• تماس  

حجاب پوششی

20 تیر 1395 توسط زينب اسماعيلي

در يک فرمان از اين دستورهاي سه گانه، خدا ازپيامبر(ص) خواسته است تا همسران و دختران خود و نيز همسران اهل ايمان را، به رعايت وحفظ نوعي از پوشش دعوت كند تا از اين رهگذر مورد اذيّت قرار نگيرند:
« يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لأزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ…»(احزاب/59)
«اي پيامبر به همسر و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلباب ها[=روسري هاي بلند]خود را بر خويش فرو افکنند، اين کار براي آن که شناخته شوند و مورد اذيت وآزار قرار نگيرند مناسب تراست.»
در اين آية شريفه- بي آن که خداوند، حد و اندازه و ريز مسايل حجاب و پوشش را بيان کند- دستور مي دهد که پوشش و فرو انداختن چادر و يا روسري هاي خانوادة پيامبر(ص) و ساير بانوان مؤمنين به گونه اي باشد که مانع جلب نگاه ها و آزارها شود.
گرچه شماري از فقيهان و مفسران در تبيين شيوه پوشيدن جلباب گفته اند به گونه اي باشد که زير گلو، روي سينه و بنا گوش آنان را که - درعرف زنان عرب آن روزگار برهنه بود- بپوشاند. تا ناپاکان بيماردل با ديدن اين شيوه از پوشش وحجاب، حيا و پاکدامني آنان را دريابند و در پي آزار و اذيت و تعقيب آنان برنيايند. و لکن شايد بتوان گفت، ازياد کرد علت حجاب پوششي، در آخرين فراز آية مبارکة مي توان چنين دريافت که نوع حجاب، به تناسب عرف جوامع متفاوت خواهد بود، چه در برخي از جوامع يک نوع پوشش و در جامعه ديگري پوشش با اسلوب و سبک ديگر به امنيت و باز دارندگي از آزار و اذيت مي انجامد و حجاب شرعي در هر مورد، همان است که اين کارکرد را داشته باشد. به هر روي، موضوع آية مبارکة حجاب به مفهوم پوششي است که کارکرد مصونيت بخشي و بازدارندگي از آلايش ها و مزاحمت ها را دارد.
درسورة مبارکة نور، بخش ديگري از پوشش و حجاب را براي بانوان مسلمان ياد آور شده است:
«وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ »(نور/31)
«و زينت خود را – جز آن مقدار که نمايان است- آشکار ننمايند و (اطراف) روسري هاي خود را بر سينه خود افکنند (تا گردن وسينه آن ها پوشانده شود).»
در معنا و مراد «زينت» در آية شريفه، مفسران و فقيهان، ديدگاه ها و آراي مختلف ارائه داشته اند؛ برخي آن را به معناي موضع زينت، پاره اي نيز به معناي زيورهاي مي دانند که زنان برخود مي بندند و گروهي نيز اين هر دو را، در حوزة معناي زينت و مقصود شارع جاي مي دهند، آثار اين تفاوت نظر و ديدگاه ها، گو اين که در شيوه و مقدار پوشش و نيز در اين ساحت پديدار مي شود که بر اساس يک معنا، تمامي جسم و تن زنان، زينت و داراي ويژگي أثر گذاري و جلب توجه و نگاه ديگران شناخته مي شود- که خود، بر آيندهاي افزون رواني، اجتماعي، فقهي و… در پي خواهد داشت- اما به هر روي، زينت، چه به معناي مواضع زينت و جسم و تن باشد و يا زيورهاي که زنان استفاده مي کنند و يا هر دوي آنان، در اين نتيجه تفاوت ندارد که بايد بخش هايي از بدن زنان که موضع زينت و زيور است از ديد و منظر نامحرمان، پوشيده باشد. چه حتي اگر مراد از زينت زيورهاي زنان باشد، پوشيده داشتن زيورها، بدون پوشاندن مواضع زينت در بدن، ميسّر نيست. و بدين سان آية شريفه گونه اي از حجاب پوششي را فرمان مي دهد.

 نظر دهید »

فلسفه حجاب

20 تیر 1395 توسط زينب اسماعيلي

یکی از نکات اساسی که زمینه‌ای برای عمل به احکام است شناخت جایگاه هرچیز در نظام هستی است. البته در نظامی که خداوند متعال در جای جای آن دیده می‌شود و ارتباط اشیا و اعمال با خداوند بسیار مشهود است و با درک این ارتباط و حضور، بسیاری از مشکلات زندگی بشر حل می‌شود. «حق» به عنوان زیباترین و پسندیده‌ترین واژه آفرینش در تمامی ادیان و جوامع بشری مورد توجه قرار گرفته است و حقوق و ادای آنها فراتر از زمانها و مکانها واشخاص و ادیان است.
در واقع هر فردی از هر طبقه اجتماعی و از هر دین و ملیت، نسبت به ادای حقوق دیگران حساسیت نشان می‌دهد واین مطلب، حق و حقوق را فرازمانی و فرامکانی می‌کند. برخی از اندیشه‌گران و حکیمان بر این باورند که حجاب، حق‌الله است و در این‌باره می‌گویند: «حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد و نه مال شوهر و نه ویژه برادر و فرزندانش می‌باشد. همه اینها اگر رضایت بدهند، قرآن راضی نخواهد شد، چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق‌الله مطرح است. لذا کسی حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دادم.
از اینکه قرآن می‌گوید: هر گروهی، اگر راضی هم باشند، شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا کنید، معلوم می‌شود عصمت زن حق‌الله است.»(۶) پر واضح است که آدمی نمی‌تواند حقوق الهی را کاملا ادا کند ولی با انجام برخی کارها می‌تواند رضایت الهی را به دست آورد. حضرت رسول‌(ص) می‌فرمایند: «حقوق خداوند متعال بزرگتر از آن است که توسط بندگان ادا شود و نعمت‌های خداوند بیشتر از آن است که به شمارش آید»(۷) و حضرت علی(ع) می‌فرماید: «خداوند بر بندگان حقی قرار داده و آن این است که او را اطاعت کنند.»(۸) اگرچه حق خدا بزرگ است و قابل ادا نیست ولی ادای وظایف و اطاعت از خداوند متعال به نوعی ادای حق محسوب می‌شود. حجاب که امر خداست و شارع مقدس به عنوان یکی از احکام ضروری دین آن را واجب کرده است باید حفظ شود.
حفظ این واجب الهی اطاعت از اوست و اطاعت از او حقی است که بر بندگان نهاده است و هر انسان باورمندی باید تعبدا و نه فقط به خاطر مصالح عمومی و… این حق و حد الهی را ادا کند. پس حکمت حجاب، سنجش میزان عبودیت واطاعت بندگان است. بانوان با حفظ حجاب می‌توانند اطاعت را که روح و پیام اصلی عبادات بشر است اثبات کنند و در زمره اطاعت‌کنندگان الهی قرار گیرند. بانوان به عنوان نیمی از جامعه اسلامی که در دامان خود انسان‌های پاک و برجسته می‌پرورانند، دارای حرمت واحترام ویژه‌ای می‌باشند. آنان معلمان عاطفه هستند و پیکره اجتماع، با محبت و تربیت آنها استوار خواهد ماند.
مفسران واندیشه‌گران بر این باور هستند که «قرآن کریم وقتی درباره حجاب سخن می‌گوید، می‌فرماید: حجاب عبارت است از یک نحوه احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند. در قرآن علت و فلسفه حجاب را چنین ذکر می‌کند که: ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین، یعنی برای اینکه شناخته نشوند و مورد اذیت واقع نگردند، چرا که آنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت دارند.»(۹)
با اندکی تدبر در آیات قرآن فلسفه حجاب را به گونه‌ای صریح می‌بینیم و می‌یابیم که احترام و حرمت زن، فلسفه حقیقی و یا یکی از فلسفه‌های حجاب است براستی اگر معرفت انسان به شریعت و تعالیم دینی بالا رفته و قرآن را که آئین‌نامه سعادت و کمال بشر است درک کند، به عظمت حجاب پی برده و می‌فهمد بدحجابی و بی‌حجابی ثمره عدم معرفت و شناخت حقیقی جایگاه زن در هستی است.
خداوند در آیه ۳۱ سوره نور حکم حجاب را به گونه‌ای صریح و آشکارا مطرح نموده و علاوه بر ظرافت‌های خاصی که در نوع پوشش زنان وجود دارد، اشخاص محرم را نیز ذکر می‌کند تا نامحرم‌ها بازشناسانده شوند و در پایان فلسفه پوشش بیان شده است که زینتها و زیبایی‌های زنان در مقابل نامحرم آشکار نشود، تا آنها مورد توجه نگاه‌های ناپاک قرار نگیرند و احترام آنان حفظ گردد. در آیه دیگر حرمت و شخصیت زن به عنوان فلسفه حجاب مطرح می‌شود: «ای پیامبر به زنان ودخترانت و زنان مومن بگو، پوشش خود را بر خود فرو پوشند.
این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند.» (احزاب، آیه ۵۹) در این آیه زنان و دختران پیامبر و زنانی که همسر مردان مومن هستند از دیگر زنان جامعه آن روز جدا می‌شوند و حکم حجاب برای این زنان محترم آورده می‌شود. از ظاهر آیه می‌توان دریافت که حجاب به خاطر احترام و حرمت زنان بوده و مقام آنان به قدری والاست که باید از طریق حجاب شناخته شوند؛ مبادا مانند زنان کفار مورد اذیت و آزار قرار گیرند. این دسته از زنان به خاطر اعتقادات و باورهای دینی، دارای ارزش و مقامی افزون از دیگران هستند و حرمت آنها باید مورد شناسایی قرار گیرد.

 نظر دهید »

حجاب

20 تیر 1395 توسط زينب اسماعيلي

حجاب از ديدگاه حضرت زهرا(س)

آن بانوي بسيار بزرگ جهان، با اين که حريم عفاف و حجاب را به طور کامل رعايت مي‏کرد، در عين حال، در بحراني‏ترين حوادث سياسي و اجتماعي، حضور و ظهور داشت.
روزي مرد نابينايي با کسب اجازه به محضر حضرت زهرا(س) آمد. حضرت از او فاصله گرفت و خود را پوشانيد، پيامبر اکرم(ص) که در آن جا حضور داشت از حضرت زهرا(س) پرسيد: «با اين که اين مرد نابيناست و تو را نمي‏بيند، چرا خود را پوشاندي»؟ حضرت زهرا(س) در پاسخ فرمود: «اگر او مرا نمي‏بيند، من که او را مي‏بينم، وانگهي او بو را استشمام مي‏کند». پيامبر(ص) (به نشانه تأييد شيوه و گفتار حضرت زهرا«س») فرمود: «أَشْهَدُ اَنَّکِ بَضْعَةٌ مِنّي؛4 گواهي مي‏دهم که تو پاره تن من هستي».
اميرمؤمنان علي(ع) فرمود: روزي همراه گروهي در محضر رسول خدا(ص) نشسته بوديم. آن حضرت به ما رو کرد و فرمود: «بهترين کار براي زنان چيست؟» هيچ کدام از حاضران نتوانستند جواب صحيح بدهند. هنگامي که متفرّق شدند، من به خانه بازگشتم، و همين موضوع را از حضرت زهرا(س) پرسيدم، و ماجراي سؤال پيامبر(ص) و پاسخ صحيح ندادن اصحاب را براي حضرت زهرا(س) تعريف کردم، و گفتم هيچ يک از ما نتوانستيم پاسخ صحيح بدهيم. حضرت زهرا(س) فرمود: ولي من پاسخ به اين سؤال را مي‏دانم، و آن اين است که: «خَيْرٌ لِلنِّساءِ اَنْ لايَرِينَ الرِّجالَ وَلايَراهُنَّ الرِّجالُ؛ صلاح زنان در آن است که آنها مردان نامحرم را نبينند، و مردان نامحرم آنها را نبينند».
* حجاب در اسلام به معناي پرده نشيني نيست، بلکه به معناي پوششي معقول براي جلوگيري از فساد، و حفظ کرامت زن است.
من به محضر رسول خدا(ص) بازگشتم و عرض کردم: «اي رسول خدا! از ما پرسيدي که چه کار براي زنان برتر است، پاسخش اين است که برترين کار براي زنان اين است که آنها مردان نامحرم را نبينند، و مردان نامحرم آنها را نبينند».
پيامبر(ص) فرمود: «چه کسي به تو چنين خبر داد، تو که اين‏جا بودي و پاسخي نگفتي؟» علي(ع) عرض کرد: «فاطمه(س) چنين فرمود».
پيامبر(ص) از اين پاسخ خشنود شد، و سخن فاطمه(س) را پسنديد و به نشانه تأييد او فرمود: «اِنَّ فاطِمَةُ بضْعَةٌ مِنّي؛5 همانا فاطمه، پاره تن من است».
نيز روايت شده: روزي جابر بن عبدالله انصاري همراه رسول خدا(ص) به سوي خانه فاطمه(س) رهسپار شدند. وقتي که به در خانه رسيدند، پيامبر(ص) اجازه ورود طلبيد. فاطمه(س) اجازه داد، پيامبر(ص) فرمود: شخصي همراه من است، آيا اجازه هست با او وارد خانه شويم؟ فاطمه(س) عرض کرد: «اي رسول خدا «قِناع» (يعني مقنعه و روسري) ندارم.» پيامبر(ص) فرمود: «يا فاطِمَةُ خُذِي فَضْلَ مَلْحَفَتِک فَقِنِعِي بِهِ رأسَکِ؛ اي فاطمه! زيادي لباس بلند روپوش خود را بگير و سرت را با آن بپوشان».
حضرت فاطمه(س) همين کار را کرد، آن گاه پيامبر(ص) و جابر، با کسب اجازه وارد خانه شدند.

 نظر دهید »

میل باریدن

17 تیر 1395 توسط زينب اسماعيلي

میخواهم از کسی بنویسم که حسابی دلم هوایش را کرده،
از کسی که زندگی بدون او یعنی تباهی و پوچی…
از خدایی که فراموشیش کار هر روزمان شده، خدایی که با تمام نشانه های زیبای وجودیش خیلی غریبانه در دل ها نشسته است. آنقدر غریب که انسان ها خود را قادر به انجام هر کاری میدانند بی آنکه ذره ای به این فکر کنند، دست و عقل و تمام اعضای بدن را خدا در اختیارمان قرار داده است.
آری خدای من، خدای مهربان من، به خودت قسم من نیز گاهی سخت دلم می گیرد از اینکه چگونه به این دنیایی که تو آفریدی بد وابسته می شویم و دیگر هیچ چیزی جز خودمان ارزشی پیدا نمی کند!
آنقدر وابسته زیبایی هایش می شویم که تک زیبای عالم را به باد فراموشی می سپاریم.
خدایا خودت میدانی در سخت ترین لحظه هایم نیز از یادت غافل نبودم، حتی در لحظه های از دست دادن عزیزانم، چرا که میدانم مقصد تو هستی و همه چیز بسوی تو باز آید…
خدایا باز تو میدانی برای هیچ چیزی طمع نکردم و از داشته هایم گذشتم که همگان نیز بهره ببرند تا شادی ها را با هم شریک شویم…
اما !
بسیار تاسف خوردم از غرورهای بی جا، از درویی ها و دروغ ها و از دست کسانی که زندگی دیگران را به ازای خوشنودی خود سیاه و تباه می کنند تا به داشته های خود بیفزایند و افتخار کنند، بی آنکه بدانند همه مسافریم و هیچ چیزی جز خوبی ماندگار نیست…
خدایا نگذار شیطان درونمان یاد تو را از ما بگیرد که هیچ چیز تو نمی شود و خدایا از من نگیر شانه های پر محبتت را در این روزهایی که بغضم هوای شکستن دارد و چشمانم میل باریدن…

 نظر دهید »

قابل توجه

17 تیر 1395 توسط زينب اسماعيلي

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 373
  • 374
  • 375
  • ...
  • 376
  • ...
  • 377
  • 378
  • 379
  • ...
  • 380
  • ...
  • 381
  • 382
  • 383
  • ...
  • 386
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

محبان المهدی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس