• تماس  

تاثير قرائت آيه نور

01 شهریور 1395 توسط زينب اسماعيلي

تاثير قرائت آيه نور

الله نور السموات و الارض - الى قوله سبحانه - و الله بكل شى ء عليم
اكثار و دوام آيه نور موجب انكشاف حقايق است . چنانچه خودش نور است و عين نور است و با آداب آن نور على نور است .چنانچه عددش نور است و با اين عدد كه در نزد خواص با شرايطى منظور است سبب شرف حضور با هر النور مولود عالم نور است .
از رسول الله (صلى الله عليه و آله ) است كه : اللهم اجعل لى فى قلبى نورا و فى سمعى نورا و فى بصرى نورا خداوندا در هر يك از دل و گوش و ديده ام نورى قرار ده (كه به مدد نور تميز دهم و به مدد نور بشنوم و به مدد نور ببينم )

منبع:در آسمان معرفت ، ص 77 و انسان و قرآن ، ص 79.

 نظر دهید »

تاثیر شگرفت قران بر پیشرفت علمی جهان غرب

01 شهریور 1395 توسط زينب اسماعيلي

تاثیر شگرفت قران بر پیشرفت علمی جهان غرب

اكنون به چند سطري از گفتار استاد عزيزم حضرت علامه شعراني(ره) تحت عنوان «تأثير قرآن در پيدايش تمدن عظيم اسلامي» تمسّك و تبرّك مي‌جويم:آنكه تاريخ خوانده است و بر احوال اُمَم گذشته آگاه گرديده، داند كه تا زمان پيدايش يونان هيچ قومي بدان پايه از علم نرسيدند و آن تمدن نيافتند و آنها كه پيش از يونان بودند، همه در علم و تمدن پست‌تر از آنان بودند، و اندكي پس از اسكندر علما و حكما در يونان بسيار شدند چون سقراط و افلاطون و اسكندر كه عالم را گرفت علم و زبان يوناني را در جهان منتشر كرد و مردم را از آن بهره‌مند ساخت، تا هزار سال زبان يوناني زبان علمي جهان بود و دانشمندان بدان زبان علم مي‌آموختند و كتاب مي‌نوشتند هر چند خود يوناني نبودند، حتي پيروان حضرت مسيح(ع) تاريخ آن حضرت را كه انجيل نام دارد به زبان يوناني نوشتند، و لفظ انجيل هم كلمه يوناني است به معني م‍‍ژده، با آن كه هم خود آنها و هم حضرت عيسي(ع) زبانشان عبري بود.
هزار سال پس از اسكندر حضرت خاتم انبياء محمدبن‌عبدالله(ص) ظهور كرد و قرآن را به عربي آورد و اوضاع جهان دگرگون شد، زبان عربي جاي زبان يوناني را گرفت و از آن در گذشت و مسلمانان، علوم يوناني را گرفتند و چندين برابر بر آن افزودند و اين مقام كه زبان عربي در جهان يافت و علومي كه به اين زبان نوشته شد هيچ زباني قبل از آن اين مقام نيافت. در تواريخ آمده است كه كتابخانه اسكندريه در مصر بزرگترين كتابخانه دنياي قديم بود، محتوي بر علوم يوناني و بيست و پنج هزار جلد كتاب داشت، اما به عهد اسلام كتابخانه مسلمانان بر يك ميليون شامل بود.
جرجي زيدان در تاريخ تمدن اسلام و تاريخ آداب‌اللغه گويد: دو خليفه فاطمي مصر، عزيز بالله (365-386)، و حاكم بامرالله (386-411) در مصر كتابخانه‌ها انشاء كردند مشتمل بر نزديك يك ميليون كتاب، يعني چهل برابر كتابخانه يونانيان در اسكندريه.
كتابخانه‌هاي بزرگ در مصر و عراق و آندلس و غير آن بسيار بود، هر يك مشتمل بر صدها هزار جلد و ابواب آن براي طالبان علم و مطالعه كنندگان باز بود. پس آثار دانش عربي چهل برابر بيش از يونان بود. در علم ادب و اخلاق و موعظه و فقه و سياست مدن و جغرافيا، يونانيان كتاب داشتند اما با كُتب عربي قابل مقايسه نيست، نه از جهت كثرت و نه تحقيق … در رياضي خصوصاً حساب و جبر و مقابله و هيئت و نجوم مسلمانان بر يونيان تفوّق عظيم داشتند … و اينها همه از بركت قرآن است و ما اين سخن را به گزاف نگوييم كه تجربه و تاريخ بر آن گواه است.
و چون در قرآن براي نماز امر به تحصيل وقت و قبله شده بود، مسلمانان ناچار گشتند براي تعيين سمت قبله بلد و اوقات نماز، هيئت و نجوم بياموزند و هيئت و نجوم، آنان را به ساير شعب رياضي محتاج ساخت و قوانين ميراث و فرايض چون در اسلام حساب پيچيده دارد، آنان را به آموختن علم حساب واداشت و براي زكات و خراج به مساحت اراضي و علم حساب پرداختند و جهاد و حج راه جهانگردي و سياحت به روي آنها بگشود و اطلاع بر احوال اُمَم مختلفه و كشورهاي جهان يافتند و كتب جغرافيا و امثال آن را نوشتند. و چون در قرآن از تقليد آباء و اجداد نهي كرده است و دعوت به دين حق و تحقيق ادله را واجب فرموده و مخالفين اسلام و منكرين اديان پيوسته در احتجاج با مسلمانان بودند، مسلمانان هم مجبور شدند با آنان از راه استدلال مباحثه كنند و از اين رو بر اقوال حكماي يونان و غير آنان آگاه گشتند و طريقه استدلال و منطق آموختند و هكذا چون دقت كني و نيك بنگري، همه علوم را به بركت قرآن آموختند … و پس از اين ثابت مي‌كنيم كه تمدن و علوم فرنگي، دنباله همان علوم اسلامي است و از مسيحيت ناشي نشده است

منبع:رساله علم و دین

 نظر دهید »

خاطره ای آموزنده از علامه حسن زاده آملی

01 شهریور 1395 توسط زينب اسماعيلي

خاطره ای تلخ اما آموزنده از علامه حسن زاده آملی

در اين مشهد سخن بسيار دارم   وليكن وحشت از گفتار دارم 
كه حلق اكثر افراد تنگ است   نه ما را با چنين افراد جنگ است 

اين ابيات را شاءن نزول است كه مولايم فرمود: ((وقتى يكى از آقايان از اهل معرفت به من رسيد و شروع كرد با من دعوا كردن كه چرا شما اين معانى بلند و سنگين و عرشى را به هر كسى مى گوييد. گفتم چطور مگر؟ گفت روزى در جلسه اى بوديم و آقايى وارد شد و نشست و به محض ورود به جلسه و هنوز خوب ننشسته بود كه با قهقهه اى تمسخرآميز شروع كرد به اداى شما را در آوردن كه … آقاى حسن زاده مى گويد كه ليلة القدر يعنى بنيه محمديه است . و حالا با قهقهه چگونه به تمسخر پرداخته است . من بسيار ناراحت شدم كه جناب آقاى حسن زاده چرا بايد اين مطالب بلند را براى اينگونه افراد بگويد كه آنها نفهميده اينگونه به باد تمسخر بگيرند.
حضرت مولى فرمود من به اين آقاى بزرگوار عرض كردم كه آقا جان من اين جمله را به اين سردى به او نگفتم بلكه او سوالى در مورد ليلة القدر كرد و من در حدود چهل دقيقه براى او صحبت كردم و ابتداء مقدمه گفتم و روايات راجع به اينكه ائمه عليهم السلام مى فرمايند ما ايام الله هستيم را نقل كردم و حرف پياده كردم ، حديث فرات كوفى از امام صادق را آوردم و برايش خواندم كه امام صادق (عليه السلام ) فرمود كه جده من فاطمه زهرا (عليه السلام ) ليلة القدر است و تا اينكه با اين صحبتها و نقل روايات به او جواب دادم كه ليلة القدر بنيه محمديه است . حالا اين آقا چرا به من مى خندد و با قهقهه تمسخر مى كند پس او ((العياذ بالله )) به امام صادق بايد بخندد كه جناب صديقه را ليلة القدر مى داند. اين آقا گفت : آقا همه اين حرفها حق با شماست ولى شما با اين حال چرا اين فرمايشات عرشى را به مثل اين حَلْق هاى تنگ مى گويى ؟
عرض گفتم آقا جان ارتجالا خودم چيزى نگفتم ، چون سوال كرده بود. كه شما در مورد ((انا انزلناه فى ليلة القدر)) چه مطلبى داريد كه در فهم آن به كار آيد. من هم چون ايشان از من سن بيشترى داشت و سوال كرد جهت ادب و مراعات حال ايشان كه اگر جواب ندهم جسارت مى شود جواب دادم و از اينجا حرف را شروع كردم كه ليلة القدر در مرتبه زمان هم حق است و نمى گوييم كه در اين شب و تاريكى و سايه زمين بودن دخالت ندارد و خود قرآن هم اين سايه زمين را كه شب مى گوييم ارزش داد و اين معنى ليلة القدر هم حق است ، البته در اين سايه و تاريكى شب براى انسان تجمع حواس و توحد است ولى آن كه گرفته است و يكبارگى حقايق قرآن را اءخذ مى كند مربوط به جان جناب خاتم است . چه اينكه امام صادق هم فاطمه را ليلة القدر مى داند، و تازه ليلة القدر زمانى متغير است همانند ظهر و مغرب و صبح به اختلاف آفاق در تغيير است مثلا امشب در ايران شب قدر است و شب قبل در عربستان و كشورهاى ديگر؛ چه اينكه مثلا ديروز آنجا عيد فطر بود و امروز اينجا؛ يا اين دقيقه و اين ساعت قم اذان است و نيم ساعت قبل مشهد اذان شد و گذشت و فلان شهر غربى ايران چهل دقيقه بعد اذان مى شود. پس شب قدر زمانى گر چه حق است ولى به اختلاف آفاق متغير است و اين انزل مراتب ليلة القدر است كه فوق آن دهر و سرمد هم هست . سپس مطلب عرشى اى كه ليلة القدر بنيه محمديه هست را با آن همه مقدمه ، و خواندن روايات به او جواب دادم . تازه اگر اشكالى داشت حق آن بود كه به خود من مى گفت . ولى اينكار را نكرد و…
لذا اين دو بيت را نقل حرف اين آقا باعث شد كه در اين باب دفتر دل در ذيل بحث ليلة القدر سروده ام و كوتاه آمده ام .
چه عجب اينكه بعد از ارتحال مرحوم علامه آقاى طباطبايى همين آقا (كه به من مسخره مى كرد - پير مردى هم بود كه مرحوم شد) مرا ديدند و گفت كه من به آقاى طباطبايى خيلى ارادت داشتم و ايشان خيلى به ما مهر و محبت داشتند ولى من در زمان حيات ايشان چيزى را مى خواستم از او بپرسم كه بالاخره يادم رفت و نشد كه از او بپرسم ، عرض كردم چه مى خواستى بپرسى ؟ گفت مى خواستم بپرسم كه به حضور امام زمان (عليه السلام ) بايد چه جورى رسيد. گفتم خوب بود مى پرسيدى كه الان ما هم از شما استفاده مى كرديم . بعد عذر خواهى كردم كه من بطرف درس مى روم و الان دارد دير مى شود و از او جدا شدم كه ديگر ايشان را نديدم تا شنيدم كه به رحمت خدا رفت ؛ حالا بجاى اينكه خداى ناكرده با اين گونه آقايان جنگ داشته باشيم با نفس خود مى جنگيم.

منبع:جلد دوم شرح دفتر دل-شارح استاد صمدی آملی

 نظر دهید »

ملاقات حضرت آقا با امام خمینی(ره)

01 شهریور 1395 توسط زينب اسماعيلي

ملاقات حضرت آقا با امام خمینی(ره)

قبل از پانزده خرداد سال هزار و سیصد و چهل و دو کهدر تهران مشغول تدریس بودم،شنیدم حضرت آیت الله العظمی امـام خمینی(قدس سـرّه) روحانیــانی را که برای ایام محــرّم جهت تبلیغ به اطراف و اکناف میـروند موظف نمـوده انـد که مسـایل اجتمــاعی و سیـــاسی عالَـم اسلام و مشکلات جـامعه مســلمین و خصـوصـااوضاع ایــران را به گوش مـردم بــرسانند و مــردم را دراین زمینه آگاه نمایند،لذا بنده که برای ایام محرّم عازم آمل بودم احســاس کــردم این وظیفه متــوجه من نیـز می باشـد و باید در انجام آن بکوشـم،بـدین جهت قبـل از آنکه بسوی آمل بروم خود را به قم رسانیدم.قمی که با هیچ یک از خیابانها و کوچه هایش آشنا نبودم،سراغ منزل امام را گرفتم و به حضورشان شرفیاب شدم و به محضرشان عرضه داشتم که بنده حسن حسن زاده آملی هستم و فعلا در حوزه علمیه تهران مشغول تحصیل و تدریسم.اساتید من عبارتند از حضرت علامه میرزا ابوالحسن شعرانی و …شنیدم که حضرت عالی روحانیون را مکلف کرده اید تا مسائل سیاسی و مشکلات اجتماعی مسلمین را برای عموم مردم بیان کنند.لذا من که یکی از طبای سرشناس آملم و جهت تبلیغ عازم آن دیارم،آمده ام به شما بگویم من هم مانند دیگران در خدمتم و شما نیز ان شاء الله در اهدافتان موفق خواهید شد و همه با هم دست بدست هم می دهیم و انشاءالله تعالی کشور را از دست فسقه و فجره نجات می دهیم و دین خدا را پیاده می کنیم … .

منبع:کتاب «جمال سالکین»شرح حال حضرت علامه حسن زاده آملی/ص175

 نظر دهید »

الهی نامه علامه حسن زاده املی روحی له فداه

01 شهریور 1395 توسط زينب اسماعيلي

الهى يا الهى يا الهى
نباشد جز توام پشت و پناهى
منم يك ذره از ارض و سمايت
منم يك جلوه از نور و بهايت
منم يك قطره از درياى جودت
منم يك لمحه از شمس وجودت
منم يك نكته از غيب و شهودت
منم يك شمه از فيض نمودت
منم يك نقطه از علم عنايى
منم يك صورت رسم خدايى
منم هم بوته اى از بوستانت
منم هم در عداد دوستانت
منم هم نقشى از ايوان حسنت
منم هم شمعى از ديوان حسنت
منم دل دادهء روى نكويت
منم شيداى حسن ذات و خويت
دل من در ميان اصبعينت
نمود من بود از علم و عينت
زلطف تو دگر نبود فنايم
براى تا ابد باشد بقايم
عطا كردى زالطاف خدايى
مرا اين منصب فقر و گدايى
دل من شد چو يك زنبورخانه
ز بس از داغ تو دارد نشانه
چه شيرين است داغت كاتشين است
فداى تو شوم كه داغت اين است
بيامد رائد موى سفيدم
كه از سوى توام داده نويدم
كزين زندان سراى تنگ و تاريك
زمان ارتحالت گشت نزديك
به قدر معرفت كردم عبادت
كه علم تو دهد بهتر شهادت
به وفق اقتضاى عين ثابت
زمين شوره نبود مثل نابت
چه بتوان گفت در كار خدايى
ندارد كار او چون و چرايى
چو ذاتش فعل او حق مبين است
ولا يسال عما يفعل اين است
خداوندا دل ديوانه ام ده
بصحراى غمت كاشانه ام ده
مرا محو جمال خويش فرماى
دمادم جلوه هايت بيش فرماى
بذات و خوى خود محشور ميدار
ز زرق و برق دنيا دور ميدار
چه خوش از لطف خاص كردگارى
به اميدش رسد اميدوارى

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 282
  • 283
  • 284
  • ...
  • 285
  • ...
  • 286
  • 287
  • 288
  • ...
  • 289
  • ...
  • 290
  • 291
  • 292
  • ...
  • 386
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

محبان المهدی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس