داد میزنه این روزا، توی خیابون، فِری
بسیجی واقعی،همت بود وباکری
بسیجی واقعی،اونه كه مرده باشه!
زنده اگر بمونه، باید تو خونه باشه!
به یاد من نمونده، خاطره ی زیادی
ز همت و باكری، به غیره كلیاتی
یاد ندارم كه همت، مسجد سوزونده باشه
نماز جمعه ها شو، اونجوری خونده باشه
میشه مگر باكری هیئت ندیده باشه
به شهر و خونه هامون آتیش كشیده باشه
یقین دارم باكری، بچه مسلمون بوده
پرچم ایران ما، براش مثه جون بوده
نه مثل سبزیه آش! بیاد میون میدون
تا كه بهش بخندن كوچیك و پیر و جوون
برای دفع دشمن، باكری داده خونش
نه در ره بی بی سی، حذر كنه ز جونش
غصه نخور بسیجی، اینم یه جور جهاده
موندنه تو راه حق، نه آسونه نه ساده
یادم میاد یه روزی، به وقت انتخابات
قِر میومد یه بانو، با كلی افتضاحات
رو پرچمه تو دستش، اسم پیامبر هم بود
چیكار میكرد اون اگر،برادر همتم بود؟
غربتمون رو امروز، باكری ها میدونن
كه سبزیا میرقصن تو شهرمون، میخونن
همون جماعتی كه، شكسته پشت همت
داد میزنه: حمایت، بسیجیه باغیرت!
بسیجیه باغیرت،جون كف دستش گذاشت
مثل داداش كبیری، ما همه رو جاگذاشت
********
وقتی گلی و پری، با هم میرن خیابون
حرمت خون همت، فنا میشه چه آسون
غصه نخور بسیجی، اینم یه جور جهاده
موندنه تو راه حق، نه آسونه نه ساده
***
تا حامیه بعضیا، اون رجویه نازه
خیال نكن باكری، با سبزیا میسازه
***
منافقا همیشه، ریگ توی كفششونه
بسیجیه باغیرت، دشمن جونشونه
***
میترسن اینكه امروز، بسیجیا بیدارن
تا ترسشون بریزه، شرط و شروط میذارن
***
خیلی باحالن ولی، خیالشون چه خامه
زندگیه بسیجی، خودش یه جور پیامه
***
حب ولایت اما، تو قلبمون میمونه
چشم حسود كور بشه، كه قلبامون جوونه
***
یه وقت باید بجنگی، تو جبهه ها تو میدون
یه وقتی هم كه جبهه، میشه همین خیابون
غصه نخور بسیجی، اینم یه جور جهاده
موندنه تو راه حق، نه آسونه نه ساده