• تماس  

راه های مقابله با سختی ها ومشکلات

07 مرداد 1395 توسط زينب اسماعيلي

ما در اینجا با یاری گرفتن از کلام امیرمؤمنان علی(ع) روش برخورد با مشکلات را مرور می‏کنیم:

1. شناخت مشکلات
در اولین مرحله ما باید مشکل را بشناسیم تا بتوانیم با آن مبارزه کنیم. وقتی دو ورزشکار می‏خواهند با یکدیگر مبارزه کنند، درباره ویژگی‏های یکدیگر اطلاعاتی به دست می‏آورند و از طریق این اطلاعات خود را برای مقابله با حریف آماده می‏سازند. شناخت مشکلات، نخستین مرحله برخورد است.

 

انواع مشکلات و مصیبت‏ها
الف. مصیبت‏هایی که لازمه طبیعت و فطرت انسانی است، مانند مرگ.

ب. مشکلاتی که خدا برای توانا ساختن انسان قرار داده است. بعضی از این مشکلات انسان را از نظر جسمانی محکم می‏سازد و بعضی‏ها از نظر معنوی.

مشکلاتی که انسان را از نظر جسمانی محکم می‏سازد.
یک استاد بیولوژی (BIOLOGY) شاگردان خودش را درس می‏داد که پروانه چگونه از قالب بیرون آمده و به شکل پروانه در می‏آید. او به شاگردان خودش گفت که وقتی پروانه تلاش می‏کند که از قالب بیرون بیاید هیچ کس در بیرون آمدن، به او کمکی نکند. این را گفت و از کلاس بیرون رفت.

 

شاگردان منتظر بودند. پروانه برای بیرون آمدن تلاش می‏کرد. دانشجویی از راه ترحم کمک کرد و قالب را شکست. پروانه بیرون آمد اما چند دقیقه بعد مرد. وقتی استاد برگشت، علت مرگ را جویا شد. او گفت پروانه برای بیرون آمدن سعی می‏کند و رنج و زحمت می‏کشد، این رنج و زحمت همانند ورزشی است که بال و پر او را تقویت می‏کند و او را برای زندگی در این دنیا آماده می‏گرداند. این دانشجو نگذاشت که او با تلاش خودش را تقویت کند، ضعیف ماند و نتوانست زنده بماند.

حضرت علی(ع) در نامه معروف خودش به عثمان بن‏حنیف می‏فرماید:

«الا ان الشجرة البریة اصلب عودا و الروائع الخضرة ارق جلودا و النباتات البدویة اقوی و قودا و ابطا خمودا(1)؛ آگاه باشید درختان بیابانی، چوب‏شان سخت‏تر و درختان کناره جویبار پوست‏شان نازک‏تر است. درختان بیابانی که با باران سیراب می‏شوند آتش چوبشان شعله‏ورتر و پر دوام‏تر است. مراد امام این است که چون درخت‏های بیابان در شداید و سختی‏ها رشد و نمو می‏کنند، از درختان دیگر سخت‏تر هستند.

 

مشکلاتی که انسان را از نظر معنوی مستحکم می‏کند.
حضرت علی(ع) می‏فرماید:

«و لکن اللّه‏ یختبر عباده بانواع الشدائد و یبتلیهم بضروب المکاره اخراجا للتکبر من قلوبهم و اسکانا للتذلل فی نفوسهم و لیجعل ذلک ابوابا فتحا الی فضله و اسبابا ذللا لعفوه(2)؛ خداوند همواره بندگان خود را به انواع شداید مواجه می‏کند و اقسام کوشش‏ها و مجاهدت‏ها را پیش پای آنها می‏گذارد، تکالیفی گوناگون برخلاف طبع آسایش‏طلب آنها بر آنها مقرر می‏دارد تا غرور و تکبر از دلشان بیرون رود، نفوس‏شان به عبودیت خدا رام گردد و این وسیله‏ای است برای اینکه درهای فضل و رحمت پروردگار به روی آنها گشوده شود.

این اصل هم برای افراد است و هم برای ملت‏ها. لذا ایشان در جای دیگر می‏فرماید:

«و لم یجبر عظم احد من‏الامم الا بعد ازل و بلاء؛(3) خدا هرگز استخوان شکسته ملتی را بازسازی نفرمود مگر پس از آزمایش‏ها و تحمل مشکلات.»

خداوند برای امتحان و رشد دادن انواع مشکل‏ها را سر راه انسان قرار می‏دهد تا با آنها دست و پنجه نرم کند و رشد نماید.

حضرت علی(ع) می‏فرماید:

«و قدّر الارزاق فکثرها و قللها و قسمها علی الضیق و السعة فعدل فیها لیبتلی من اراد بمیسورها و معسورها و لیختبر بذلک الشکر و الصبر من غنیها و فقیرها ثم قرن بسعتها عقابیل فاقتها و بسلامتها طوارق آفاتها و بفرج افراحها غصص اتراحها و خلق الآجال فاطالها و قصّرها و قدّمها و اخّرها؛(4) روزی انسان‏ها را اندازه‏گیری و مقدر فرمود. گاهی کم و زمانی زیاد و به تنگی و وسعت به گونه‏ای عادلانه تقسیم کرد تا هر کس را که بخواهد با تنگی روزی یا وسعت آن بیازماید، و با شکر و صبر، غنی و فقیر را مورد آزمایش قرار دهد. پس روزی گسترده را با فقر و بیچارگی درآمیخت و تندرستی را با حوادث دردناک پیوند داد، دوران شادی و سرور را با غصه و اندوه نزدیک ساخت، اجل و سرآمد زندگی را مشخص کرد، آن را گاهی طولانی و زمانی کوتاه قرار داد و مقدّم یا مؤخر داشت.»

ممکن است اینجا سؤال پیش بیاید که خدا چرا بندگان خودش را امتحان می‏کند؟ مگر نه این است که او آگاه بر همه پوشیدگی‏ها است؟ متفکر شهید استاد مطهری می‏فرماید:

«امتحان اگر فقط به معنی به کار بردن میزان و مقیاس برای کشف مجهولی باشد، البته درباره خداوند صحیح نیست.

امتحان معنی دیگر هم دارد و آن از قوّه به فعل آوردن و تکمیل است. خداوند که به وسیله بلایا و شداید امتحان می‏کند، به معنی این است که به وسیله اینها هر کسی را به کمالی که لایق آن است می‏رساند.

فلسفه شداید و بلایا فقط سنجش وزن و درجه و کمیت نیست. همچنین زیاد کردن وزن و بالا بردن درجه و افزایش دادن به کمیت است. خداوند امتحان نمی‏کند که وزن واقعی و حد و درجه معنوی و اندازه شخصیت کسی معلوم شود، امتحان می‏کند یعنی در معرض بلایا و شداید قرار می‏دهد که بر وزن واقعی و درجه معنوی و حد شخصیت آن بنده افزوده شود. امتحان نمی‏کند که بهشتی واقعی و جهنمی واقعی معلوم شود. امتحان می‏کند و مشکلات و شداید به وجود می‏آورد تا آنکه می‏خواهد به بهشت برود در خلال همین شداید خود را شایسته و لایق بهشت کند و آن که لایق نیست سر جای خود بماند.»(5)

د مشکلاتی که سبب آنها گناه انسان‏ها است. این یک حقیقتی است که دین بیان می‏کند که در این جهان همه مشکلات حساب مادی ندارند بلکه برخی از مشکلات به امور معنوی هم پیوند دارند.
امام(ع) چنین می‏فرماید:

«ان‏اللّه‏ یبتلی عباده عند الاعمال السیئة بنقص الثمرات و حبس البرکات و اغلاق خزائن الخیرات لیتوب تائب و یقلع مقلع و یتذکر متذکر و یزدجر مزدجر …(6)؛ خداوند بندگان خود را که گناهکارند با کمبود میوه‏ها و جلوگیری از نزول برکات و بستن در گنج‏های خیرات، گرفتار می‏کند. برای آنکه توبه‏کننده باز گردد. گناهکار دل از معصیت بکند. و پند گیرنده پند گیرد و بازدارنده راه نافرمانی را بر بندگان ببندد.»

مشکلات برای انسان‏ها مفید هستند هم از نظر مادی و هم از نظر معنوی. فایده معنوی این است که انسان به سوی خدا متوجه می‏شود و گناهانش کم می‏گردد و برای توبه و استغفار زمینه می‏یابد. امام در اینباره می‏فرماید:

«کلما کانت البلوی و الاختبار اعظم کانت المثوبة و الجزاء اجزل …؛(7) هر مقدار آزمایش و مشکلات بزرگتر باشد ثواب و پاداش نیز بزرگتر خواهد بود.»

البته مشکلات و مصیبت‏ها زمینه‏ساز رشد و پاک شدن و تعالی یافتن هستند و کسانی که با مشکلات در می‏افتند و جهاد و مبارزه می‏کنند و از آنها عبرت می‏گیرند، سود می‏برند ولی کسانی که عبرت نمی‏گیرند و مبارزه نمی‏کنند، رشد نمی‏یابند و پاک نمی‏شوند.

نکته دیگر اینکه کافی نیست ما مشکلات را بشناسیم بلکه باید حد و اندازه آنها را بسنجیم. بعضی‏ها مشکلات کوچک را خیلی بزرگ می‏شمارند و در مقابل آن خود را می‏بازند و توان تصمیم‏گیری را از دست می‏دهند و به مشکلات بزرگتر گرفتار می‏گردند. امیرالمؤمنین(ع) شاید با توجه به همین نکته می‏فرمایند: «من عظّم صغارالمصائب ابتلاه‏اللّه‏ بکبارها؛(8)

کسی که مصیبت‏هاکوچک را بزرگ شمارد خدا او را به مصیبت‏های بزرگ مبتلا خواهد کرد.»

 

2. توبه و استغفار
مشکلاتی که به خاطر گناهان هستند راه درمان آنها توبه است. جایی که امام علی(ع) می‏فرماید:

«و قد جعل‏اللّه‏ سبحانه الاستغفار سببا لدرور الرزق و رحمة الخلق …؛(9) همانا خدا استغفار و آمرزش خواستن را وسیله دائمی فرو ریختن روزی و موجب رحمت آفریدگان قرار داد.» و قرآن فرمود:

«از پروردگار خود آمرزش بخواهید که آمرزنده است برکات خود را از آسمان بر شما فرو می‏بارد و با بخشش اموال فراوان و فرزندان شما را یاری می‏دهد و باغستان‏ها و نهرهای پر آب در اختیار شما می‏گذارد.»(10)

 

3. شناخت خود
انسان، علاوه بر شناخت مشکل، باید خودش را هم بشناسد. استعدادهایی که خدا به او داده شناسایی کند. کسانی که خودشان را نمی‏شناسند مشکلات راخیلی بزرگ تصور می‏کنند و خودشان را هیچ کاره. امیرمؤمنان می‏فرماید:

«هلک امرؤ من لم یعرف قدره؛(11) نابود شد کسی که ارزش خود را ندانست.»

وقتی انسان خودش را بشناسد، اعتماد به نفس و استحکام اراده پدید می‏آید.

ممکن است اینجا دو سؤال پیش بیاید:

الف. آیا اعتماد به نفس همان کبر نیست که در آیات و روایات شدیدا مورد نهی واقع شده؟
اعتماد به نفس باور به توانایی‏های واقعی خود است و تکبر خود را بزرگتر پنداشتن است. اعتماد به نفس بر واقعیت استوار است ولی تکبر بر توهم. و بین این دو فاصله از زمین تا آسمان است.

ب. آیا اعتماد به نفس منافی با توکل نیست؟؟؟؟

متفکر شهید استاد مطهری می‏فرماید: «توکل در مقابله جهد و سعی نیست که آیا جهد و سعی کنیم یا توکل؟ توکل یعنی انسان همیشه به آنچه مقتضای حق است عمل کند و در این راه به خدا اعتماد کند که خداوند حامی و پشتیبان کسانی است که حامی و پشتیبان حق می‏باشند.»

توکل تضمین الهی است برای کسی که همیشه حامی و پشتیبان حق است.

او با ذکر یک مثال مطلب خودش را توضیح می‏دهد.

«شما می‏روید به مغازه‏ای و متاعی خریداری می‏کنید و صاحب آن مغازه مرغوبیت آن متاع را تضمین می‏کند و به شما اطمینان می‏دهد و شما هم به گفته او اعتماد می‏کنید یعنی مطمئن می‏شوید که متاع مورد نظر همان اندازه مرغوب است که او گفته

است. راه حق چیزی است که انبیا از طرف خدا آن را شناسانده و از طرف خدا آن را تضمین کرده‏اند که هر که این راه را برود به نتیجه می‏رسد. خداوند این عالم را طوری ساخته است که همواره از کسانی که حق و حقیقت را حمایت کنند، حمایت می‏کند. حق همواره یک تأیید معنوی با خود دارد.

معنی توکل این نیست که کاری نکنید و قوای وجودی خود را تعطیل کنید و یکجا بنشینید و به خدا اعتماد کنید که او به جای شما وظیفه را انجام می‏دهد. کار نکردن و راه نرفتن که تضمین نمی‏خواهد، سکون و توقف تأیید نمی‏خواهد.»(12)

از تعریف توکل معلوم می‏شود که توکل نه فقط برای مقابله با مشکلات مانع نیست بلکه کسی که توکل می‏کند یقین دارد که اگر او راه حق را بپیماید و

سعی و کوشش کند خدا هم او را کمک خواهد کرد.

غیر از این، توکل انسان را از اوهام نجات می‏دهد. خیلی‏ها هستند که به خاطر آینده‏شان بی‏حساب نگران هستند. آنها فکر می‏کنند نکند فردا مشکلی پیش بیاید. اگر چه اکثر این اوهام به حقیقت تبدیل نمی‏شود ولی آنها بخاطر همین اوهام، وقتی که دارند هدر می‏دهند.

کسی که بر خدا توکل می‏کند، از خطرات نامعلوم هراسان نمی‏شود. امیرمؤمنان می‏فرماید:

«یابن آدم لاتحمل هم یومک الذی لم یأتک علی یومک الذی قد اتاک؛(13) ای فرزند آدم! اندوه روز نیامده را بر امروزت میفزا.»

معنای این حدیث این نیست که انسان برای آینده خودش اقدامی نکند، بلکه به بیان دیل کارنگی بهترین وسیله برای تهیه مقدمات آینده، همان تمرکز هوش و توجه به کار امروز است که آن را

به نحو شایسته انجام دهد چه اینکه این خود یگانه راهی است که آینده ما را تأمین می‏سازد. تفاوت بسیار است بین نقشه آینده کشیدن و در تشویش و نگرانی برای آینده بودن.(14)

شاعری می‏گوید:

ما فات مضی و ما سیأتیک فاین؟

قم فاغتنم الفرصة بین‏العدمین؛

زمانی که گذشته، دیگر گذشته و زمانی که در آینده است الان کجا هست؟ پس برخیز و بین این دو عدم (گذشته و آینده) فرصت (امروز) را غنیمت شمار.

 

4. صبر و استقامت
انسان بعد از شناسایی مشکل و شناسایی راه حل، باید با استقامت آن راهکار را اجرا کند وقتی ما زندگی انسان‏های بزرگ را می‏خوانیم می‏بینیم که آنها در نتیجه همین صبر و استقامت بر قله عظمت رسیدند.

حضرت علی(ع) می‏فرماید:

«لایعدم الصبور الظفر و ان طال به الزمان(15)؛ انسان شکیبا پیروزی را از

دست نمی‏دهد اگر چه زمان آن طولانی باشد.»

قرآن می‏گوید: «والصبر علی ما اصابک؛ مصیبت‏هایی که بر شما می‏آیند، مقابل آنها صبر و مقاومت کنید و در برابر مشکلات تسلیم نشوید.»

«و کأین من نبی قاتل معه ربیون کثیر فما وهنو لما اصابهم فی سبیل‏اللّه‏ و ما ضعفول و ما استکانوا واللّه‏ یحب‏الصابرین؛(16) و بسی پیامبران که خداپرستان بسیاری در کنارشان نبرد کردند و از هر رنجی که در راه خدا دیدند، سست و زبون و درمانده نشدند و خدا صابران را دوست می‏دارد.»

صبر یعنی تحمل سنگینی مصیبت و از بین بردن آن، نه شکستن و تسلیم شدن و از پا درآمدن.

 

5. اراده
برای مقابله با مشکلات لازم است که اراده محکم باشد. کسانی که عزم و اراده‏شان سست است، از سختی‏ها فرار می‏کنند ولی کسانی که عزم‏شان محکم است، مشکلات از آنها فرار می‏کند.

امام علی(ع) درباره رسول اکرم(ص) می‏فرماید:

«غیر ناکل عن قدم و لا واه فی عزم؛(17)

حتی یک قدم به عقب برنگشت و اراده او سست نشد.»

دانشمندی می‏گوید: «کسی که اراده‏اش قوی باشد، کل جهان را طبق خواست خودش درمی‏آورد.»

کسی که اراده‏اش قوی باشد، شداید و گرفتاری‏ها را به فرصت‏ها تبدیل می‏کند و آنها را پله‏ای برای پیشرفت قرار می‏دهد.

 

6. توجه به مشکلات دیگران
برخی از گرفتاری‏ها را ما نمی‏توانیم از بین ببریم و منظور از مقابله با آنها فقط همین است که از اثرات سوء آنها در امان بمانیم. در اینگونه مشکلات اگر انسان توجه کند که تنها نیست بلکه همه یا بسیاری از مردم با چنین مشکلی مواجه‏اند آسوده‏خاطر می‏شود و از اثرات منفی مشکل در امان می‏ماند.

امام علی(ع) مردمی را در مرگ یکی از خویشاوندان‏شان چنین تسلیت گفت: «ان هذا الامر لیس لکم بدأ و لا الیکم انتهی؛(18) مردن از شما آغاز نشده و به شما نیز پایان نخواهد یافت.»

 

7. توجه به نتایج مثبت مشکلات
اگر انسان به نتایج مثبت مشکلات توجه داشته باشد می‏تواند از اثرات منفی ذهنی آنها نجات یابد ولی وقتی مشکلات را فقط مصیبت می‏بیند و به نتایج مبارزه با آنها توجهی نمی‏کند، به غم و غصه گرفتار می‏گردد و این غصه و اندوه توان او را از بین برده و به پیری زودرس مبتلا می‏سازد.

امام علی(ع) می‏فرماید: «الهم نصف الهرم؛(19) اندوه خوردن نیمی از پیری است.»

اینها برخی از راهکارهای مبارزه با شداید و گرفتاری‏هاست که می‏توانند ما را نجات بدهند و از نتایج منفی و زیانبار آنها محافظت کنند.

 نظر دهید »

عوامل افزایش دهنده صبر و تحمل

07 مرداد 1395 توسط زينب اسماعيلي

عوامل افزایش دهنده صبر و تحمل

کسى که صبر کند بر مصیبت تا آنکه برگرداند مصیبت و شدت آن را به نیکویى عزاى آن (یعنى با صبر جمیل شدت مصیبت را ردّ کند)، بنویسد خدا براى او سیصد درجه، ما بین هر درجه تا درجه دیگر مثل ما بین آسمان و زمین است .

صبر از مقامات سالکین و منازل دین و از مهم‏ترین زمینه‏هاى درک فیض و عنایت الهى است. تا جایى که ائمه اطهار(علیه السلام) به واسطه صبر عظیمشان و عزم استوارشان به مقام شامخ ولایت و امامت نایل شدند« وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا …» «و از آنان امامان(و پیشوایانى) قرار دادیم که به فرمان ما(مردم را) هدایت مى‏کردند؛ چون شکیبایى نمودند … » (سجده، آیه‏ى 24)، یعنى ریشه امامت و رهبرى صبر است  - صبر هرگز به معنى تحمل بدبختی ها و تن دادن ذلت و تسلیم در برابر عوامل شکست نیست بلکه صبر و شکیبایى به معنى پایدارى و استقامت در برابر هر مشکل و هرحادثه است لذا رسول خدا صل الله علیه و آله برای صبر سه شاخه ترسیم نموده و برای هر یک از آنها پاداش مخصوصی ذکر نموده است.

رسول خدا، صلّى اللّه علیه و آله فرموده اند :

«صبر سه گونه است: صبر نزد مصیبت است (پایدارى در برابر حوادث ناگوار و عدم خود باختگى و شکست روحى و ترک جزع وفزع)، صبر بر طاعت است (مقاومت در برابر مشکلاتى که در راه طاعت وجود دارد)، صبر از معصیت (ایستادگى در برابر انگیزه هاى گناه و شهوات سرکش و طغیانگر) .

پس کسى که صبر کند بر مصیبت تا آنکه برگرداند مصیبت و شدت آن را به نیکویى عزاى آن (یعنى با صبر جمیل شدت مصیبت را ردّ کند)، بنویسد خدا براى او سیصد درجه، ما بین هر درجه تا درجه دیگر مثل ما بین آسمان و زمین است. و کسى که صبر نماید بر اطاعت، بنویسد خدا از براى او ششصد درجه، فاصله درجه ای تا درجه دیگر مثل فاصله قعر زمین تا عرش می باشد . و کسى که صبر کند بر معصیت، بنویسد خداوند براى او نهصد درجه، فاصله درجه ای تا درجه دیگر مثل فاصله منتهاى زمین تا منتهاى عرش می باشد.(اصول کافی، ج‏2، ص 91)

صبر هرگز به معنى تحمل بدبختی ها و تن دادن ذلت و تسلیم در برابر عوامل شکست نیست بلکه صبر و شکیبایى به معنى پایدارى و استقامت در برابر هر مشکل و هرحادثه است لذا رسول خدا صل الله علیه و آله برای صبر سه شاخه ترسیم نموده و برای هر یک از آنها پاداش مخصوصی ذکر نموده است
عوامل افزایش دهنده صبر و تحمل:
1- ایمان به هدف: ایمان به هدف محرک باطنی و درونی است که انسان را به سوی هدف می‏کشاند و سختی‏ها و مشکلات را آسان و هموار می‏نماید و باعث می شود تا انسان در گرفتاری‏ها با دلی مطمئن و آرام به راه خود ادامه ‏دهد. هر چه ایمان به راهی که می رویم بیشتر باشد موفقیت و تحمل سختیها و مشکلات نیز در طول مسیر آسانتر است. و خداوند نیز روشن بینی بیشتری به انسان می‏دهد که در انتخاب راه مضطرب و سرگردان نشود چنان که در قرآن می‏فرماید: (وَالَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا - کسانی که در راه ما به جهاد برخیزند ما آنها را به راه‏های خود دعوت می‏کنیم. عنکبوت 69)

2- تقوا و پرهیزکاری: از موءثرترین رمزهای موفقیت انسان که راه برون رفت وی را در گرفتاری‏ها و مشکلات هموار می‏سازد و صبر و استقامت او را در برابر مشکلات دوچندان، تقوا و پرهیزکاری است که آیات بیشماری بر آن تأکید می‏ورزد. (وَمَنْ یتَّقِ الله یجْعَل لَهُ مِنْ أمْرِهِ یسراً - هر کس از خدای تقوا پیشه کند و پرهیزکار باشد خدا مشکلات کار او را آسان گرداند. طلاق 4). (یا أیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اِن تَتَّقُوا الله یجْعَل لَکُمْ فُرْقاناً - ای اهل ایمان اگر خدا ترس و پرهیزکار شوید خدا به شما فرقان بخشد. انفال 29). همانطور که گفتیم تقوا و دل بریدن از غیر خدا باعث می شود تعلقات انسان به این دنیا اندک شود و در نتیجه تحمل سختیها و ناملایمات آسانتر.


3- دنیاشناسی: یکی دیگر از عوامل موفقیت و تمرین صبر شناخت صحیح دنیا است که این جهان گذرگاهی بیش نیست و محل پاداش و مجازات نمی‏باشد، و دانستن اینکه این دنیا فانی است و انسان آفریده شده تا با آزمایش های مختلف الهی وجودش را صیقل داده و مستعدّ زندگی جاودانه نماید. و خداوند انسان را در رنج و سختی آفریده و شادی و سلامت بدون غم و بیماری نیست. همانگونه که خودش فرموده :لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی‏ کَبَدٍ (بلد/ 4) که ما انسان را در رنج آفریدیم(و زندگى او پر از رنجهاست)!

4- امید قطعی به وعده الهی مبنی بر گشایش سختی ها : اینکه انسان به این وعده الهی که فرموده: إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً «(آرى) مسلّماً با (هر) سختى آسانى است» (الشرح: 6)

و همچنین توجه به این حقیقت که همه این حوادث در پیشگاه خداوند رخ می‏دهد و او از همه چیز آگاه است، کسانی که در یک مسابقه دشوار و طاقت فرسا شرکت دارند همین که احساس می‏کنند جمعی از دوستانشان در اطراف میدان مسابقه آنها را می‏بینند تحمل مشکلات برای آنها آسان می‏شود و با شوق و عشق بیشتری به نبرد با حوادث برمی‏خیزند. جایی که حضور چند نفر تماشاچی چنین اثری در روح انسان بگذارد توجه به این حقیقت که خداوند مجاهدتهای ما را در صحنه‏های آزمایش می‏بیند عشق و شوری وصف ناپذیری برای ادامه این جهاد در ما ایجاد خواهد کرد.( مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج1، ص 532)

اگر کسى بداند ثواب صبر به مراتب بیشتر از چیزى است که از دست داده، زیرا چیزى از دست داده که جز در زندگى دنیا با او نمى‏ماند و چیزى بدست آورده که بعد از مرگ ابد الدهر با او خواهد بود، در اینصورت مى‏تواند به راحتی صبر کند
5 - تجربه تاریخی: توجه به تاریخ پیشینیان و بررسی عملکرد آنان در برابر آزمایشهای الهی برای پندپذیری و آماده ساختن روح انسان نسبت به امتحانات پروردگار بسیار موءثر است اصولاً اگر انسانی در مسایلی که برای او پیش می‏آید احساس تنهایی کند از نیروی صبر و مقاومتش کاسته خواهد شد امّا توجه به این حقیقت که این مشکلات و آزمایش‏های سخت الهی برای همه اقوام و ملتها در طول تاریخ وجود داشته است سبب افزایش نیروی پایداری انسان می‏گردد و به همین دلیل قرآن مجید به طور مکرر برای دلداری پیامبر و تقویت روحیه او و موءمنان اشاره به تاریخ گذشتگان و حوادث دردناک زندگی آنها می‏کند. (وَلَقَدْ کذّبت رُسل مِنْ قَبْلِکَ فَصَبَرُوا عَلی ما کُذِّبُوا وَاُوذُوا حتّی اتاهُمْ نَصْرُنا وَلا مُبَدِّلَ لِکَلماتِ الله وَلَقَدْ جاءَکَ مِنْ نَبإی المُرْسَلین - پیش از تو نیز پیامبرانی تکذیب شدند و در برابر تکذیب‏ها، صبر و استقامت کردند و (در این راه) آزار دیدند، تا هنگامی که یاری ما به آنها رسید(تو نیز چنین باش و این یکی از سنت‏های الهی است) و هیچ چیز نمی‏تواند سنن خدا را تغییر دهد و اخبار پیامبران به تو رسیده است. انعام 34).در این بین بهترین روش برای افزایش صبر و استقامت پیروی از مسیر اهل بیت (علیهم السلام) است. با مطالعه در سیره و روش زندگی آن بزرگواران، به روش برخورد با مشکلات و مصیبتهایی که از جانب حکومتهای جبّار بر آنان تحمیل شد آشنا خواهید شد. و همچنین در مواجه با مشکلات با توسل و استمداد، از آنان بخواهید در پیشگاه الهی شفیع شما باشند تا خدای نکرده با کم صبری و کم طاقتی موجبات نارضایتی خداوند فراهم نشود.

6- بیشتر با افراد خوش خلق و صبور معاشرت کنید. و به رفتارهایی که باعث بی صبری شما می شود توجه نکنید

7- ذکر «لا حول ولا قوة الا بالله» را زیاد بر زبان جارى سازید و سوره والعصر را زیاد بخوانید.

8- روایاتى که در فضیلت صبر رسیده حتما مطالعه کنید.

چراکه اگر کسى بداند ثواب صبر به مراتب بیشتر از چیزى است که از دست داده، زیرا چیزى از دست داده که جز در زندگى دنیا با او نمى‏ماند و چیزى بدست آورده که بعد از مرگ ابد الدهر با او خواهد بود، در اینصورت مى‏تواند به راحتی صبر کند. (ترجمه‏اخلاق ص : 365 )

به طور کلی تفکر و تامل در عواقب امور ، دیدن کمبود ها و نارسایی های دیگران و مقایسه با دارایی ها و شادی های خویش،تقویت روحیه ایثار و از خود گذشتگی و تواضع و دوری از تکبر و روزه گرفتن و …از عوامل افزایش صبر است.

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

 

 نظر دهید »

اینجا ایرانـــــــــــــــ است

07 مرداد 1395 توسط زينب اسماعيلي

اینجا ایرانـــــــــــــــ است
اینجا ایران است.

حاکمش نائب امام زمان و پاکتــــــــــــــرین رهــــــــــــــــبر جهان است.

قدرت بسیجیانش کابوس اهریمنان است.

اینجا اجناس گران است زیرا تحریم دشمنان است.

اما ایرانی صبور و قهرمان است.

هدف ما از زندگی نان نیست حفظ ایمان است.

زندگی همچون امتحان است.

کسی قبول می شود که در خط شهیدان است.

پیروی از ولایت وصیت انان است.

ایرانی غیور و با وجدان است.

نه فلسطین بلکه حامی تمام مظلومان است.

ایرانی به حسین (ع) به رهبرت به کشورت و به خودت افتخار کن

 نظر دهید »

ثواب نماز جماعت

07 مرداد 1395 توسط زينب اسماعيلي

ثواب نماز جماعت

 

اهمیت نماز جماعت در روایات مختلف

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: به خاطر انجام دادن هفت کار، جبرییل آرزو داشت کاش از فرزندان آدم(ع) بود، یکی از آن کارها، خواندن نماز با جماعت است.

ربیع بن خیثم با آن که فلج شده بود از نماز جماعت دست بر نمی داش، هر روز دست او را می گرفتند و او پای بر زمین می کشید و خود را به نماز جماعت می رساند. شخصی به او گفت: اگر در خانه نماز بخوانی بهتر است و بر تو حرجی نیست. ربیع گفت: هر کس صدای (حی علی صلاه) راشنید لازم است که اجابت کند، اگرچه در رفتن به زحمت بیفتد.

رسول خدا(ص) فرمودند: خدای متعال می فرماید: ای امت محمد در هر جا که هستید با گروهی از مردم به نماز جماعت مشغول شوید.

لقمان به فرزندش فرمود: پسرم نماز را به جماعت بخوان اگر چه روی نیزه باشد.

امام صادق(ع) فرمودند: نخستین جماعتی که برگزار شد، روزی بود که رسول خدا(ص) داشت نماز می خواند و علی بن ابی طالب امیر المومنین(ع) همراه آن حضرت بودند.

حسن صیغل از ابی عبد الله امام صادق(ع) از کمترین تعداد جماعت پرسش کرد، امام (ع) فرمود: یک مرد و زن و اگر کسی در مسجد حاضر نباشد، مومن به تنها جماعت است.زیرا زمانی که اذان و اقامه گفت، دوصف از فرشتگان در پشت سر او به نماز می ایستند، و اگر تنها اقامه گفت، یک صف از فرشتگان به او اقامه می کنند. و نیز پیامبر(ص) فرمود: مومن به تنهایی حجت و تنهایی جماعت است.

ثواب نماز جماعت در روایات

امام رضا(ع) فرمودند: نماز به صورت جماعت با فضیلت تر است.

محمد بن عماره می گوید: از حضرت امام رضا(ع) سوال کردم: مردی نماز را به تنهایی در مسجد کوفه می خواند، آیا فضیلت این نماز بیشتر است یا در جماعت شرکت کردن؟ حضرت فرمودند: نماز جماعت افضل است.

حضرت رسول(ص) فرمودند: یک نماز که به جماعت برگزار گردد، فضیلت دارد بر بیست و پنج نماز فرادی.

رسول اکرم(ص) فرمودند: هر که با پای خود به سوی مسجد برود به هر گامی که بر می دارد، هزار حسنه در نامه عملش می نویسند و هفتاد هزار درجه برایش عطا کنند و اگر بر این عمل باشد تا بمیرد حق تعالی هفتاد هزار ملک بر او موکل فرماید که در قبر او را عیادت کنند و در تنهایی قبر مونس او باشند و برای او استغفار نمایند تا از قبرش مبعوث شود.

امام صادق(ع) فرمودند: نماز جماعت فضیلت دارد بر نماز فرادی به بیست و سه درجه و بیست و پنج نماز محسوب می شود.

پیامبر اکرم (ص) فرمود: جبرییل(ع) نزد من آمد و گفت: ای محمد یک تکبیر که مومن در نماز جماعت درک کند برایش بهتر است از هفتاد حج و هزار عمره مستحب.

امام رضا(ع) می فرمایند: فضیلت نماز جماعت بر نماز فرادی هر یک رکعت برابر با دو هزار رکعت است.

 

آثار نماز جماعت در روایات

امام رضا(ع) می فرمایند: کسی که سمت راست امام جماعت چهل روز نماز بخواند، وارد بهشت می شود.

امام صادق (ع) فرمود: هرکه پنج نماز شبانه روز را به جماعت خواند به او خوش گمان گمان باشید و گواهی اش را بپذیرید.

حضرت رسول (ص) می فرماید: کسی که بر نماز جماعت مداومت داشته باشد، غیبت او بر مسلمانان حرام و عدالتش ثابت است.

رسول خدا (ص) فرمود: هر کس نمازهای پنج گانه خود را به جماعت برگزار کند، خداوند به او پنج چیز عنایت می فرماید. 1_ تنگی معاش را از او دفع می کند. 2_ ضیق و فشار قبر را از او برمیدارد. 3_ روز قیامت نامه اعمال ش را به دست راستش می دهند. 4_ از صراط مثل برق می گذرد. 5_ بی حساب وارد بهشت می شود.

حضرت رسول (ص) فرمودند: کسی که نماز خود را با جماعت و تکبیر اول نماز، چهل روز انجام دهد، خداوند دو برائت را برای او مقرر می سازد. 1_ برائت از آتش دوزخ. 2_ برائت از نفاق.

رسول خدا (ص) فرمودند: هر که وضوی کامل و نیک بگیرد و سپس به نماز جماعت رو نهد، خدای تعالی به ازای هر گامی که می گذارد برای او یک حسنه می نویسد و یک گناه او را می پوشاند.

پیامبر اسلام (ص) فرمودند: هر که مراغبت و مواظبت در حضور نماز جماعت کند، همانند برق درخشنده از صراط با دسته اول سابقین در اسلام می گذرد، در حالی که صورتش از ماه شب چهاردهم نورانی تر باشد و به عوض هر روز و شبی که در نماز جماعت مراقبت کند، ثواب شهید دارد.

رسول اکرم (ص) فرمودند: جبرییل و هفتاد هزار فرشته دیگر نزد من آمدند و گفتند: ای محمد هر که دوست دار نماز جماعت باشد، خدای متعال و ملائکه دوست دار او گردند.

از چیزهایی که رسول گرامی اسلام (ص) درباره آن به علی (ع) وصیت کرد: یا علی سه چیز موجب رفعت درجه است:کامل گرفتن وضو در هوای سرد، انتظار نماز بعد از هر نماز، و رفتن در روز و شب به طرف نماز جماعت.

و در آخر این بحث میگوییم که:

نماز جماعت فرمان خداوند صبحان است.

نماز جماعت سنت رسول خدا (ص) و ائمه اطهار است.

نماز جماعت باقیات الصالحات است.

نماز جماعت معراج نماز گزاران است.

نماز جماعت سبب خشنودی خداوند است.

نماز جماعت نزول رحمت و برکات الهی است.

نماز جماعت کفاره گناهان است.

نماز جماعت مانع تنگی معاش می شود.

نماز جماعت موجب وحدت در صفوف مسلمین است.

نماز جماعت مانع فشار قبر می شود.

نماز جماعت سبب ورود معمومین به بهشت می شود.

نماز جماعت اعلام موجودیت و حضور در برابر کفار است.

نماز جماعت سبب برائت از آتش دوزخ میشود.

نماز جماعت نجات دهنده از سختیها ودشواریهای قیامت است.

نماز جماعت نور و چراغ نماز گذار در قبر است.

نماز جماعت سبب استجابت دعا میشود.

نماز جماعت نشانه شیعیان است.

نماز جماعت ملاک دوستی مومنان است.

نماز جماعت در ظهر عاشورا با آن مشکلات در مقابل دشمن برپا شد، این برای ما یک درس است.

بیاییم این سنت حسنه را احیا کنیم و از برکات و ثواب آن غافل نشویم. (انشاءالله)

و آنان که اهل مسجد هستند از برکات بسیاری بهره مند می شوند و خداوند پاداشهای زیاد و مختلفی برای آنها مشخص نموده است. از جمله این ثوابها را با هم می خوانیم:

اهل مسجد زیارت کنندگان خدا محسوب می شوند.

اهل مسجد از پارسایانند و مسجد خانه آنهاست.

اهل مسجد چون میهمان خدایند، خداوند آنان را کرم می کند.

اهل مسجد از پشتیبانی خداوند برخوردارند.

اهل مسجد رحمت خدا بر آنان نازل شده، ملائکه برای آنان بال و پر می گشایند.

اهل مسجد علم مفید و جهت دار پیدا می کنند.

اهل مسجد نجیب رین هر خانواده اند و سر گل هر قبیله و فامیل هستند.

اهل مسجد به آسانی با احکام آشنا می شوند.

اهل مسجد مسجد را بازار آخرت می دانند.

اهل مسجد از پل صراط راحت می گذرند و پرچمداران بهشتند.

اهل مسجد مانع از نزول بلا و گرفتاری و عذابند.

اهل مسجد وقتی از مسجد خارج می شوند مسجد دلتنگ آنان می شود.

اهل مسجد فراغ آنان برای مسجد سخت است.

اهل مسجد مورد قبطه از دنیا رفته ان اند.

اهل مسجد نظافت مسجد را مهریه حوریان بهشتی می دانند.

اهل مسجد دوست دارند پاک باشند پس گناه نمیکنند.

اهل مسجد سنگر بانان حریم ولایت و جامعه می باشند.

اهل مسجد زفت و آمد به مسجد را کمتر از جهاد نمی دانند.

اهل مسجد عالمان متقی را پشتوانه خود قرار می دهند.

و اهل مسجد مردمانی هستند پاک و منزه و آسمانی، که آخرتشان را با این کار تضمین می نمایند. بیایید با هم مسجد رفتن را هم امتحان کنیم و به امام خود حضرت علی(ع) که جان خود را در مسجد به خداوند هدیه کرد اقتدا کنیم و این سنت حسنه را ادامه دهیم، که شاید خداوند در آن دنیا به خاطر این کار نیکو ما را از جمله افرادی قرار دهد که کارنامه اعمالشان را به دست راستشان می دهد. (انشاءالله)

 نظر دهید »

نماز جماعت

07 مرداد 1395 توسط زينب اسماعيلي

نماز جماعت

آنچه در زیر می‌آید، دروس “پنجاه‌وشش و پنجاه‌و‌هفتم” از جلد اول «رساله‌ی آموزشی» احکام و مسائل شرعی است که مطابق با فتاوای حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای مدظله‌العالی تهیه، تنظیم و منتشر شده است.
 
مشروعیت و اهمیت نماز جماعت
۱. نماز جماعت از مهمترین مستحبات و از بزرگترین شعایر اسلامی است و دست کم با دو نفر (یک امام و یک مأموم) منعقد می‌شود.
۲. اگر امام جماعت بدون قصد امامت، مشغول نماز شود، نماز وی و اقتدای دیگران به او اشکال ندارد، و به عبارت دیگر در تحقق جماعت، فقط کافی است که ماموم نیت اقتدا داشته باشد و نیت امامت برای امام، معتبر نیست، هر چند درک فضیلت نماز جماعت برای امام در صورتی است که قصد امامت و جماعت کند.
۳. امامت به نیت نماز قضای احتیاطی صحیح نیست، بنابراین فردی که می‌خواهد یک نماز را در مکان‌های به عنوان امام جماعت اقامه کند نمی‌تواند آنها را به نیت نماز قضای احتیاطی به جا آورد.
۴. رضایت امام جماعت شرط صحت اقتدا نیست، بنابراین اقتدا کردن به کسی که راضی به این کار نیست اشکال ندارد.
۵. اقتدا به مأموم تا وقتی که نمازش را به جماعت ادامه می‌دهد صحیح نیست، ولی زمانی که انسان نداند که او مأموم است و به وی اقتدا کند، اگر در رکوع و سجود به وظیفه‌ی نمازگزار منفرد عمل کرده، بدین معنی که رکنی را عمداً و یا سهواً کم یا زیاد نکرده باشد، نمازش صحیح است.
۶. تکرار نماز جماعت برای یک‌بار به خاطر مأمومین دیگر در نمازهای یومیه جایز و بلکه مستحب است، اما بیش از یک‌بار جایز نیست، بنابراین یک امام جماعت می‌تواند در دو مسجد اقامه‌ی جماعت کرده و نماز را دوباره بخواند.
۷. در نمازهای یومیه هر نمازی را می‌توان با هر نماز اقتدا کرد، مثلاً کسی که قصد خواندن نماز عشا دارد می‌تواند به کسی که نماز مغرب می‌خواند اقتدا کند.
۸. حضور و شرکت زنان در نماز جماعت اشکال ندارد و ثواب جماعت دارد.
۹. شرکت در نماز جماعتی که از نظر مأموم واجد شرایط اقتدا و جماعت است اشکال ندارد، هر چند نزدیک مسجدی باشد که در همان زمان در آن نماز جماعت برگزار می‌شود. بلی مناسب است که مؤمنین در یک مکان اجتماع کرده و همگی در یک نماز جماعت شرکت کنند تا بر عظمت مراسم دینی نماز جماعت افزوده شود و سزاوار است که اقامه‌ی نماز جماعت وسیله‌ی وحدت و انس باشد نه باعث ایجاد جو اختلاف و تفرقه، و اگر نماز جماعت نزدیک مسجد باعث اختلاف و پراکندگی شود جایز نیست.
۱۰. اگر موقعی به جماعت رسد که امام مشغول خواندن تشهد آخر نماز است، چنانچه بخواهد به ثواب نماز جماعت برسد باید نیت کند و تکبیرة الاحرام بگوید و بعد بنشیند و تشهد نماز را با امام بخواند، ولی سلام نگوید و کمی صبر کند تا امام سلام نماز را بگوید، بعد بایستد و نماز را ادامه بدهد یعنی  حمد و سوره را بخواند و آن را رکعت اول نماز خود حساب کند. (این طریق مختص تشهد آخر نماز جماعت و برای درک ثواب جماعت است و نمی‌توان آن را در تشهد رکعت دوم نمازهای سه رکعتی و چهار رکعتی انجام داد).
۱۱. اختلاف در تقلید مانع از صحت اقتدا نیست، بنابراین کسی که در نماز مسافر مقلد مجتهدی است می‌تواند به امام جماعتی که در آن مسأله مقلد مرجع دیگری است اقتدا نماید، ولی اقتدا در نمازی که طبق فتوای مرجع تقلید مأموم، قصر است و طبق فتوای مرجع تقلید امام جماعت تمام است یا بالعکس صحیح نیست.

توجه:
افرادی که هنگام برپایی نماز جماعت، اقدام به خواندن نماز فرادی می‌کنند، اگر این عمل تضعیف نماز جماعت و اهانت و بی‌احترامی به امام جماعتی که مردم اعتماد به عدالت او دارند محسوب شود جایز نیست.
شرکت ظاهری در نماز جماعت برای یک غرض عقلایی، مثل دفع تهمت اشکال ندارد، ولی آهسته خواندن حمد و سوره در قرائت نمازی که باید بلند خوانده شود، مثل نماز مغرب و عشا برای اظهار اقتدا به امام جماعت، صحیح و مجزی نیست.
انجام کارهای مستحبی، مثل نماز مستحب یا دعای توسل و یا سایر دعاهای طولانی که قبل یا بعد از نماز جماعت و یا در اثنای آن در نمازخانه‌ی ادارات دولتی برگزار می‌شود و بیشتر از جماعت طول می‌کشد اگر منجر به تضییع وقت اداری و تأخیر در انجام کارهای واجب شود اشکال دارد.
جایز نیست امام جماعت برای نماز اجرت بگیرد، مگر آن که برای مقدمات حضور در جماعت باشد.
در نماز جماعت بعد از سلام، قرائت آیه۱ و ذکر صلوات بر پیامبر(ص) و آل او(ع) نه تنها اشکال ندارد بلکه مطلوب بوده و ثواب دارد. همچنین مواظبت بر شعارهای اسلامی و شعار انقلاب اسلامی (تکبیر و ملحقات آن) که یادآور رسالت و اهداف بلند انقلاب اسلامی است هم مطلوب است.
بهتر است برای درک فضیلت نماز اول وقت و جماعت، کارهای اداری به گونه‌یی تنظیم شود که کارکنان اماکن نظامی، ادارات و مانند آن بتوانند این فریضه‌ی الهی را به صورت جماعت و در کمترین مدت بخوانند.
 
شرایط نماز جماعت
الف) نبودن حایل.
ب) بلند‌تر نبودن جای ایستادن امام از مأموم.
ج) نبودن فاصله میان امام و مأموم.
د) جلوتر نایستادن مأموم از امام.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 336
  • 337
  • 338
  • ...
  • 339
  • ...
  • 340
  • 341
  • 342
  • ...
  • 343
  • ...
  • 344
  • 345
  • 346
  • ...
  • 386
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

محبان المهدی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس