبَّرُ آیاتِهِ وَ أَحْکامَهُ، آخِذا بِشَرائِعِ دینِکَ، وَ لا تَجْعَلْ نَظَری فیهِ غَفْلَةً وَ لا قِرائَتی هَذَرا، إِنَّکَ أَنْتَ الرَّؤُوفُ الرَّحیمُ؛(3) خدایا! من شهادت می دهم این، کتاب توست که از نزد تو بر رسولت محمّد بن عبداللّه نازل شده است. و کلام توست که بر زبان پیامبرت جاری شده است. آن را هادی به سوی خلقت قرار داده ای و ریسمان متّصل بین خود و بندگانت قرار داده ای.

خدایا! من عهد و کتابت را باز می کنم.

خدایا! نظر کردنم در قرآن را، عبادت و قرائتم را، فکر و فکر کردنم در آن را عبرت پذیری قرار ده. مرا از کسانی قرار ده که به وسیله بیان مواعظ تو در قرآن، موعظه می پذیرند و از نافرمانی تو پرهیز می کنند. و هنگام قرائت کردنم، برگوش (دل) من مُهر (غفلت) و بر دیدگانم (قلبم) پرده (جهالت) نکش. و قرائتم را قرائتی که بدون تدبّر در آن باشد، قرار نده، بلکه مرا طوری قرار ده که در آیات قرآن و احکام آن تدبّر کنم به گونه ای که شرایع دینت را اخذ کنم. و نظرم را در آن، نظر غفلت و قرائتم را، بیهوده گویی قرار نده. به درستی که تو مهربان و رحیم هستی.

امام صادق (ع) درباره حق تلاوت آیات می فرماید:

فَانْظُرْ کَیْفَ تَقْرَأُ کِتابَ رَبِّکَ وَ مَنشُورَ وَلایَتِکَ، وَ کَیْفَ تُجیبُ أوامِرَهُ وَ نَواهِیَهُ وَ کَیْفَ تَمْتَثِلُ حُدُودَهُ، فَإِنَّهُ کِتابٌ عَزِیزٌ لایَأْتیهِ الْباطِلُ مِنْ بَینِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکیمٍ حَمیدٍ، فَرَتِّلْهُ تَرْتیلاً وَ قِفْ عِندَ وَعْدِهِ وَ وَعیدِهِ، وَ تَفَکَّرْ فِی أَمْثالِهِ وَ مَواعِظِهِ وَاحْذَرْ أَنْ تَقَعَ مِنْ إقامَتِکَ حُرُوفَهُ فی إِضاعَةِ حُدُودِهِ؛(4) بنگر چگونه نامه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پروردگارت و منشور ولایتت را می خوانی و چگونه امرها و نهی های او را پاسخ می دهی و چگونه از حدود الهی فرمانبرداری می کنی، که این قرآن کتابی است استوار که نه از پیش رو و نه از پشت سر، از هیچ طرف، باطلی سراغ آن نمی آید، نازل شده ای از سوی خدای حکیم و ستوده است. پس آن را به نیکی تلاوت کن، هنگام (برخورد با) وعده و وعیدش درنگ کن و در مَثَل ها و موعظه هایش بیندیش، و پرهیز از این که با مراعات حروف، به تباه ساختن حدود آن بیفتی!

این تعبیر، به راستی که شگفت است، برخی در قرائت، تنها به ادای صحیح مخارج حروف و رعایت قواعد تجوید و لحن و صوت می اندیشند، امّا حقیقت قرآن را مورد بی مهری و بی اعتنایی قرار می دهند. این همان اقامه حروف و اضاعه حدود است و پرداختن به پوست و غفلت از مغز!

امام صادق (ع) هم در تفسیر وَ رَتِّلِ القُرآنَ تَرتِیل؛ مفهوم ترتیل و حقّ تلاوت را یکی، مکث و درنگ هنگام خواندن دانسته، یکی هم، زیبا خواندن قرآن: و تُحَسِّنَ بِهِ صَوتَکَ.(5)

آن امام همام به هنگام ختم قرآن عرضه می داشت:

أللّهمَّ انّی قَدْ قَرَأْتُ ماقَضَیتَ مِنْ کِتابِکَ الَّذی أَنْزَلْتَهُ عَلی نَبِیِّکَ الصّادِقِ صلی الله علیه وآله وسلم، فَلَکَ الحمدُ رَبَّنا، اللّهمَّ اجْعَلْنی مِمَّنْ یُحِلُّ حَلالَهُ وَ یُحَرِّمُ حَرامَهُ وَ یُؤْمِنُ بِمُحْکْمِهِ وَ مُتَشابِهِه، وَاجْعَلْهُ لی اُنْسا فی قَبْری وَ اُنسا فی حَشْری، وَاجْعَلْنی مِمَّنْ تُرْقیهِ بِکُلِّ آیَةٍ قَرَأَها دَرَجَةً فی أَعْلی عِلِّیینَ، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمینَ؛(6) خدایا! همانا من آنچه را که از کتابت بیان نموده ای، تلاوت کردم؛ همان کتابی که بر پیامبر راستگویت فرو فرستادی. پروردگارا! سپاس و ستایش، سزاوار توست. خداوندا! مرا جزو گروهی قرار بده که حلال قرآن را، حلال و حرامش را، حرام شمرده و به محکم و متشابه آن، معتقد هستند. و قرآن را در قبرم و هنگام حشر و زنده شدنم، انیس و مونسم ساز، و نیز مرا جزو کسانی قرار بده که به سبب تلاوت هر آیه ای، آنها را به والاترین مقامات (بهشتی) می رسانی و بر درجه آنان می افزایی. به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان!

بر اساس نقل دیگر، امام صادق (ع) اینگونه دعا می خواند:

أللّهمَّ إنّی قَرَأتُ ما قَضَیتَ لی مِن کِتابِکَ، الَّذی أَنْزَلتَهُ عَلی نَبِیِّکَ محمّدٍ صَلواتُکَ عَلَیهِ وَ رَحمَتِکَ، فَلَکَ الحَمْدُ رَبَّنا، وَ لَکَ الشُّکْرُ وَالمِنَّةُ عَلی ما قَدَّرْتَ وَ وَفَّقْتَ.

اللّهمَّ اجْعَلْنی مِمَّنْ یُحِلُّ حَلالَکَ، وَ یُحَرِّمُ حَرامَکِ، وَ یَجْتَنِبُ مَعاصیکَ، وَ یُؤمِنُ بِمُحْکَمِهِ وَ مُتَشابِهِهِ وَ ناسِخِهِ وَ مَنْسُوخِهِ، وَاجْعَلْهُ لی شِفاءً وَ رَحْمَةً، وَ حِرْزا وَ ذُخْرا.

اللّهمَّ اجْعَلْهُ لی اُنْسا فی قَبری، وَ اُنْسا فی حَشْری، وَ اُنسا فی نَشْری، وَاجْعَلْهُ لی بَرَکَةً بِکُلِّ آیَةٍ قَرَأْتُها، وَارْفَعْ لی بِکُلِّ حَرْفٍ دَرَجَةً فی أعْلی عِلِّیّینَ، آمینَ یا ربّ العالمینَ.

اللّهمَّ صَلِّ عَلی محمّدٍ نَبِیِّکَ وَ صَفیِّکَ وَ نَجیِّکَ وَ دَلِیلِکَ، وَالدَّاعی الی سَبیلِکَ، وَ عَلی أَمیرِالمؤمنینَ وَلِیِّکَ وَ خَلیفَتِکَ مِنْ بَعْدِ رَسُولِکَ، وَ عَلی أَوصِیائِهِمَا المُسْتَحْفِظینَ دینَکَ المُسْتَوْدِعینَ حَقَّکَ، وَ عَلَیهِمْ أجْمعینَ السّلامُ وَ رحمةُ اللّه و برکاته.(7)

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 309
  • 310
  • 311
  • ...
  • 312
  • ...
  • 313
  • 314
  • 315
  • ...
  • 316
  • ...
  • 317
  • 318
  • 319
  • ...
  • 386
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

محبان المهدی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس