آنچه باید درباره نذر بدانید!
نذر آن است که انسان متعهد شود برای خدا کاری از کارهای خیر را انجام دهد
ارکان نذر سه چیز است؛ 1. ناذر (نذر کننده)، 2. صیغه نذر، 3. متعلق نذر (ملتزم به). یعنی برای اینکه نذری منعقد شود باید نذر کنندهای باشد که شرایط نذر کردن را داشته باشد، همچنین صیغه نذر جاری شود، و نذر به انجام یا ترک کاری تعلق بگیرد .
سوال: صیغه و شرایط صحت نذر چیست؟
نذر آن است که انسان متعهد شود برای خدا کاری از کارهای خیر را انجام دهد، یا کاری را که ترکش نیکو است، ترک نماید.[1]
نذر بر دو نوع است:
1ـ نذر مشروط؛ نذر مشروط یا «نذر شکر» است مانند اینکه انسان میگوید: «اگر مریض من شفا یافت بر عهده من است برای خدا فلان کار را انجام دهم».
یا «نذر زجر» است مانند اینکه میگوید: «اگر مرتکب فلان کار بد شدم بر عهده من باشد برای خدا فلان کار خیر را انجام دهم».
2ـ نذر مطلق؛ آن است که انسان بدون هیچ قید و شرطی بگوید نذر میکنم برای خدا، - یا برای خدا است - بر عهده من باشد فلان کار خیر را انجام دهم یا فلان کار شر را ترک کنم.[2]
ارکان نذر
ارکان نذر سه چیز است؛ 1. ناذر (نذر کننده)، 2. صیغه نذر، 3. متعلق نذر (ملتزم به).[3] یعنی برای اینکه نذری منعقد شود باید نذر کنندهای باشد که شرایط نذر کردن را داشته باشد، همچنین صیغه نذر جاری شود، و نذر به انجام یا ترک کاری تعلق بگیرد .
شرایط ناذر (نذر کننده)
1. بلوغ 2. عقل 3. اختیار 4. قصد 5. انتفاء حجر در متعلق نذر.[4] برخی از فقها، اسلام و حریت[5] را نیز از شرایط نذر کننده قرار دادهاند.[6]
بنابراین، نذر بچه اگر چه ممیز باشد و به ده سال رسیده باشد، همچنین نذر دیوانه حتی اگر دیوانه ادواری باشد در زمان دیوانگیش و نذر انسان مست و یا عصبانی به گونهای که قصد از او زایل شود، همچنین نذر سفیه و محجور در امور مالی منعقد نمیشود و صحیح نیست. البته نذر محجور در آن مالی که حق طلبکارها به آن تعلق گرفته منعقد نمیشود، ولی در اموال دیگر، صحیح است.[7]
همچنین نذر عبد و کافر منعقد نمیشود، مگر اینکه در عبد، قبل از واقع شدن نذر، مولا اجازه بدهد یا عبد، قبل از انحلال عقد نذر توسط مولا، آزاد شود و همچنین اگر کافر، مسلمان شود مستحب است به نذرش وفا کند.[8]
صیغه نذر
صیغۀ نذر این چنین است: «للّه علیّ هکذا»، و منظور از هکذا آن است که: «آنچه را مىخواهد که نذر کند بعد از «للّه علیّ» بگوید.[9] مثلاً بگوید: «ان شفى اللّه مریضى فللّه على صوم یوم»؛ یعنى اگر خداوند مریض مرا شفا بدهد یک روز، روزه بر گردن و عهده من باشد.[10]
گفتنی است؛ لازم نیست صیغه نذر به عربى خوانده شود، بلکه به فارسی هم کفایت میکند، پس اگر گفته شود: «چنانچه مریض من خوب شود، براى خدا بر من است که ده تومان به فقیر بدهم یا یک روز روزه بگیرم»، نذر، صحیح است. البته باید «براى خدا»[11] به زبان گفته شود و قصد آن در دل کافى نیست.[12]، [13]
چرا امام جواد(ع) بابالحوائج نامیده شد؟
چرا امام جواد(ع) بابالحوائج نامیده شد؟
دهمین روز از ماه پر خیر و برکت رجب سال 195ه مصادف است با ولادت جوانترین امام شیعیان، امامی که زندگی و راه و روشش میتواند برای جوانان جامعه ما الگو باشد.
ايسنا: برخی تولد حضرت را در شب جمعه و برخی روز جمعه ذکر کردهاند.پدر بزرگوار آن حضرت امام رضا(ع) و مادر آن حضرت جناب سبیکه یا دره است که حضرت رضا(ع) نام ایشان را “خیزران” نهادند. امام جواد(ع) نخستین رهبر الهی است که در میان امامان شیعه در خردسالی مسئولیت مقام رفیع امامت را عهدهدار شد.
القاب امام(ع):
حضرت رضا(ع) بر اساس نصبی که از پیامبر اکرم (ص) و امیرمومنان علی (ع) به او رسیده بود فرزند خود را به جواد، زکی و تقی ملقب فرمودند.
به جز این سه لقب، حضرت جواد(ع) دارای القاب دیگری چون قانع، مرتضی، نجیب، منتخب، متقی، متوکل، مرض، المختار و عالم نیز بودند.
اما به جهت جود و سخاوت فراوان مشهورترین لقب امام محمدتقی (ع) ” واد” است.
گذشته از این امام (ع) در بین شیعه و سنی به باب المراد نیز شهرت دارد.
کنیه امام جواد علیه السلام:
کنیه حضرت امام جواد (ع) ابوجعفر است که به وی ابوجعفر کافی نیز گفته میشود، ابوجعفر اول کنیه امام پنجم امام محمد باقر(ع) است به طور خاص ابوعلی به امام نهم گفته میشود.
مکتب علمی امام جواد(ع):
یکی از ابعاد بزرگ زندگی ائمه ما، بعد فرهنگی آنها است. این پیشوایان بزرگ هرکدام در عصر خود فعالیت فرهنگی داشته در مکتب خویش شاگردانی تربیت میکردند و علوم و دانشهای خود را توسط آنان در جامعه منتشر میکردند، اما شرایط اجتماعی و سیاسی زمان آنان یکسان نبوده است، مثلا در زمان امام باقرعلیه السلام و امام صادق علیه السلام شرایط اجتماعی مساعد بود و به همین جهت دیدیم که تعداد شاگردان و راویان حضرت صادق علیه السلام بالغ بر چهار هزار نفر میشد، ولی از دوره امام جواد(ع) تا امام عسکری علیه السلام به دلیل فشارهای سیاسی و کنترل شدید فعالیت آنان از طرف دربار خلافت، شعاع فعالیت آنان بسیار محدود بود و از این نظر تعداد راویان و پرورش یافتگان مکتب آنان نسبت به زمان حضرت صادق علیه السلام کاهش بسیار چشمگیری را نشان میدهد.
بنابراین اگر میخوانیم که تعداد راویان و اصحاب حضرت جوادعلیه السلام قریب 110 نفر بودهاند و جمعا 250 حدیث از آن حضرت نقل شده، نباید تعجب کنیم، زیرا از یک سو، آن حضرت شدیدا تحت مراقبت و کنترل سیاسی بود و از طرف دیگر، زود به شهادت رسید و به اتفاق نظر دانشمندان بیش از 25 سال عمر نکرد!
در عین حال، باید توجه داشت که در میان همین تعداد محدود اصحاب و راویان آن حضرت، چهرههای درخشان و شخصیتهای برجستهای مانند: علی بن مهزیار، احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی، زکریا بن آدم، محمد بن اسماعیل بن بزیع، حسین بن سعید اهوازی و احمد بن محمد بن خالد برقی بودند که هر کدام در صحنه علمی و فقهی وزنه خاصی به شمار میرفتند و برخی دارای تالیفات متعدد بودند.
از طرف دیگر، روایان احادیث امام جواد علیه السلام تنها در محدثان شیعه خلاصه نمیشوند، بلکه محدثان و دانشمندان اهل تسنن نیز معارف و حقایقی از اسلام را از آن حضرت نقل کردهاند. به عنوان نمونه «خطیب بغدادی» احادیثی با سند خود از آن حضرت نقل کرده است. هم چنین حافظ «عبد العزیز بن اخضر جنابذی» در کتاب «معالم العترة الطاهرة» و مؤلفانی نیز مانند: ابوبکر احمد بن ثابت، ابواسحاق ثعلبی و محمد بن مندة بن مهربذ در کتب تاریخ و تفسیر خویش روایاتی از آن حضرت نقل کردهاند.
بابالحوائج بودن امام جواد علیهالسلام از چه جهت است؟
همه امامان بزرگوار، در همه جهات دنیوی و اخروی، هادی و ناصرند اما هر کدام از امامان ما در یکی از ابعاد، ظهور و بروز بیشتری دارند. مثلا در بین عرفا و علما معروف است که اگر کسی از خداوند متعال، علم بخواهد به وجود مقدس امام باقر علیهالسلام و امام صادق علیهالسلام توسل پیدا کند. یا اگر کسی طالب معنویت است به حضرت علی علیهالسلام متوسل شود.
از این رو، مشهور در بین فقها و علما و اهل معنا این است که برای طلب رزق و روزی در دنیا و برآورده شدن حاجات مادی و دنیوی، توسل به امام جواد علیهالسلام بسیار مجرّب است و این هم فقط صرف ادعا نیست. هم از زبان بزرگان نقل شده و هم به تجربه ثابت شده که توسل به ایشان سبب گشایش گرههای مالی و اقتصادی میشود که خود مردم متدین ما تجربه کردهاند و در حکایات و احوالات مومنان، بسیار ذکر شده است و اساسا لقب ایشان، جواد است و جود، وصف کسی است که زیاد میبخشد و لذا اعطای این لقب برای ایشان بیجهت نبوده است.
شهادت حضرت جواد(ع):
این نوگل باغ ولایت و عصمت گرچه کوتاه عمر بود ولی رنگ و بویش مشام جانها را بهرهمند ساخت . آثار فکری و روایاتی که از آن حضرت نقل شده و مسائلی را که آن امام پاسخ گفته و کلماتی که از آن حضرت بر جای مانده، تا ابد زینت بخش صفحات تاریخ اسلام است. دوران عمر آن امام بزرگوار 25سال و دوره امامتش 17سال بوده است. معتصم عباسی از حضرت جواد (ع ) دعوت کرد که از مدینه به بغداد بیاید. در سال 30 ذیالقعده سال 220 ه.ق معتصم که عموی ام الفضل زوجه حضرت جواد(ع) بود، با جعفر پسر مأمون و ام الفضل بر قتل آن حضرت همداستان شدند.
احادیثی از امام جواد (ع):
* سه خصلت جلب محبّت میکند: انصاف در معاشرت با مردم، همدردی در مشکلات آنها، همراه و همدم شدن با معنویات.
* سه چیز از کارهای نیکان است: انجام واجبات الهی، ترک و دوری از گناهان، مواظبت و رعایت مسائل و احکام دین.
* شرایط پذیرش توبه چهار چیز است: پشیمانی قلبی، استغفار با زبان، جبران کردن گناه نسبت به همان گناه حقّ الله و یا حقّ النّاس، تصمیم جدّی بر این که دیگر مرتکب آن گناه نشود.
* حقیقت ادب و تربیت عبارت است از: دارا بودن خصلتهای خوب، خالی بودن از صفات زشت و ناپسند. انسان به وسیله ادب - در دنیا و آخرت - به کمالات اخلاقی میرسد و نیز با رعایت ادب نیل به بهشت مییابد.
* همانا بین دو سمت شهر طوس قطعهای است که از بهشت گرفته شده است، هر که داخل آن شود و با معرفت زیارت کند، روز قیامت از آتش در امان خواهد بود.
* تواضع و فروتنی زینتبخش حسب و شرف، فصاحت زینتبخش کلام، عدالت زینتبخش ایمان و اعتقادات، وقار و ادب زینتبخش اعمال و عبادات و دقّت در ضبط و حفظ آن، زینتبخش نقل روایت و سخن است.
* کسی که بر مرکب شهوات خویش سوار است (و خودسرانه میتازد) هرگز از لغزش و سقوط رهایی نخواهد داشت.
امام مهربان
بــــــه گوش دل ندا آمد، که یار دلبر آمد
به درد ما دوا آمد، رضا آمد، رضا آمد
خدا داد آنچه را وعده، بشد در ماه ذیقعده
که آمد بهترین بنده، رضا آمد، رضا آمد
بباید مِفرَشی از نور، ز تار گیسوان حُور
که آمد قبله منظور، رضا آمد، رضا آمد
فروغ زهره زهرا، ز نجمه تافت بر دنیا
که خورشید جهان آرا، رضا آمد، رضا آمد
زمین رفت و، بهشت آمد، که زیبا جای زشت آمد
گل مینو سرشت آمد، رضا آمد، رضا آمد
چو عیسی می کند احیا چو موسی با ید بیضا
ز نسل حیدر و زهرا، رضا آمد، رضا آمد
به دانش، تالی حیدر، به عصمت، وارث مادر
ولایش عین و پیغمبر، رضا آمد، رضا آمد
پناه انس و جان است این، امام مهربان است این
شفیع شیعیان است این، رضا آمد، رضا آمد
حسان از غصه دوران، دلت را منصرف گردان
بــگو با چهره خندان، رضا آمد، رضا آمد
منبع:tebyan.net
احادیث ناب از امام رضا (ع)
احادیث ناب از امام رضا (ع)
1- بهترین و ارزنده ترین خصلت ها : انجام کارهای نیک، فریاد رسی بیچارگان و بر آوردن آرزوی آرزومندان است.
2- از بخششی که زیان آن برای تو بیش از سودی است که به برادرانت میرسد خودداری کن.
3- ایمان عبارت است از : اقرار به زبان ،شناخت با قلب و عمل نمودن با اعضاء و جوارح
4- بالاترین درجه عقل خودشناسی است
5- آن کس که برای رضای الله کسی را به برادری گزیند خانه ای را در بهشت بدست آورده است .
6- بهترین ثروت شخص و برترین اندوخته اش صدقه است
7- خوش خلقی دو گونه است : فطری و اختیاری ولی صاحب خلق خوش اختیاری برتر است
8- شکیبایی بر بلا زیبا و پسندیده است ولی برتر از آن صبر در برابر محّرمات است
9- سرآمد طاعت الله تعالی صبر و رضاست
10- عبادت به زیادی نماز و روزه نیست بلکه به اندیشیدن در امر پروردگار متعال است
11- با دوستان فروتن باش ، از دشمن احتیاط کن و با عموم مردم گشاده رو باش
12- در شگفتم از آن کس که بردگان را با دارایی خود می خرد و آزاد میکند چگونه آزادگان را با اخلاق خوش خود نمی خرد .
13- بی اعتنایی به دارایی مردم ، بهتر از بذل و بخشش است
14- یاری کردن ناتوان ، بهتر از صدقه دادن است.
15- بهترین مال و ثروت آن است که وسیله حفظ آبروی انسان شود .
16- برای کودک شیری بهتر از شیر مادرش نیست
17- آن کس که خود را در معرض تهمت قرار دهد نباید کسی را که به او گمان بد برده است ملامت کند.
18- کسی که بیدادگری پیشه کند ، از عقوبت ایمن نخواهد ماند .
19- کسی که بخواهد بی نیازترین مردم باشد ، باید به آنچه نزد الله تعالی است اطمینان داشته باشد .
20- آن که در راه حق صبر کند ، الله تعالی بهتر از آنچه در برابرش صبر کرده است بدو عوض خواهد داد .
منبع:aviny.com