پاداش ده برابر
پاداش ده برابر
«من جاء بالحسنة فله عشر أمثالها و من جاء بالسیئة فلا یجزی الا مثلها و هم لا یظلمون»(سوره انعام ج آیه 160).
هر کس کار نیکی بیاورد، ده برابر آن خواهد داشت و هر کس کار بدی بیاورد جز برابر آن، کیفرش ندهند و هرگز به آنان ظلم و ستم نشود.
خداوند پیوسته بر انسانها منت می نهد و آنان را در برابر کار خیری که انجام می دهند، اعمّ از واجب و مستحب، پاداش افزونتر عطا می فرماید و از سوئی دیگر، اگر کسی کار بدی انجام دهد، تنها به اندازه کا ربدش کیفر می گیرد نه بیشتر.
و چنانچه در این آیه می خوانیم کار خیر و نیکو را ده برابر پاداش مقرر کرده هرچند گاهی ممکن است از این تعداد نیز بالاتر رود. توجه کنید در آیه ای دیگر می فرماید:
«و مثل الذین ینفقون أموالهم فی سبیل الله کمثل حبة أنبتت سبع سنابل فی کل سنبلة مائة حبة و الله یضاعف لمن یشاء» آنان که اموالشان را در راه خدا انفاق می کنند مانند دانه ای است که هفت خوشه از آن بر می آید و در هر خوشه ای صد دانه دیگر وجود دارد و همانا خداوند به هر کس بخواهد پاداش بیشتری می دهد( از این آیه معلوم می شود حسنه انفاق در راه خدا تا هفتصد برابر پاداش دارد و باز هم در ادامه آیه کلمه “یضاعف” آورده است که معلوم می شود همچنان در حال افزایش است.
در آیه دیگری می فرماید: “فأما الذین آمنوا و عملوا الصالحات فیوفیهم أجورهم و یزیدهم من فضله” پاداش مؤمنانی که کار نیک انجام داده اند را به نحو کامل ج بدون کم و کاست ج عطا می کند سپس با فضل و کرمش، پاداش زیادتری به آنها می دهد که این زیادی تعیین نشده است. ولی در آیه مورد نظر مقدار افزایش حسنه را ده برابر به طور مشخص تعیین نموده است. معلوم می شود هر حسنه ای ده برابر قطعا پاداش و مزد دارد ولی گاهی به برخی از بندگان، طبق نیت ها و انگیزه هاشان، بدون حساب، پاداش می دهد.
پس آنچه مسلم است این که خداوند از نظر لطفی که بر بندگانش دارد، هر حسنه ای را تا ده برابر زیادتر می کند ولی بدیها را به اندازه خود آن، سزا می دهد.
البته واضح است که هیچ کس حقی بر خدا ندارد و ما در برابر آن همه نعمت که به ما داده است، باید همواره کار خوب داشته باشیم و باید واجبات و تکالیف شرعیه را به نحو احسن انجام دهیم تا شاید بتوانیم مقدار بسیار ناچیزی را از آن همه نعمت های فراوان و سترگ، شکرگزار باشیم. پس بر خداوند وتجب نیست که به ما پاداش دهد چه رسد به اینکه ده برابر باشد ولی از آنجا که لطف خداوند بی کران و نامتناهی است لذا ما در برابر این دریای بی کران کرم و رحمت حق قرار گرفته ایم واز آن همه لطف برخوردار شده ایم تا شاید کسی قدر شناس باشد.
مطلب دیگری که لازم است به آن اشاره شود این است که این لطف و کرم، تنها شامل کسانی است که ولایت داشته باشند، پس اگر کسی ولایت علی و فرزندانش را نداشته باشد نباید چشمداشت چنین پاداشی در سر بپروراند.
در تفسیر برهان راوی نقل می کند که در مجلس امام صادق علیه السلام نشسته بودم، شخصی از حضرت تفسیر این آیه را پرسید و ادامه داد: آیا این آیه شامل کسانی می شود که با ولایت آشنائی ندارند ؟ حضرت قاطعانه فرمود: این آیه مخصوص مؤمنین است. و مؤمن در روایت امامان بر کسی اطلاق می شود که پیرو علی و فرزندانش علیهم السلام باشد.
نکته دیگری که لازم است به آن اشاره شود تفاوت پاداش دنیوی و اخروی است یعنی ما نمی توانیم پاداش اخروی را با عقلهای ناقص خود تصور کنیم. و این که خداوند در این آیه پاداش را ده برابر بیان فرموده، نمی دانیم این واحد پاداش چیست ؟ و لذا می بینیم در مواردی آن را اضعافا مضاعفه بیان می کند و گاهی به دانه گندم تشبیه می کند که تا هفتصد برابر می شود و یا اینکه می فرماید: “و یضاعف لمن یشاء” یا واژه “و زیاده” می آورد، تمام اینها دلالت دارد بر اینکه واحدی که در نظر ما متصور است در عالم خداوندی چندین برابر است ولی هرگز قابل توصیف در عالم مادی و با ابزار مادی نیست.
وانگهی کار نیکی که یک عارف خداشناس یا یکی از اولیای خدا انجام می دهد، با کار نیکی که یک بنده معمولی با شناخت بسیار محدود انجام می دهد متفاوت است و هرگز نمی تواند یکسان باشد هرچند نفس عمل باشد، گو اینکه انگیزه ها و درجه خلوص نیز در هر کس با دیگری فرق می کند.
به هر حال در این آیه ده برابر به طور کلی بیان شده است، کنایه از اینکه این ده برابر برای همگان است و برای خواص افزایش وجود دارد.
با این حال برخی از مفسران گفته اند ده برابر کنایه از زیادی است و هرگز انحصاری نمی باشد.
سعدی گوید: نکوکاری از مردم نیک رای یکی را به ده می فزاید خدای تو نیز ای پسر هر که را یک هنرببینی زده عیبش اندر گذر به هر حال آنچه لازم به گفتن است این است که عارفان و اولیای خدا هرگز به طمع این ده برابر یا آن اضعاف مضاعفه نیستند و این ما هستیمکه پیوسته چشم به آن نعمتهای بهشتی دوخته ایم و با این حال ، اعمالمان اگر هم انجام پذیرد، هرگز به حال و هوای خداشناسان نمی رسد ولی آنها که عاشق لقای اویند، او را می خواهند و بس.
امیر عارفان سلام الله علیه می فرماید: “ما عبدتک خوفا من نارک و لا طمعا فی جنتک و لکنی وجدتک أهلا للعبادة فعبدتک” من هرگز به طمع بهشتت یا به ترس از دوزخت تو را عبادت نکردم بلکه چون تورا سزاوار عبادت دانستم تو را پرستیدم.
مرحبا آن عشق جمع پاکباز
که یک از ده می ندارد هیچ باز
او همی خواهد که میرد پیش دوست
نه عوض خواهد نه، جز در بند اوست
کی به یاد او جزا و خدمت است
یا که این رنج و آن یک راحتست
شرح این باید نوشت از خون دل
نیست جایش در کتاب و در سجل
عشق میخواهد کاین میان افشا شود
تا که عاشق، تند و بی پروا شود
به هر حال امیدواریم این نوید و آن تهدید موجب امیدواری عزیزان شود و انگیزه خدمت و کار خیر را در آنان محکمتر سازد تا پیوسته به دیگران خدمت کنند و از هر کار نکوهیده ای است دور شوند و همچنان که نوید خدا را جدی می گیرند تهدیدش را نیز کاملا جدی بگیرند زیرا اگر واحد پاداش برای ما متصور نیست قطعا واحد کیفر نیز قابل تصور و تحمل نخواهد بود.