دوست دارم مادر
دوست دارم مادر
دوست دارم مادر
مادر
نمیتوانم کلامی در مورد اش بنویسم و عاجزم
فقد از خداوند میخواهم که
خـدایا بالاتر از بهشت هم داری..؟
برای زیر پای مــــــــادرم می خواهم
مادر ای یکدانه وتنهاترین غم خوارمن
از من عاشق تربه من دیوانه و بیمارمن
وصف تو نتوان به صدها دفترودیوان نوشت
ای که وصفت روز و شبهاتا ابددرکارمن
پروراندی جان من بارنجهای بی شمار
کی شود قربانیت این جان بی مقدارمن
خرج کردی عمر خود را تابروید جان من
من به لطفت زنده ام ای ابرباران دارمن
شرح لطفت درازل افسانه ای ننوشته بود
جان به قربان تو ای زیباترین پندارمن
قصهٌ ننوشتۀ مهرو وفاراخوانده ای
ای که مهرت تاابددرسینهٌ تبدارمن
درد هایم دردتو رنجم همه درجان تو
ای به دردم مرحم و ای مخزن اسرارمن
هستیم هست ازتو و نامم زتو نامی گرفت
سبز می باشم ز توای سبزی افکارمن
سالهای عمرت افزون ازهزاران سال باد
سالهای عمرمن قربانیت ای یارمن
ساده زیستی و پرهیز از تجمل گرایی
رسم رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله) براین بود که هر گاه به مسافرت می رفت و برمی گشت، نخست به خانه فاطمه زهرا(سلام الله علیها) می آمد و از او احوال پرسی می کرد و سپس به خانه خود می رفت. یک بار در بازگشت از مسافرت به در خانه فاطمه آمد، ولی وارد منزل نشد و بازگشت و به خانه خود رفت. فاطمه زهرا(سلام الله علیها) درفکر فرو رفت که علت چیست؟ در اندیشه خود دریافت که هر چه هست، مربوط به پرده خانه است. پرده را گرفت و همراه خود نزد پدرش آورد و آن را در حضور آن حضرت نهاد و عرض کرد:« این است تکه پارچه ای که میان من و شما فاصله انداخته است، به هر که می دهید، بدهید».6
فاطمه(سلام الله علیها) با این که جوان است، بر خلاف زنان دیگر، لذت را در ترک لذات دنیوی جست وجو می کند. حتی جامه ی عروسی، دستبند نقره، پرده خانه و… را در راه خدا می دهد. او می داند بهترین ثروت، غنای درون است و دستی گشاده. او به بهانه زیور، کانون خانه را از هم نمی پاشد و با دل بستگی به مادیات، زندگی را بر شوهر تلخ نمی سازد. خانه زهرا(سلام الله علیها) از زیور و ابزار خالی است، ولی از صفا، صداقت، خلوص، ایمان و عفت پر است. ظرف غذای روح زهرا و علی، مملو از عظمت و سرشار از صمیمیت و مهرورزی است.
عزیزم
زیبا بودن فراتر آن است که :
چــہ تعداد پسر را مجذوب تماشاے خود کنے،
یا چہ میزان آرایش داشتہ باشے،
زیبا بـودن این است کہ براے چـہ زندگے مےکنے،
و معناے شما چیست ، زیبایے قلـب شماسـت …
وآنچہ کـہ باعث خاص شدن شما مےگردد …
زیبایے همان خصوصیات کوچکے اسـت کـہ هویت شما را تشکیل مےدهـد .
زیبایے یعنے مبارزه با مشکلات و زندگےکردن صادقانہ در مسیر فکر …
زیبــایــے ایـن است