چند نکته درباره سکوت
چند نکته درباره سکوت
بعد از ذکر این مقدّمه به حدیث مورد بحث بر مىگردیم و چند نکته را یادآور مىشویم:
نکته اوّل: حدیث مىفرماید این افراد را به صورت در آتش مىاندازند، چرا؟
به یکى از جهات ذیل؛
الف) صورت عضو بسیار حسّاسى است به همین جهت انسان وقتى مىخواهد زمین بخورد ناخودآگاه دستش را سپر صورت مىکند تا آسیبى به صورت نرسد.
ب) به خاطر تحقیر آمیزبودن آن است.
ج) عضوى که باعث گناه شده، بسوزد.
نکته دوم: از روایت استفاده مىشود که اصلاح زبان، کلید اصلاح انسان و انحراف آن سبب انواع انحرافات است، چرا که زبان ترجمان دل و نماینده عقل و کلید شخصیّت انسان و مهمترین دریچه روح است.
به تعبیر دیگر، آنچه در صفحه روح انسان نقش مىبندد، قبل از هر چیز بر صفحه زبان و در لابه لاى گفتههاى او ظاهر مىشود.
امام على علیهالسلام مىفرماید:
«تَکَلَّموا تُعْرَفوا فَانَّ الْمَرْءَ مَخْبوءٌ تَحْتَ لِسانِهِ؛ سخن بگویید تا شناخته شوید همانا شخصیت هر کس زیر زبانش نهفته است».
تا مرد سخن نگفته باشد / عیب و هنرش نهفته باشد
نکته سوم: به همان نسبت که برکات زبان و آثار سازنده آن زیاد است، آفات و گناهانى که به وسیله آن انجام مىگیرد و آثار مخرّبى که در فرد و جامعه دارد، بسیار زیاد است.
اهمیت سکوت در روایات
اهمیت سکوت در روایات
در روایات ما هم اهمّیت زیادى به سکوت داده شده که به بخشى از آن اشاره مىکنیم:
1. در زمینه تأثیر سکوت در تفکر عمیق و استوارى عقل، رسول اکرم صلى الله علیه و آله مىفرماید: «إذا رَأَیْتُمُ المُؤمِنَ صَموتاً فَأدْنوا مِنْهُ فإنَّه یُلْقىِ الْحِکْمَةَ وَالْمُؤمِنُ قَلیلُ الکَلامِ کَثِیرُ العَمَلِ وَالمُنافِقُ کَثِیرُ الکَلامِ قَلِیلُ العَمَلِ»
هنگامى که مؤمن را خاموش ببینید به او نزدیک شوید که دانش و حکمت به شما القا مىکند، و مؤمن کمتر سخن مىگوید و بسیار عمل مىکند و منافق بسیار سخن مىگوید و کمتر عمل مىکند.
2. از بعضى از روایات به دست مىآید که یکى از مهمترین عبادات سکوت است؛ از جمله در مواعظ پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به ابوذر مىخوانیم: «ارْبَعٌ لا یُصِیبُهُنَّ إلّا مُؤْمِنٌ، الصَّمْتُ و هُو أوَّلُ العِبادَةِ»
چهار چیز است که تنها نصیب مؤمن مىشود، نخست سکوت است که سرآغاز عبادت است.
3. از بعضى احادیث استفاده مىشود که پرگویى مایه قساوت و سنگدلى است.
در حدیثى از امام صادق علیهالسلام مىخوانیم: «کانَ المَسیحُ علیهالسلام یقولُ: لاتُکْثِرِ الکَلامَ فى غَیرِ ذِکْرِاللَّه فانَّ الَّذِینَ یُکْثِرونَ الکلامَ فی غَیرِاللَّهِ قاسِیَةٌ قُلُوبُهُم ولکِنْ لایَعْلَمونَ» حضرت مسیح علیهالسلام مىفرمود: جز به ذکر خدا سخن زیاد مگویید، زیرا کسانى که در غیر ذکر خدا سخن بسیار مىگویند، دلهایى پر قساوت دارند ولى نمىدانند.
4. امام على بن موسى الرضا علیهالسلام مىفرماید: «انَ الصّمْتَ بابٌ مِنْ أبوابِ الحِکْمَةِ، انَّ الصَمْتَ یُکْسِبُ المَحَبَّة انَّهُ دلیلٌ على کُلِّ خَیرٍ»
سکوت درى از درهاى دانش است، سکوت محبّت مىآورد، و دلیل و راهنماى همه خیرات است.
5. سکوت سبب نجات از بسیارى از گناهان مىشود و در نتیجه کلید ورود در بهشت است، چنانکه در حدیثى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مىخوانیم: مردى نزد آن حضرت آمد و طالب سعادت و نجات بود، پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود: آیا تو را به چیزى راهنمایى کنم که خدا به وسیله آن تو را وارد بهشت سازد؟ عرض کرد: آرى اى رسول خدا؛ سپس حضرت دستور به انفاق و یارى مظلوم و کمک از طریق مشورت فرمود، و بعد دستور به سکوت داده و فرمود: «فَاصْمِتْ لِسانَکَ إِلّا مِن خیرٍ؛ سخن مگو جز در جایى که خیر است» و در پایان افزود: هرگاه یکى از این صفات در تو باشد، تو را به سوى بهشت مىبرد.
حبس زبان
حبس زبان
قال على (علیه السلام) : ِ
حْبِسْ لِسانَكَ قَبْلَ اَن یُطیلَ حَبْسَكَ وَیُردى نَفْسَكَ ، فَلا شَىْءَاَوْلى بِطُولِ سِجْن مِنْ لِسان یَعْدِلُ عَنِ الصَّوابِ وَیَتَسَرَّعُاِلىَ الْجَوابِ:
پیش از آن كه زبانت تو را به زندان طولانى و هلاكت درافكند، او را زندانى كن; زیرا هیچ چیز به اندزه زبانى كه از جاده صواب منحرف مى شود و به جواب دادن مى شتابد، سزاوار زندان طولانى نیست.»
حق زبان
حق زبان
قال السجاد(علیه السلام): حَقُّاللِّسانِ اِكْرامُهُ عَنِ الْخَنا وَتَعْویدُهُ الْخَیْرَ وَتَرْكُالْفُضُولِ الَّتى لا فائدَةً لَها وَالْبِرُّ بالنّاسِ وَحُسْنُالْقَوْلِ فِیهِمْ.
«حق زبان، منزّه داشتن آن از زشت گویى و عادت دادنش به خوبى و هر فروگذاشتن زیاده گویى هاى بیهوده و نیكى به مردم و خوب گفتند درباره آنان است.»